به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اراک، «مجتبی اکبرزاده» در سال 1340 متولد شد، با آغاز اوج گیری مبارزات مردم در جریان انقلاب اسلامی در راهپیماییها حضور چشمگیر داشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد حوزه علمیه شد.
با آغاز جنگ تحمیلی و بعد از عملیات خیبر در مناطق جنگی حضور فعال پیدا کرد و در گردانهای رزمی و زرهی در کنار رزمندگان حضور یافت و سرانجام در چهارم دی 1365 به شهادت رسید.
فرازی از وصیت نامه شهید «اکبرزاده»:
من متوجه شدم که حتماً باید به سوی جبهه حرکت کنم و از آنجایی هم که رسول اکرم (ص) تأکید مؤکد کردهاند که حتما وصیت نوشته شود لازم دانستم که چند کلام صحبت کنم.
مادر، من هر چه فکر میکنم که خداوند چه نعمت بزرگ و چه نعمت والایی به من داده است، همانا مادری همچون تو به من عنایت کرده، نمیتوانم نتیجه بگیرم. امروز وقتی شروع به سخن کردم بیشتر تأکیدم این بود که به تو بگویم من آرزو کردم که به لطف خداوند اگر قرار شد شهید شوم در راه خداوند اعضای بدنم تکه تکه شود.
فقط خواهشی هم که از تو دارم این است که اگر تکهای از بدنم را برای تشییع پیش تو آوردند مبادا گریه کنی، فقط جلوه عشق خدا را در آن تکهها نظاره کن و شکر خدا را بکن که خداوند توفیقی این چنین به فرزندت داده، و بدان اگر تو گریه کنی و حتی رنجی ببری حتماً من آنجا ناراحت میشوم.
فراموش نکنی که این رفتن، رفتنی است در راه خدا و در راه خالق و معبود و معشوق و با رفتنهای دیگر فرق دارد، اگر خداوند میلش به بندهای باشد و توفیقی به بندهاش بدهد، حتماً او را از بهترین راه یعنی شهادت پیش خود میبرد.
اما، تو پدر، وقتی با تو سخن میگویم بیشتر تأکیدم بر این است که باید سعی کنی در دنیا دلت را به چیزی ببندی که فانی نباشد. دنیا محل فناست همه چیزش از بین میرود و هیچ چیز به انسان وفادار نیست.
با تمام وجود از تو خواهش میکنم بیشتر از هر چیز بیندیش و سعی کن دلت را به خدا متوجه کنی و چه خوب است انسان بیشتر از این که به دنیا مشغول باشد به خدا مشغول باشد. خداوند پایدار است و عملی هم که برای او باشد پایدار است. چون غیرخدا نا پایدار است پس عملی هم که برای غیر او است نا پایدار است.
بیشترین تکیهام نیز بر این است که باید دل از دنیا کند و دل به خدا بست، آن وقت زندگی لذتبخش میشود و اگر کسی خدا را فراموش کند به وعده خدا زندگی بر او تنگ میشود.
انتهای پیام/