به گزراش گروه سایررسانه های دفاع پرس، سقوط بن علی در تونس، معمر قذافی در لیبی و حسنی مبارک در مصر نمونههایی از ارادههای مردمی برای تغییر حکومتهای خودخواه عربی بود. اما این تغییرات که با هدایت و مدیریت مردم انقلابی و مسلمان این کشورها صورت گرفت مسلما با منافع قدرتهای بزرگ فرامنطقهای جور درنمیآمد به همین دلیل از همان ابتدا تلاش کردند که جلوی امواج انقلابی مردم منطقه را بگیرند یا لااقل بر این امواج سوار شوند و مسیر آن را به نفع منافع و مقاصد خود تغییر دهند.
منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا سالهاست که کانون بحرانهای بزرگ است. بحرانهایی که از سوی قدرتهای بزرگ هدایت میشود و از خون جوانان و فرزندان مسلمان هزینه میکنند.
کشورهای غربی درصدد براندازی نظامهایی هستند که از پذیرش سیاستهای آنان سرباز میزنند و در این میان نظامهایی که بیشترین مقاومت را در برابر فرهنگ و سیاست سلطهجوی غرب از خود نشان داده با تهدید و تحریمهای بیشتری روبهرو میشوند.
کشورهایی که دارای تمدن و هویت اسلامی هستند در مقابله با فرهنگهای غربی بیشترین هزینه را میپردازند و قدرتهای فرامنطقهای با توسل به ابزارها و مکانیزمهای خاص خود تلاش میکنند با این کشورها مقابله کنند و به خیال خود آنان را از میدان به در کنند.
یکی از این روشها استفاده از خشونت غیرقانونی، ایجاد جو رعب و وحشت برای تحت تاثیر قرار دادن تسلط بر فرد یا کل جامعه و از میان برداشتن افراد ذینفوذ است که به آن «تروریسم» میگویند.
حادثه حمله ارتش و نیروهای امنیتی نیجریه به حسینیه شیعیان در شهر «زاریا» نیجریه و به خاک و خون کشیدن صدها شیعه بیگناه که در حال برگزاری نماز بودند نمونه عینی و مصداق علنی تروریسم و بهکارگیری روشهای غیرانسانی برای مقابله با شیعیان است.
این حادثه تروریستی نشان میدهد که هرگاه دشمنان اسلام برای رسیدن به اهداف خود به بنبست میرسند از تروریسم ساخته و پرداخته خود استفاده میکنند تا به خیال خود مسلمانان را از سر راه بردارند در حالی که نمیدانند چنین حوادثی آنها را در مقابله با دشمن مصممتر و استوارتر خواهد کرد.
تروریسم پدیدهای وارداتی از غرب
از دیدگاه سیاستمداران، قانونگذاران، مجریان قانون و محققان، تروریسم عبارت است از آدمکشی و ایجاد ترس و وحشت در میان مردم برای رسیدن به هدفهای سیاسی، برانداختن حکومت و در دست گرفتن زمام امور و تحت تاثیر قرار دادن فرد یا مجموعهای از افراد.
سازمان همکاری اسلامی در بند 2 ماده نخست کنوانسیون مقابله با تروریسم بینالمللی تروریسم را اینگونه تعریف میکند: تروریسم به هر نوع عمل خشونتآمیز یا تهدیدکنندهای اطلاق میشود که صرفنظر از مقاصد یا انگیزه مرتکبین آن به منظور اجرای یک طرح مجرمانه فردی و یا گروهی و با هدف ایجاد رعب و ترس میان مردم، تهدید به آسیب یا به خطر انداختن جان، حیثیت، آزادی، امنیت یا حقوق آنان یا به خطر انداختن محیط زیست، هرگونه تاسیسات، اموال عمومی یا خصوصی، منابع ملی، تمامیت ارضی، وحدت سیاسی یا حاکمیت کشورهای مستقل انجام گیرد.
کارشناسان سیاسی معتقدند در مبانی فقهی و حقوق اسلامی مفهوم ترور آنگونه که امروز مطرح است وجود ندارد، در واقع تروریسم یک پدیده ضد بشری و وارداتی از سوی غرب است که برای رسیدن به مقاصد سیاسی بهکار گرفته میشود.
در اسلام ترور به عنوان یک جریان، یک ابزار و یک پدیده سابقه نداشته و به شدت با آن مخالفت شده است.
در دیدگاه اسلام به هیچکس اجازه فعالیت تروریستی داده نمیشود و اسلام قبول ندارد که فرد بیگناهی کشته شود چرا که دین اسلام دین حقیقت و منادی دعوت به امنیت و سلامت بوده و بیش از همه ادیان و مکاتب حقوق بشری بر حفظ جان و امنیت انسانها تاکید دارد.
«مهناز کرباسی» کارشناس ارشد روابط بینالملل درباره پدیده تروریسم معتقد است: تروریسم پدیدهای کور و غیرقابل قبول است که توسط افرادی ضعیف و بیاراده صورت میگیرد تا به اهداف شوم خود برسند.
وی اضافه میکند: استفاده از تهدید یا خشونتهای غیرقانونی از سوی هر فرد یا حتی دولتی صورت گیرد کاملا غیرقانونی و غیرقابل قبول است و باید به شدت با آن برخورد شود.
نظر این کارشناس را درباره حادثه تروریستی قتلعام مسلمانان در نیجریه بالاخص شیعیان این کشور جویا میشویم. وی میگوید: این فاجعه غیرانسانی در نیجریه که اکثریت قابل توجهی از مسلمانان در این کشور زندگی میکنند نشان میدهد که دشمنان از اسلام میهراسند و مسلمانان را مانعی برای رسیدن به اهداف پلید خود میدانند.
کرباسی به حادثه ترور «سمیر قنطار» آزاده لبنانی نیز اشاره میکند و میگوید: دشمنان اسلام از هر فرصتی برای ضربه زدن به مسلمانان استفاده میکنند چه در لبنان، چه در نیجریه یا سوریه و به خیال خود تصور میکنند که در میان صفوف مسلمانان تفرقه ایجاد میکنند و آنان را به اختلاف و انزوا میکشانند در حالی که بالعکس چنین حوادثی، آنها را متحدتر و عزم آنان را محکمتر خواهد کرد.
به گفته این کارشناس، وقوع چنین حوادثی در جهان اسلام هرچند بسیار تاسفبرانگیز است و دل هر مسلمانی را به درد میآورد ولی نشاندهنده اقتدار بالای مسلمانان و توانایی آنان در برخورد با دشمنان است.
در هر صورت اقدامات تروریستی از دیدگاه اسلامی پدیدهای مذموم و نامشروع تلقی میگردد که باید عاملان آن به سزای اعمال خود برسند چرا که اسلام دین صلح و همزیستی مسالمتآمیز است و خشونت و تهدید و رعب و وحشت در آن جایی ندارد.
پدیده تروریسم در آفریقا
در سالهای اخیر و با توجه به گسترش فعالیت افراطگرایان و تندروهای سلفی در کشورهای اسلامی پدیدههایی از جمله داعش، القاعده و بوکوحرام به وجود آمده است که با اقدامات تروریستی خود به نفع جریان وهابی و سلفی و همچنین در جهت منافع استکباری کشورهای غربی به قتل و کشتار شیعیان میپردازند.
در واقع «تروریسم» و «وهابیت» با یکدیگر پیوند مستقیمی دارند و بحرانهای جهانی معاصر را هدایت میکنند.
البته این پدیده منحصر به منطقه خاصی نیست و در سراسر جهان گسترش پیدا کرده است و خطر بروز و ظهور آن مرزهای منطقهای را درنوردیده و به نقاط مختلف جهان رسیده است.
کارشناسان سیاسی معتقدند که یکی از عوامل اصلی گسترش چنین پدیدهای در نیجریه ساختار قبیلهای این کشور است که از دو قبیله عمده «هاواسا» و «ایبو» تشکیل شده است.
ناتوانی دولت نیجریه در مدیریت اقتصادی و اجتماعی و گسترش بیسابقه فقر در این کشور عامل اساسی پیدایش گروهکهایی همچون بوکوحرام در نیجریه است.
بوکوحرام به چه گروهی گفته میشود؟
گروه بوکوحرام در سال 2002 توسط «محمد یوسف» که سلفی بوده در نیجریه پایهگذاری شده و از سال 2009 تاکنون دهها هزار نفر را در جریان حملات تروریستی قتلعام کرده است.
با کشته شدن محمد یوسف در سال 2009 «ابوبکر شیکاو» رهبری این گروه را به عهده گرفت و از آن پس نیز حملات تروریستی این گروه افزایش یافت.
«رویا یگانه» کارشناس مسائل بینالمللی در اینباره میگوید: بوکوحرام به معنای حرام بودن از تحصیل به روش غربی است و از گروهی افراطی و تندرو تشکیل شده که شباهت زیادی به طالبان در افغانستان دارند.
به گفته وی ناتوانی دولت و ارتش نیجریه در مقابله با تروریستهای بوکوحرام موجب افزایش اقدامات تروریستی آنها به ویژه قتلعام دختران و زنان و ربودن آنها شده است.
در واقع بوکوحرام در آفریقا تبدیل به آدمربایانی شدهاند که مردم عادی و بیدفاع را مورد حمله قرار میدهند و به قتل میرسانند یا به اسارت و بردهداری میگیرند.
یگانه تصریح میکند: این گروه تروریستی اخیرا 300 دانشآموز 16 تا 18 ساله را از یک مدرسه شبانهروزی در شمال شرقی نیجریه ربود و اعلام کرد که این دختران را به عنوان برده معامله خواهد کرد یا به زور به ازدواج مردان درخواهد آورد.
این دختران با قیمتی حدود 12 دلار به کشورهای دیگر فروخته شدند. این کارشناس مسائل بینالمللی اضافه میکند: هرچند ربودن دختران دانشآموز واکنشهای بینالمللی به همراه داشت اما آیا واقعا اقدام عملی و واکنش قاطعانهای در برابر این جنایتها صورت میگیرد؟!
این کارشناس همچنین میگوید: کشورها به مسئله تروریسم نباید به عنوان پدیدهای که فقط در کشورهای دیگر وجود دارد نگاه کنند چرا که این مشکل فقط مربوط به نیجریه، سوریه، افغانستان، عراق و یا کشورهای دیگر نیست بلکه هر کشوری در هر گوشه از جهان باید خود را در خطر ببیند و منتظر روزی باشد که تروریستها به آن کشور هم رخنه کنند.
آمارهای تکاندهنده
از زمان آغاز حملات گروه بوکوحرام در نیجریه تاکنون دستکم 17 هزار نفر کشته و بیش از دومیلیون و 600 هزار نفر آواره شدهاند.
طبق آمار سازمان ملل 166 هزار تبعه نیجریهای از سال 2013 تاکنون به منظور فرار از حملات گروه بوکوحرام به مناطق اطراف و جزایر دریاچه چاد پناه بردهاند لیکن این گروه تروریستی طی یک سال گذشته حملاتش را به کشورهای مجاور از جمله چاد، نیجر و کامرون گسترش داده است.
صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل موسوم به یونیسف طی گزارشی اعلام کرد که بیش از 2000 مدرسه در نیجریه، کامرون، چاد و نیجر به دلیل درگیریها همچنان تعطیل هستند و صدها مدرسه دیگر توسط گروه بوکوحرام غارت، تخریب و منهدم شدهاند.یونیسف در گزارش خود همچنین خاطرنشان کرد که به دلیل خشونتهای بوکوحرام در شمال شرقی نیجریه بیش از یک میلیون کودک از تحصیل بازمانده و مورد سوءاستفاده، ربوده شدن و به خدمت گرفته شدن توسط این گروه تروریستی قرار گرفتهاند.دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل نیز اعلام کرد که ناامنی و ترس از وقوع درگیری مانع از بازگشت بسیاری از آموزگاران به کلاس درس شده و بسیاری از والدین نیز از بازگشت مجدد فرزندانشان به مدرسه جلوگیری میکنند.
رسالت کشورهای اسلامی
بدون شک کشتار شیعیان در نیجریه را باید یکی از دلخراشترین حوادث تروریستی در سالهای اخیر عنوان کرد، فاجعهای که نباید از کنار آن به سادگی گذشت.مجامع حقوق بشری، نهادهای بینالمللی به ویژه سازمان ملل متحد باید در قبال این حادثه تاسفبرانگیز اقدام قاطعی اتخاذ کنند و عاملان آن را به اشد مجازات محکوم کنند. اما رسالت کشورهای اسلامی در این میان بسیار خطیرتر و سنگینتر است چرا که اگر تروریستهای تکفیری و حامیان آنان با واکنش قاطعانهای از سوی کشورهای اسلامی مواجه نشوند دست به حوادث مشابه و چه بسا با ابعاد بزرگتر در سراسر دنیا خواهند زد.
کشورهای مسلمان باید صدای اعتراض خود را بلند کنند و به جهانیان ثابت کنند که کشورهای اسلامی در مقابل دشمنان یکپارچه، هماهنگ و متحد هستند و به هیچ متجاوز و جنایتکاری اجازه اهانت به مسلمانان، هتک حرمت به مقدسات و قتل و کشتار انسانهای بیگناه را نخواهند داد.
سازمان همکاری اسلامی که دومین سازمان بین دولتی پس از سازمان ملل متحد است و 57 کشور اسلامی از چهار قاره جهان در آن عضویت دارند به عنوان سازمانی که صدای جهان اسلام را به گوش جهانیان میرساند میتواند در این زمینه اقدامات موثری انجام دهد و صدای اعتراض مسلمانان را نسبت به تکرار وقایع تروریستی به دیگران برساند.حادثه نیجریه مانند قضیه دردآور منا در عربستان نباید به فراموشی سپرده شود و هر کشور اسلامی باید خود را موظف بداند که در قبال چنین حوادثی سکوت نکند و با هرگونه امکاناتی که دارد از وقوع چنین جنایاتی جلوگیری نماید.
محور غربی، عبری، عربی
در کشتار شیعیان نیجریه
«در نیجریه مردم تابع رهبران خود هستند و علیرغم فقر علمی و اقتصادی و فرهنگ خاص سازشکاری در بین برخی از آنها، اما شاهد تبعیت محض مردم از آیتالله زکزاکی با تمام مشکلات ایجاد شده هستیم.»متن یادداشت دکتر رضا سراج باعنوان «کشتار شیعیان توسط محور غربی، عبری، عربی در نیجریه» است.
وی در ادامه تصریح میکند:کشتار اخیر شیعیان نیجریه به بهانه تلاش برای ترور فرمانده ارتش این کشور در شهر زاریا و حمله به مرکز جنبش اسلامی این کشور را میتوان نشانهای از تحولات جدید در آفریقا دانست.تحولاتی که ردپای محور ضد مقاومت اسلامی منطقه در آن مشهود است و میتوان آن را محور ضد مقاومت عربی- عبری در منطقه دانست. محوری که یک سر آن به داعش و بوکوحرام و عربستان و سر دیگرش به موساد و اسرائیل ختم میشود. این کشتار که در ادامه جنایات علیه شیعیان در این کشور است نشان دهنده یک راهبرد کلان در این کشور برای مقابله با شیعیان است.
شهادت 30 نفر در روز قدس سال گذشته، شهادت جمعی از شیعیان در عاشورای سال گذشته، شهادت 30 نفر در پیادهروی به سمت زاریا در اربعین امسال و حمله به شیعیان شهر گاباری در نزدیکی زاریا یک هفته قبل از کشتار زاریا از نمونههای قبلی این رفتار با شیعیان است.
سراج در ادامه تصریح میکند: برای اثبات انتساب این کشتار به محور عربی- عبری دشمن در منطقه میتوان به دلایل زیر اشاره کرد:
1) سفر ماه گذشته رئیس ستاد ارتش نیجریه به اسرائیل و ملاقات با مقامات ارتش رژیم صهیونیستی و موساد
2) تلاش فرانسه برای نفوذ بیشتر در نیجریه و حمایت از محمد بخاری رئیسجمهور این کشور
3) روابط بسیار نزدیک محمد بن سلمان جانشین ولیعهد سعودی با محمد بخاری
4) سفر لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به نیجریه و درخواست سفارت آمریکا از دولت نیجریه برای برخورد قاطع با شیعیان.
منبع:روزنامه کیهان