به گزارش گروه سایر رسانه ها ی دفاع پرس، فیلم «پی ۲۲» نمایانگر بخشی از دلاورمردیهای ایثارگران دفاعمقدس است و این بار عرصه دریا، جولانگاه روایتی از رشادت، ایثار و پایمردی بوده است. به بهانه اکران فیلم «پی ۲۲» با حسین قاسمیجامی، نویسنده و کارگردان این اثر به گفتوگو نشستم تا بیشتر از حماسه ناو جوشن کبیر بدانیم و مردانی که شکوه این سرزمین را زنده نگاه داشتند.
از ایده اولیه و مراحل ساخت فیلم «پی ۲۲» شروع کنیم که چگونه در ذهنتان شکل گرفت.
در انتهای سال ۱۳۹۱ مجموعه مستندی از طرف نیروی دریایی درباره ۵ تن از شهدای شاخص به بنیاد شهید سفارش داده شد که یکی از آنها درباره شهید محمدی، فرمانده ناوچه جوشن بود. برای ساخت این مستندها، تحقیقات خود را شروع کردم که در نهایت ساخته شد و مورد توجه مسؤولان مربوطه قرار گرفت. طی مرحله پژوهش این مستند با یکی از بازماندگان ناوچه جوشن برخورد کردم که خاطره جالبی از آن حادثه داشت و مقدمهای برای ساخت فیلم «پی ۲۲» شد.
فیلم «پی ۲۲» اشاره به تهاجم آمریکاییها در تاریخ ۲۹ فروردین سال ۱۳۶۷ به ناوچه جوشن دارد. طی مراحل نوشتن فیلمنامه چه تغییراتی در طراحی اولیه روی داد؟
ایده اولیهای که سراغش رفته بودم و بعدها دچار تغییراتی شد، درباره فردی بود که بعد از سقوط ناوچه، ۳ روز معلق روی آب مانده بود. موضوع قابل توجهی بود که مرا تشویق برای نگارش فیلمنامه میکرد.
در واقع تنهایی انسان در فضایی دریایی و مقاومت برای زنده ماندن میتوانست بار دراماتیزه مناسبی برای پرداخت اثری سینمایی باشد.
همینطور است.لحظههای خاصی که در آن روزها بر او در شرایط تنهایی گذشت و استقامتی که نشان داد برایم جالب بود. در فیلم «پی ۲۲» ایفاگر این نقش هادی ساعی است. لحظات بسیاری را فیلمبرداری کردیم اما با توجه به تغییراتی که در فیلمنامه وجود داشت و داستانکهایی که اضافه شد، فرصت ارائه همه آن سکانسها پیش نیامد و بخشهای مربوط به برخی صحنهها در تدوین کوتاه شد.
لوکیشن فیلم «پی ۲۲» در کجا قرار داشت و مرحله فیلمبرداری در چند جلسه صورت گرفت؟
فیلمبرداری ما حدود ۴۰ جلسه طول کشید و بخشی زیادی از آن در شهر انزلی انجام شد و دلیل این مساله به خاطر وجود ناوی مشابه با جوشن بود که اتفاقا همان نام را هم داشت. به هر حال با توجه به نظامی بودن پایگاه جنوب در بندرعباس و با توجه به تنشهای موجود در منطقه در آن زمان، امکان اینکه به طور کامل در جنوب کار کنیم، وجود نداشت. از این جهت سکانسهای اصلی را در شمال گرفتیم.
انتخاب بازیگران بویژه هادی ساعی که برای نخستین بار بازیگری را تجربه میکرد، براساس چه فرآیندی صورت گرفت؟
ما در بازیگران سینمای ایران فردی را که بخواهد ویژگیهای ورزیده و چابک هادی ساعی را داشته باشد، نداشتیم و در این فیلم نیاز به اجرای صحنههای اکشن زیادی بود. از طرفی دنبال چهرهای بودیم که در عین مردمی بودن، سابقه سینمایی نداشته باشد و این انتخاب براساس تصمیمی گروهی گرفته شد. من به شباهت آدمها با کاراکترشان در ساخت فیلمی سینمایی خیلی اعتقاد دارم و به نظرم امین حیایی هم انتخاب بسیار درستی برای این فیلم بوده است که در شرایط سخت فیلمبرداری با ما همکاری خیلی خوبی داشت.
در سینمای ایران جز چند فیلم ساخته شده توسط محمد بزرگنیا مانند «جنگ نفتکشها»، فیلمسازان علاقه چندانی برای ساخت آثاری دریایی نشان ندادند و بسیاری از داستانها با توجه به دردسرهای کمتر در فضای آپارتمانی شکل گرفت. شما واهمهای از مواجهه با معضلات ساخت فیلم در شرایط سخت نداشتید؟
من همچون نیرویی نظامی در انواع حوزههای زمینی و هوایی کار کرده بودم و تنها در بخش دریایی مانده بود که به وقوع پیوست! واقعیتش این است روحیهام به گونهای است که دنبال تجربههای تازه و کارهای دشوار هستم، مثلا در سفر ترجیح میدهم وارد جادهای فرعی شوم که تجربه متفاوتی را در بردارد.
البته این تجربهگرایی چندان در فرم و روایت آثارتان وجود ندارد.
فیلم «زمزمه بودا» را که در ایران اکران نشد، براساس نگاه و فرمی کاملا تجربی که شما اشاره دارید، ساختم که در جشنوارههای خارجی بسیاری شرکت کرد. همچنین فیلم «به بادبادکها شلیک نکنید» با موضوع کودکان غزه هم در سینمایی خارج از قواعد تجاری میگنجد. من دنبال مسیرهای تازهای در زندگی هستم و اصولا پرواز کردن را دوست دارم.
محدودیتهای فنی و امکانات ساخت مانع از اجرای کامل طرح اولیه فیلم «پی ۲۲» نشد؟
ناوچه جوشن واقعی به همین شکلی است که در فیلم «پی ۲۲» وجود دارد. اما شاید ما نتوانستیم با توجه به امکانات محدود، تهاجم آمریکاییها را به درستی نشان دهیم. این مساله تا بخش زیادی مرتبط با تجربه اندک ما در بخش جلوههای ویژه است.
مرتصی غفوری، فیلمبردار برجستهای است. علاقهمند نبودید با توجه به قابلیتهای ایشان و فضای روایی داستان، بخش فیلمبرداری زیر آب را گسترش داده و با استفاده از جلوههای ویژه و بصری، اثر خارقالعادهای را در سینمای ایران به ثبت برسانید؟
در طرح اولیه چنین رویهای داشتیم اما در عمل زمان کمی از فیلم در زیر آب فیلمبرداری شد. البته بخش مهمی از مساله ما در این فیلم، نشان دادن استقامت و پایداری مردان بزرگ واقعه جوشن بود که به درستی منعکس شد.
رشادتهای مردان ایثارگر نیروی دریایی در کنار درندهخویی غربیها، ظرفیت باروری اثر مهیج و دراماتیزهای مانند «کاپیتان فیلیپس» را میتوانست فراهم کند.
کاملا همینطور است اما با توجه به همه حمایتهایی که برای ساخت فیلم «پی ۲۲» شد، باز هم محدودیتهای زیادی برای تولید داشتیم. من حتی برای طراحی برخی سکانسهای اکشن از هادی ساعی کمک میگرفتم! به همین دلایل فیلم نمیتواند با آثار بزرگ رقابت کند. اگر ما بودجه بالایی داشتیم قطعا در همه زمینهها میتوانستیم موفقتر باشیم، با این حال من فیلم «پی ۲۲» را خیلی میپسندم.
فیلم «پی ۲۲» پس از حدود ۲ سال از زمان تولید به اکران درآمد. از سویی برخورد نامناسبی با فیلم در جشنواره فیلم فجر صورت گرفت و از طرفی در زمانی نامناسب روی پرده رفته است. فکر میکنید دلیل این مسائل چه است و برای سازندگان اثر حضور در جشنواره فیلم فجر تا چه حد مهم بوده که منجر به عدم اکران آن در این فاصله شده است؟
یکی از دلایلی که به شکلی فشرده کار را به انجام رساندیم، برای حضور در جشنواره فیلم فجر سال ۹۲ بود که پس از اتمام فیلمبرداری به سرعت مونتاژ اولیهای صورت گرفت تا به جشنواره برسد و از این بابت فرصت چندانی برای جلوههای ویژه نماند. منتهی به دلیل اینکه در آن سال اولین جشنوارهای بود که دولت جدید اجرا میکرد، خیلی سخت با فیلمها برخورد کردند و فیلم «پی ۲۲» هم قربانی این مساله شد. بعد از آن باز یک سال برای جشنواره سال ۹۳ صبر کردیم و اقدام به اکران فیلم نکردیم اما هنگامی که برای جشنواره فرستادیم اعلام کردند با توجه به اینکه این فیلم در سال گذشته ارائه شده بود، امکان شرکت نخواهد داشت!
شما که سالها در سینمای دفاعمقدس فعالیت داشتهاید، دلیل عدم توجه لازم سینمای ایران به اینگونه آثار را در چه میدانید؟
ببینید من خودم را فیلمساز دفاعمقدسی میدانم که همچنان با همه سختیها دوست دارم در این زمینه کار کنم. فیلمسازی من از سال ۱۳۶۱ در واحد فرهنگی منطقه ۱۰ سپاه شروع شد که حاتمیکیا هم در آن حضور داشت که با دوربینهای Canon ۱۰۱۴ به جبهه میرفتیم و فیلم تهیه میکردیم. بعدها همینگونه رشد کردم و فیلمها و سریالهای دفاعمقدسی زیادی ساختم. اما آدم وقتی اینگونه برخوردها را میبیند سرخورده میشود. مگر الان چند فیلمساز دفاعمقدسی وجود دارد که اینگونه برخورد میکنند؟ تنها حاتمیکیا به شکلی جدی در این عرصه مانده است. متاسفانه مسائل سختی در این سینما وجود دارد و خیلی از مسؤولان سینمایی حرفهای بسیاری در زمینه سینمای دفاعمقدس میزنند اما وقتی پای عمل به میان میآید همه فراموش میشود.
همین سرخوردگیها منجر به تغییر رویه شما در مقطعی از فیلمسازی و ساخت آثاری کمدی و تجاری مانند «خروس بیمحل» و «پیتزا مخلوط» شد؟
ساخت فیلمهای «خروس بیمحل» و «پیتزا مخلوط» به نوعی لجبازی با رفتاری بود که با من هنگام ساخت سریال شهید بابایی انجام شد.
در زمان ساخت سریال «شوق پرواز» ناگهان اعلام کردید میخواهید در سینما فعالیت کنید و بدون دلیل مشخص از آن پروژه کنارهگیری کردید!
بله، در هنگام ساخت سریال شهید بابایی کار به جایی رسید که با وجود علاقهای که داشتم، مجبور شدم کنار بکشم و به سینما رفتم اما علت دارد. ببینید! من ۸ سال پای سریال «شوق پرواز» مانده و حتی بخشهایی از آن را فیلمبرداری هم کرده بودم. در آن زمان آقای مجیدی هم مشاور کار شده بود و به دلیل شرایطی که پیش آمده بود با ایشان صحبت کردم که از ادامه همکاری انصراف بدهم. در واقع شرایطی رقم خورده بود و فیلمنامه چنان تغییری یافته بود که من دیگر چندان علاقهمند به ساخت آن نبودم!
البته آقای یدالله صمدی سریال پُرمخاطب و قابل توجهی از «شوق پرواز» درآورد.
بله! من سریال را دیدم که زحمت کشیدند اما آن فیلمنامهای که من در نظر داشتم بسازم، نبود و با حضور آقای فرهاد توحیدی، فیلمنامه تغییراتی یافته بود که با تصور ذهنی من خیلی فاصله داشت.
اگر شما آن را میساختید چه تغییراتی در داستان و روایت صورت میدادید و از نگاه شما شهید بابایی چه مشخصات برجستهای مییافت؟
تصور من از شهید بابایی چیز دیگری بود و اگر من آن سریال را میساختم، شخصیت متمایزی را نشان میدادم. من درباره شهید بابایی خیلی تحقیق کرده بودم و او را در آسمان میشناختم. برای همین قطعا اگر میخواستم سریال «شوق پرواز» را بسازم، به نبردهای هوایی و دلاوریهای او بیشتر میپرداختم. اما در نگاه آقای صمدی مسائل خانوادگی ارجحیت بیشتری یافت، به نحوی که حتی میتوانستیم به جای آن شهید، هر کاراکتر دیگری را هم در قالب ارائه شده تصور کنیم. این نقدی است که من بهعنوان یک مخاطب نسبت به آن سریال دارم و با توجه به اینکه میدانستم شهید بابایی چه شخصیت برجسته و ویژهای است وقتی میدیدم که در این سریال کمتر به رشادتهای او پرداخته میشود، افسوس میخوردم!
همچنان هم راز کنارهگیری خود را از سریال «شوق پرواز» به تمامی اعلام نمیکنید!
الان خیلی حرفها را نمیشود زد، چون برخی عوامل در سینما حضور دارند و زحمت میکشند. خیلی کلی بگویم طوری شده بود که خودم به شکلی محترمانه اعلام انصراف کنم! آن دوران حالم بد شده بود که چرا چنین اتفاقی افتاد. از طرفی دوست نداشتم دنبال حاشیه و جنجال رسانهای باشم و به دنبال آن بودم در آن شرایط سخت کار کنم و حتی فیلمی مثل «پیتزا مخلوط» بسازم.
همین تن ندادن به حاشیهها موجب شد مانند برخیها مورد توجه رسانهها قرار نگیرید! و با وجودی که سالهای بسیاری در سینمای دفاعمقدس فعالیت داشتهاید اما خیلیها شما را تنها بهعنوان کارگردان فیلم «پیتزا مخلوط» بشناسند!
خیلی علاقهمند به رسانهای شدن نیستم و شاید اولین بار باشد که چنین مصاحبه مفصلی را انجام میدهم، چرا که دوست دارم بیشتر کار کنم. خیلیها شاید ندانند که برخی فیلمها را من ساختهام و بعد از توضیحاتی متوجه این مساله میشوند. کلا دنبال سر و صدا نبودم و حتی در آن شرایط رخ داده برای سریال «شوق پرواز» هم نمیخواستم جنجالی به پا کنم تا مثلا چهره شوم. هیچ وقت در فکر خودنمایی نبودم و به دنبال امکانات خبری برخی دوستان هم نیستم و این برمیگردد به فضایی که از جبهه آموختم.
«تا مرز دیدار»، اولین اثر سینمایی بلندتان با نقشآفرینی مجید مجیدی محسوب میشود که چندان در رسانهها به آن پرداخته نشده است. درباره این فیلم و دغدغههای ساخت آن بگویید.
فیلم «تا مرز دیدار» خاطره ماندگاری را برایم رقم زد، چرا که حضرت آقا آن فیلم را در تلویزیون دیده بود و ما در جلسهای خصوصی خدمت ایشان رفتیم که فیلم را مورد تقدیر قرار دادند و قرآن امضاشدهای هم به من اهدا کردند. ایشان جملهای در آن جلسه فرمودند که در موسسه شاهد قاب گرفته شده است و در آن اظهار خرسندی از ورود تازهنفسهای فیلمسازی در عرصه دفاعمقدس داشتند. این نوع برخورد برای من در ابتدای فیلمسازی خیلی مناسب و ارزنده بود. در همان مرحله بود که ساخت سریالی چون «سیمرغ» درباره شهیدان شیرودی و کشوری شکل گرفت.
سریال «سیمرغ» بهعنوان یکی از آثار پُرمخاطب شما محسوب میشود. از حال و هوای آن کار بگویید و اینکه از روند ساخت آن راضی هستید؟
قطعا همینطور است. من در سریال «سیمرغ» سعی کردم تا حد بسیاری به فضاهای واقعی نزدیک شوم و به شکلی کاملا جزئی به اتفاقات پرداختم. سریال «سیمرغ» به دور از هرگونه شعاری ساخته شد و مورد توجه مخاطبان بسیاری بود. به نظرم علت ماندگاری «سیمرغ» این بوده که در آن شخصیتها به شکلی باورپذیر درآمدند که در شرایط بحرانی تصمیمات بزرگی میگیرند. این افراد آسمانی وقتی در حال پرواز بودند سودای شهادت داشتند. همان طور که وقتی سربازی در تنهایی ناو به سر میبرد، تنها به وجه فیزیکی آن فکر نمیکند و آنجا را بخشی از روح خود میپندارد و این ارزش افزودهای است که مردان بزرگ به فضا و موقعیتها میبخشند.
در آثار شما توجه به داستانهای کودکانه هم نقش برجستهای دارد.
بله! الان هم فیلمنامهای با نام «مدار ۳۳» دارم که اگر شرایط ساخت آن فراهم شود، تکمیل کننده سهگانهام درباره کودکان آواره جنگی خواهد بود، چرا که پیش از این فیلم «زمزمه بودا» را برای بچههای آواره افغانی و فیلم «به بادبادکها شلیک نکنید» را درباره کودکان فلسطینی ساخته بودم و دوست دارم در اثر آیندهام اشارهای به کودکان آواره سوری و عراقی هم داشته باشم.
فکر میکنید تماشای فیلم «پی ۲۲» میتواند یادآور شکوه ایثار مردانی دریایی برای نسل جوان ما باشد؟
من فیلمها را همچون روضهای در نظر میگیرم که وقتی پایش مینشینیم، زنگار وجود آدمی را پاک میکند. من در فیلم «پی ۲۲» سعی کردم شهامت مردان گرانقدر دفاعمقدس را به نسل جدید یادآوری کنم. خیلی از بچههای ما براحتی در بزرگراههایی که به نام شهیدان است گذر میکنند و چندان توجهی ندارند اما به نظرم فیلم «پی ۲۲» میتواند کاتالیزور خوبی برای پیگیری زندگی این بزرگان در چرخه زندگی افراد باشد. این یک سرچشمهای برای رسیدن به آگاهی است و این فیلم میتواند شتابدهنده تفکر مردم برای پیگیری زندگی شهیدان باشد. شعار نیروی دریایی این است که «راه ما راه حسین است» و این نوع نگاه باعث میشود با تمام اعتقاد در برابر دشمنی با تمام امکانات بایستیم. قطعا «پی ۲۲» نمیتواند به تمامی بازگوکننده عظمت استقامت مردان ناوچه جوشن باشد، چرا که حادثه جوشن چنان بزرگ بود که با وجودی که آن ناوچه زیر آب رفت اما دشمن پس از آن دیگر جرات حضور نیافت. البته باور قلبی من این است که حریم دریایی ما را مزار شهدایی که زیر آب قرار دارند نگهبانی میکند.
منبع: وطن امروز