دلنوشته/ ابوالقاسم محمدزاده

شب‌های بلند غزه

شب‌ها بلند است و صبح نمی‌شود. آخر صدای بیدار باش! انفجار است و چشم که برهم می‌گذارند امیدی به دیدن طلوع دوباره خورشید ندارند.
کد خبر: ۶۴۰۴۷۴
تاریخ انتشار: ۰۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۹ - 26December 2023

شب‌های بلند غزهگروه استان‌های دفاع‌پرس‌ـ «ابوالقاسم محمدزاده» پیشکسوت دفاع مقدس؛ شب‌های غزه، هر شب بلند است. خورشید طلوع نمی‌کند. بهار خیلی وقت است که از آنجا رفته؛ و پاییز سرزده به باغ‌های زیتون و مزارع آنجا آمده است.

آخر! وقتی بمب‌های چندتنی اهدایی آمریکا برسر مردمش می‌ریخت، بهار از آنجا رفته بود.

بمب که فرو آمد، باغ‌ها و مزارع سوخت و درخت‌های زیتونی که سال‌ها سرسبز ایستاده بودند قامت خم کردند، درختان! نه به خاطر بمب‌هایی که ارتش کودک‌کش برسرشان می‌ریخت، بلکه در مقابل استقامت زن‌ها و کودکان، مردها و نوجوانان غزه‌ایی که اینهمه استقامت و پایداری را تاب آورده‌اند، سرشان خم می‌شد.

درخت‌های زیتون سر تعطیم فرود آوردند. در مقابل اینهمه ایستادگی.

تیر و ترکش و تبر که سال‌هاست به جانشان افتاده. شکستن شاخه‌های‌شان که چیز تازه‌ای نیست، زیتون‌ها در مقابل تبر ایستادند و کودک و جوان و پیر در مقابل متجاوزانی که چون مهمان‌های ناخوانده‌ای از هرطرف دنیا آمدند و همچو انگلی آنجا لانه کزیدند.

شب‌های غزه هرشب بلند است و ساکنانش نمی‌داند طلوع صبح را خواهند دید یا نه؟

شب‌ها بلند است و صبح نمی‌شود. آخر صدای بیدار باش! انفجار است و چشم که برهم می‌گذارند امیدی به دیدن طلوع دوباره خورشید ندارند.

شاید! کودکان! شب‌های طولانی را میان آوارهای خانه‌ها بیتوته کرده‌اند و اناری برای دانه کردن ندارند. نمی‌دانم چرا خورشید که طلوع می‌کند، دست‌های بچه‌ها اناری است. مگر هرشب یلداست؟

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار