به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، مراسم رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سردار محمد نبی رودکی فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس» با حضور مسئولین کشوری و لشگری، پژوهشگران و راویان، امروز سهشنبه در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد.
سردار محمد نبی رودکی در ابتدا با اشاره به فرارسیدن چهارمین سالگرد شهادت سیدالشهدا مقاومت حاج قاسم سلیمانی یادآور شد: در عملیات بیتالمقدس من در تیپ ۲۵ کربلا نزد آقا مرتضی قربانی بودم. شب عملیات با حاج قاسم سلیمانی باهم بودیم. در عملیات درحالیکه ما در تپه ریشن بودیم. لشکر ثارالله و حاج قاسم کنار دریاچه بودند. آن زمان دست حاج قاسم مجروح شده بود.
وی با بیان اینکه استان فارس ۱۵ هزار شهید تقدیم کرده است، اظهار داشت: از این تعداد، دو هزار شهید مربوط به انقلاب و ترور منافقین و مدافعین حرم و از آن ۱۳ هزار تقریباً شش هزار و ۴۰۰ شهید در لشکر فجر بودند.
فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس با اشاره به کتاب تاریخ شفاهی خود گفت: تاریخ شفاهی بنده بهعنوان فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دفاع مقدس در آذرماه سال ۱۳۹۵ در زمان مرحوم دکتر حسین اردستانی رئیس فقید مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس شروع شد.
وی افزود: از عزیزانی که واقعاً همکاری کردند چه رئیس محترم مرکز سردار نائینی و همکاران ایشان و چه مجری برنامه سردار رفاهیت و دکتر حسین احمدی و همه ویراستارها و کسانی که نقش داشتند تشکر میکنم.
سردار رودکی متذکر شد: بههرحال این خاطرات مربوط جوانان و خانوادههای ایثارگر کشور ما است. اگر ما این خاطرات را در قلب و در سینه خودمان نگه داریم و با خودمان ببریم، پیام شهدا را انجام ندادیم. ما میخواهیم آنچه دیدیم بهعنوان یک سند زنده منتقل شود و روایتگر آن وقایع در آن مقطع هستیم.
وی با اظهار به اینکه کتاب تاریخ شفاهیاش تاریخچه لشکر ۱۹ فجر است، گفت: در شهریور ۱۳۵۸، نه ماه بعدازاینکه وارد سپاه شدم بهفرمان امام به کردستان رفتم. پاوه محاصره شده بود مردم در خیابانها ریختند و گفتند که «پاوه جنگ است خاموشی ننگ است.» بههرحال سپاهیهای جوان، ارتش و نیروهای کمیته به مهاباد و سنندج رفتیم.
فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس با اشاره به اسارت خود توسط دموکراتها در سنندج و فرار از دست آنها بیان کرد: بعد از غائله کردستان، افغانستان توسط شوروی سابق اشغال شده بود. در حال آماده شدن به سمت همراه پنج نفر دیگر به افغانستان بودیم که یکمرتبه صدای بمباران بلند شد. دیدیم که مردم اسلحه که در خانههایشان داشتند بیرون آوردند گفتند که بمباران شده است و عراق حمله کرده است! بعدازظهر ۳۱ شهریور بود. امام (ره) پیام دادند که ملت ایران بروند و تنور جنگ را گرم نگه دارند و تنور دفاع را که من آنچنان سیلی به صدام و حزب بعث خواهیم زد که دیگر از جایش بلند نشود و همین شد. بعدازآن به شیراز برگشتم و با راهنمایی دوستان به جبهه ایلام رفتم.
وی افزود: در این کتاب سعی شد تا نقش لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس را به آن اندازه که خود شاهدش بودم روایت کنم.
سردار رودکی درعینحال بیان کرد: بخشی از کتاب هم مربوط به فعالیتهای خودم است. از دوران کودکی و محیطی که در آن تربیت شدم تا شخصیت اولیهام شکل گرفت تا فعالیتهای بعد از انقلاب و حضور در کمیته و سپاه و اعزام به منطقه کردستان و بعد هم شروع جنگ تحمیلی.
وی با بیان اینکه ششماهه اول جنگ را در مهران، دهلران، ایلام و دشت مهران با عراقیها دستوپنجه نرم کردیم و سپس به آبادان رفتم، گفت: اردیبهشت سال ۱۳۶۰ با ۴۰۰ نیرو از استانهای فارس، بوشهر، کهگیلویه و بویر احمد به جاده آبادان – ماهشهر رفتیم. عملیات ثامنالائمه را در این منطقه انجام دادیم.
فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس افزود: سپس به منطقه طریقالقدس رفتیم. بعد از عملیات به دستور آقا رشید به شیراز رفتم و با نیروهایی که با خود آوردم در تپه ۱۲۰ شوش تیپ امام سجاد (ع) را تشکیل دادیم. در ۲۸ اسفند ۱۳۶۰ عراقیها تک مختلکننده به تیپ ما زدند، ولی ما خط را حفظ کردیم. بعدازآن عملیات فتحالمبین را انجام دادیم.
وی با اشاره به اینکه در ۱۹ فروردین سال ۱۳۶۱ با همسری صبور و فداکار ازدواج کردم، گفت: از زحماتی همسرم در این مدت برای من کشیدند و برای تربیت فرزندان فداکارانه من را یاری کردند صمیمانه تشکر و قدردانی میکنم و بهپاس این قدردانی دست همسرم را میبوسم.
سردار رودکی در ادامه تأکید کرد: لشکر ۱۹ فجر در عملیاتهای مختلف ازجمله بیتالمقدس، محرم، والفجر ۱، ۲ و ۳ و ۸، خیبر و بدر شرکت داشتیم.
در خاتمه سردار رودکی به بیان خاطرهای از عملیات کربلای ۴ پرداخت و گفت: ما در عملیات کربلای ۴ با زمین مسلح جنگیدیم. در یک متر و ۲۰ سانتیمتر عمق، آّب در یک دشتی که فاصله ما با عراقیها از ۵۰۰ متر تا سه کیلومتر بود، سه گردان غواص را تربیت کردیم. بعد که فرمانده سپاه مطمئن شد که ما میتوانیم در اینجا عملیات کنیم ما با یک لشکر و دو تیپ حضرت ابوالفضل و تیپ امام حسن، پنجضلعی شلمچه را تصرف کردیم. چون در تلاش اصلی عدمالفتحی شد، بعد از گذاشتن جلسه قرار شد عملیات جدیدی را انجام دهیم و شب ۱۹ دیماه ۱۳۶۵ عملیات کربلای ۵ انجام شد که دوسوم از ارتش عراق منهدم و صدمه دیدند.
انتهای پیام/ 241