گروه استانهای دفاعپرس _ «غلامرضا بنیاسدی» پیشکسوت دفاع مقدس؛ ما را با عاشورا و سیدالشهدا نسبتی است که زندگی ما را متناسبسازی میکند. به همین خاطر است که ما – بیتوجه به زمان- زمینههای پیوستن خود به کاروان سیدالشهدا را فراهم میکنیم.
ما ملتِ شهادتام. خدا چشم ما را به شهود باز کرده است تا آن سوی پردهها را هم ببینیم. معرفتخوانی حوادث ثمره همین حقیقت است اما این ادبیات داخلی ماست که معرفتی، انسانساز و در سپهر تربیت الهی ملت ماست.
گزارههای خبری و مفاهیمی که این روزها بر زبان و قلم بسیاری جاری میشود، از این دست است؛ سید رضی موسوی به شهادت رسید. سردار سید رضی موسوی که از حاج قاسم وعده شهادت گرفته بود، خود را به او رساند. سید رضی موسوی حیف بود بمیرد. او حتما باید شهید میشد. بعد از عمری جهاد در جبهههای گوناگون، به مقام رفیعِ «واجب الشهادت» بودن رسیده بود.
مگر اهل خواب بود که در بستر بمیرد؟ او هزاران موشک در قلبِ کفر منفجر کرده بود پس باید هم با موشکهای صهیونیستها- که پستترین دشمنان خدایند و بشریت- به شهادت میرسید. سید رضی به فوز عظیم شهادت رسید. باور او به همان بود که مولایش علی، در محراب مسجد کوفه خواند و مُلک و مَلک را به تعظیم آورد؛ فزت و رب الکعبه.
بله شهادت را شکوهی چنین است. این مفاهیمِ بلند و معرفتی را بچههای جبهه درک میکنند. قومی این فرازها را میفهمند که شهادت را زیسته و عمری دار خویش به دوش کشیدهاند. ملت ایران این را میفهمند که به گفته آن شهیدِ اربا اربا شده، حاج قاسم سلیمانی، «ملتِ امام حسین» اند و «ملتِ شهادت». این در ترازوی معرفت سنگین است و با عیار بالا. همه هم به خود سید رضی برمیگردد که راضی به رضای خدا بود و تعالییافته به مقام رفیعِ «رضایت».
آنچه به ما مربوط است اول عزمی جزم در ادامه راه اوست که نگذاریم پرچم بر زمین بیفتد. دوم هم گرفتن انتقام خون مطهر اوست. هرچند جانهای آلوده صهیونیستها، هزار در هزار هم که باشد ارزش یک قطره خون او را ندارد اما زدهاند باید جواب بگیرند در سریعترین زمان و به قاطعانهترین شیوه. به پشیمان کنندهترین روش.
حواله دادن به فرداهای دور او را در امروز جسورتر میکند. همین روزها باید جوابش را داد. حالا به دست حماس یا حزبالله یا انصارالله و..... فرقی نمیکند مهم این است که جنایت کار قبل از برگشت دوباره به صحنه جنایت، صحنه برای خود او تکرار شود.
کلام معیار رهبر انقلاب باید «علیالارض» محقق شود که دوران بزن در رو تمام شده است. زدهاند باید منتظر باشند چند برابر بخورند. همان طور که پُر صدا زدند باید صدای اقدام انتقامی ما چند برابر بلندتر باشد. منطق برجای نشاندن دیوانه زنجیری جز این نیست. مفاهیم متعالی برای ملت ما اما ضربه متقابل و سنگینتر برای دشمن. جوری بزنیم که صدای شکستن استخوانهایشان همه عالم را بردارد.
انتهای پیام/