گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ سید محمدجواد میرخانی؛ دیدن تصاویر و فیلم‌های مراسم تشییع پیکر‌های مطهر فرماندهان جبهه مقاومت، خصوصاً در این روز‌ها که در آستانه چهارمین سالگردش هستیم، بدون‌شک دوباره اشک‌ها را بر چشمان هر غیرت‌مند و وطن‌دوستی جاری می‌سازد؛ خصوصاً آن لحظه‌ای که امام امت بر پیکر مطهر این شهیدان نماز اقامه کردند و در فراغ مالک‌اشتر خود گریستند؛ اما در میان اشک‌هایی که از چشمان ما جاری می‌شود، دل‌مان نیز روشن است که بالاخره خون سردار دل‌ها و یار دیرینه‌اش ابومهدی المهندس و دیگر شهدای جبهه مقاومت، امروز دارد به ثمر می‌نشیند و دیگر تا نابودی غده سرطانی منطقه یعنی رژیم‌صهیونیستی و آزادی قدس، چیزی نمانده است.
هفتم دی امسال یعنی تنها شش روز مانده به سالگرد شهادت فرماندهان جبهه مقاومت، صحنه‌هایی شبیه حماسه تشییع پیکر‌های مطهر این شهیدان والامقام دوباره در تهران تکرار شد؛ هرچند آن حماسه‌ای که پس از شهادت سردار دل‌ها و یارانش مردم رقم زدند، دیگر بعید است که تکرار شود؛ حماسه‌ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی، آن را اولین سیلی ملت ایران بر صورت جنابت‌کاران فرودگاه بغداد دانستند؛ اما با این وجود، جمعیتی که صبح پنج‌شنبه برای تشییع پیکر مطهر یار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی؛ یعنی سردار شهید «سید رضی موسوی» به میدان امام حسین (ع) تهران آمده بودند هم بی‌نظیر بود.
از میدان شهدا تا امام حسین (ع) راه زیادی نیست؛ برای همین پیاده راه می‌افتم و پشت‌سر ده‌ها نفر از مردم که آن‌ها هم مقصدشان میعادگاه آیینی تهران برای ادای احترام به پیکر شهید «سید رضی موسوی» است، حرکت می‌کنم؛ یادم می‌آید در مراسم تشییع پیکر ارباًاربای حاج قاسم و یارانش هم این مسیر را پیاده رفتم و به سیل خروشان تشییع‌کنندگان پیوستم.
ساعت از هشت صبح گذشته است و یکی‌یکی مردم دارند از مسیر‌های مختلف، خود را به میدان امام حسین (ع) می‌رسانند؛ نزدیکی‌های میدان که بودم، پیش خودم گفتم که یعنی امروز چقدر جمعیت به مراسم تشییع پبکر شهید «سید رضی موسوی» می‌آید؟ نگو که جمعیت زیادی با پرچم‌های زرد «حربفت منم» و تصاویر شهیدان حاج قاسم و سید رضی، زودتر از من، خود را به میدان امام حسین (ع) رسانده‌اند. این‌طور که اعلام کرده‌اند، قرار است پیکر شهید را تا میدان شهدا تشییع کنند.
وارد میدان امام حسین (ع) می‌شوم و در لابه‌لای جمعیت زیادی که در میدان ایستاده‌اند، از یادمان شهدای گمنام عبور می‌کنم تا خود را به خودرویی که تابوت سید را روی آن گذاشته‌اند، برسانم؛ اما در مسیر و انبوه جمعیتی که ایستاده‌اند، آن‌قدر صحنه‌های جذابی برای عکاسی وجود دارد که دلم نمی‌آید از کنار آن‌ها گذر کنم؛ بنابراین تلفن همراه خود را از جیبم درمی‌آورم و در حالی که مردم دارند به سخنرانی کوبنده فرمانده کل سپاه گوش می‌دهند، شروع می‌کنم به عکاسی کردن از این صحنه‌ها.
عکس‌هایی که گرفته‌ام را مرور می‌کنم و متوجه موضوع مهمی می‌شوم؛ از پرچم‌های زرد «حریفت منم» و دست‌نوشته‌هایی که مردم در دست دارند و حتی در رفتار آن‌ها، مشخص است که آمده‌اند تا ضمن مشایعت پیکر شهید موسوی، بگویند که خواستار انتقام سخت از قاتلان این شهید والامقام هستند؛ قاتلانی که این‌روز‌ها بیش از ۲۱ هزار نفر را در غزه به خاک و خون کشیده‌اند.
طوفان‌الاقصی؛ طوفانی که خاموش‌شدنی نیست
بالاخره خود را به نزدیکی تابوت شهید می‌رسانم؛ ولی آن‌قدر جمعیت زیاد است که واقعاً از یک حدی جلوتر نمی‌شود رفت. همان نزدیکی‌های خودروی حامل تابوت شهید، روحانی جوانی ایستاده است که همانند خیلی‌ها، پوستر شهید سید رضی موسوی را در دست دارد و به سخنرانی حماسی «زینب سلیمانی» یادگار سردار دل‌ها گوش می‌دهد که پس از سرلشکر سلامی، سخنران دیگر مراسم است. دلم می‌خواهد بدانم که چه پیامی برای جنایت‌کاران امروز غزه و قاتلان شهید سید رضی موسوی دارد. سر صحبت را که باز می‌کنم، می‌گوید: «دشمنان اسلام و ایران باید بدانند که ملت ایران و سایر ملت‌های مسلمان بیدار هستند و نخواهند گذاشت دشمنان اسلام، نور اسلام را خاموش کنند و هرچه که از ما به شهادت برسانند، ما بیدارتر خواهیم شد و اراده ما برای دفاع از اسلام و انسانیت بیشتر شده و ان‌شاءالله به‌زودی‌زود انتقام سختی هم از رژیم‌صهیونبستی بابت این جنابتی که انجام داده است، گرفته خواهد شد».
صحبتم را با این روحانی جوان که خود را [حجت‌الاسلام]«جواد شکری» معرفی می‌کند، درباره عملیات «طوفان‌الاقصی» و نتایج آن ادامه می‌دهم و او می‌گوید: «طوفان‌الاقصی طوفانی است که خاموش‌شدنی نیست و ان‌شاءالله تا محو کامل اسرائیل ادامه پیدا خواهد کرد و من آن روزی را که دیگر رژیم‌صهیونیستی در دنیا وجود ندارد را بسیار نزدیک می‌بینم».
قدرت را روزی مستضعفان در دست خواهند گرفت
تمام آن‌چه که در میدان امام حسین (ع) دیده می‌شود، بیان‌گر این است که همه آمده‌اند تا بگویند که عاشق مبارزه با اسرائیل هستند؛ اما طبیعتاً این‌ها تنها قطره‌ای از دریای حامیان فلسطین و آرمان آزادی قدس هستند و امروز این تفکرات را نه‌تن‌ها در میان ملت ایران و در میان ملت‌های مسلمان؛ بلکه در میان مردم اروپا و آمریکا هم، بیش از گذشته خواهیم یافت.
نوبت به مداحی حاج مهدی رسولی می‌رسد و روضه‌های سوزناک او، حال و هوای فاطمی و حسینی را در میدان امام حسین (ع) حاکم می‌کند و من نیز در حالی که گوش‌هایم به روضه و چشم‌هایم به‌دنبال سوژه‌ای برای عکاسی یا مصاحبه است، آرام‌آرام از لابه‌لای جمعیت عبور می‌کنم و در این میان، به روحانی دیگری می‌رسم. زمانی که از او می‌خواهم که بگوید چه پیامی برای قاتلان شهید سید رضی موسوی و جنایت‌کاران غزه دارد، به آن سخن معروف امام خمینی (ره) که فرموده‌اند «بکشید ما را، ملت بیدار خواهند شد» اشاره می‌کند و می‌گوید: «به آمریکا و حامیان اسرائیل غاصب اعلام می‌کنیم که با هر حمایتی که از رژیم‌صهیونیستی انجام می‌دهند و این ترور‌هایی که انجام می‌دهند، اقدامات آن‌ها به ثمر نخواهد نشست و اسرائیل سرانجام نابود خواهد شد».
وقتی صحبتم را ادامه می‌دهم، متوجه می‌شوم که این روحانی، حجت‌الاسلام «نصر» امام جماعت یکی از مساجد شهرری است؛ بنابراین مشتاق می‌شوم تا بیشتر با او همکلام شوم؛ از این رو بحث را به نتایج عملیات طوفان‌الاقصی می‌کشم و وی نیز در پاسخ می‌گوید: زمانی ابن زیاد با لشکر ۳۰ هزار نفری مقابل امام حسین (ع) و ۷۲ نفر از یاران ایشان ایستاد؛ اما عاشورا نشان داد که جبهه حق اگرچه در قلت هم باشد، اگر مقاوت کند، بر جبهه باطل هرچند هم که در کثرت باشد، پیروز خواهد شد؛ بنابراین درست است که غزه و گروه حماس کوچک هستند؛ اما هرچه پشتوانه استعمار بر آن‌ها بیشتز باشد، باز هم مقاومت پیروز خواهد شد؛ چراکه این وعده الهی است که قدرت را روزی مستضعفان در دست خواهند گرفت.
کم‌کم مراسم دارد به آن‌جایی می‌رسد که می‌خواهند پیکر شهید سید رضی موسوی را تا میدان شهدا تشییع کنند؛ بنابراین قدم‌هایم را سریع‌تر می‌کنم تا از میدان، قبل از آن‌که جمعیت حرکت کند، خارج شوم که در مسیر یکی از رزمندگان عراقی را می‌بینم؛ همان رزمنده‌ای که شباهت عجیبی که به سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی دارد و حالا هم برای شرکت در مراسم تشییع فرمانده جبهه مقاومت، به میدان امام حسین (ع) تهران آمده و مورد استقبال مردم قرار گرفته است.
یواش‌یواش تشییع آغاز و بخشی از جمعیت، جلوتر از خودروی حامل پیکر شهید وارد خیابان ۱۷ شهریور می‌شود و ادامه جمعیت هم در پشت تابوت شهید حرکت می‌کند؛ اما من سعی می‌کنم تا در جلوی جمعیت حرکت کنم تا در ازدحام قرار نگیرم. وقتی تشییع‌کنندگان حرکت می‌کنند، بسیاری از رهگذران هم توقف کوتاهی می‌کنند و برخی از آن‌ها همراه با مداحی محمدحسین پویانفر بر سینه می‌زنند و برخی هم اشک از چشم‌های آن‌ها جاری می‌شود و دل‌های آن‌ها پر می‌کشد؛ چادرت را بتکان روزی ما را بفرست، ای که روزی دوعالم همه از چادر توست...
جلوی جمعیت که حرکت می‌کنم، صحنه‌های زیبای دیگری را می‌بینم که دلم نمی‌آید به راحتی از کتار آن‌ها بگذرم؛ از برخی کسبه‌هایی که از مغازه‌های خود بیرون آمده و با مداح و اشک و آه تشییع‌کنندگان همراهی می‌کنند، تا مردمی که از قبل در خیابان ۱۷ شهریور ایستاده‌اند و همراه با روضه‌ها هق‌هق می‌کنند و انتظار می‌کشند تا تابوت سه‌رنگ شهید را بیاورند؛ یکی دسته گل در دست دارد، یکی با فرزند دهه نودی خود آمده و یکی دیگر هم تصاویر شهید موسوی و یا حاج قاسم را.
ما پای شهدا و مقاومت ایستاده‌ایم
همین‌طور که این صحنه‌ها را می‌بینم، با تلفن همراهم از آن‌ها عکاسی می‌کنم و گاهی به وسط جمعیت و گاهی هم به جلوی تشییع‌کنندگان می‌روم تا هیچ سوژه‌ای را از دست ندهم؛ در همین میان یکی از تشییع‌کنندگان نظرم را به خود جلب می‌کند که چفیه برگردن و پرچم به دست، همراه با تصویری از شهید موسوی حرکت می‌کند؛ کم‌کم صبر می‌کنم تا به من برسد و از او سوال می‌کنم، حال که پرچم «حریفت منم» در دست گرفته، چه پیامی برای رژیم جنایت‌کار صهیونیستی دارد؛ با کمال تعجب متوجه می‌شوم که از یزد به تهران آمده است، آن هم فقط برای شرکت در مراسم تشییع شهید موسوی! وقتی که این را گفت، بحث را عوض کردم و درباره دلیل اصرارش برای شرکت در این مراسم سوال کردم و او نیز در پاسخ گفت: ما پای شهدای‌مان ایستاده‌ایم، پای مقاومت ایستاده‌ایم و تا اسرائیل را نابود نکنیم، از پا نمی‌شینیم و پرچمی هم که در دست دارم، به معنای آن است که ما با مقاومت یکی هستیم.
این هموطن یزدی ادامه می‌دهد: سرانجام جنگ غزه به سرنگونی اسرائیل منجر خواهد و همان‌طور که حضرت آقا فرمودند که اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید، امروز شاهدیم که رژیم‌صهیونیستی از درون، هم در ارتش و هم در دولت منحوسش دچار تفرقه و اختلافات شده است.
جمعیت کم‌کم دارد به میدان شهدا می‌رسد، تا پیکر شهید سید رضی موسوی را پس از اقامه نماز، جهت خاکسپاری به امام‌زاده صالح (ع) منتقل کنند. در نزدیکی میدان شهدا، کمی همراه خودروی حامل تابوت شهید حرکت می‌کنم و مشتاقان بسیاری را می‌بینم که چفیه و تسبیح خود را به خادمان شهدا می‌دهند تا آن‌ها را تبرک کنند؛ برخی هم به‌دنبال سربند‌هایی هستند که خودروی حامل تابوت شهید را با آن‌ها تزئین کرده‌اند!
پیکر شهید «سید رضی موسوی» سرانجام به میدان شهدا می‌رسد؛ میدانی که متبرک به خون صد‌ها شهید دوران نهضت انقلاب اسلامی است؛ همان شهیدانی که جان دادند تا انقلاب اسلامی ایران به پیروزی برسد و امثال شهید موسوی‌ها هم در امتداد راه آن‌ها، جان خود را فدا کردند تا این انقلاب پایدار بماند.
انتهای پیام/ 113
