گروه بینالملل دفاعپرس: چهارمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی بهانهای برای برگزاری نشستی با محوریت «تبیین و تشریح نقش این شهید والامقام در شکلگیری و تقویت جبهه مقاومت اسلامی» در خبرگزاری دفاع مقدس شد.
بر همین اساس، با حضور «جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل بینالملل و «مهدی شکیبایی» کارشناس مسائل بینالملل، موضوع مطروحه مورد بحث و بررسی قرار گرفت که مشروح آنرا در ادامه میخوانید؛
قدرت نظامی کشورهای عربی وابسته به غرب است
جعفر قنادباشی: نیروی دفاعی یکی از مهمترین ثروت کشورها است. کاری که غربیها در دوران استعمار با کشورهای عربی-اسلامی کردند، این بود که این ثروت را از طریق آموزش نظامی، فروش تسلیحات و آرایش نیروهای مسلح از آنها گرفتند.
لذا بسیار طبیعی بود که در جنگهایی که اسرائیلیها با این کشورها داشتند، شاهد شکست آنها بودیم؛ زیرا غربیها به توان نظامی آنها تسلط داشتند و میدانستند که چه فنونی و چه سلاحی باید به کار ببرند تا بر اساس آن بتوانند این کشورها را شکست دهند و آنها هرگز در مقابله با غربیها و رژیم صهیونیستی پیروز میدان نباشند.
با وجود اینکه بسیاری از کشورهای دنیا مستعمره شدند؛ ولی ایران هرگز مستعمره کشوری نشد. اما وقتی آموزش و آرایشهای نظامی خود را در اختیار دیگران قرار دادیم، استقلال خود را از دست دادیم. غربیها قبل از انقلاب اسلامی تلاش میکردند، با ارائه آموزش نظامی و فروش تسلیحات نظامی زمام امور کشور ما را در اختیار بگیرند.
قبل از انقلاب اسلامی، ارتش ایران کاملا غربی بود
قبل از انقلاب اسلامی، ارتش نیرویی، کاملا ساخته و پرداخته غربیها بود. این موضوع در زمان قاجار هم سابقه داشته است؛ هرچند نخستین ورود خارجیها به ارتش و نیروهای مسلح ما در زمان صفویه بود؛ اما در دوران قاجار و در زمان جنگهای ایران و روسیه، فرانسویها به ایران آمدند و به ما آموزش نظامی دادند. در نتیجه ما وابسته شدیم و استقلال خود را از دست دادیم.
در زمان پهلوی ما عضو پیمان «سنتو» بودیم. «سنتو» یک پیمانی زیر مجموعه «ناتو» بود که سه کشور ایران، ترکیه و پاکستان به علاوه انگلیس و آمریکا در این سازمان بودند. ما در این مجموعه به دلیل اینکه آمریکا، انگلیس و ترکیه عضو ناتو بودند، همه جور امکاناتی به ناتو میدادیم؛ ولی هیچ نفع و سودی برای ما به همراه نداشت. کشورهای غربی از خاک ما و همچنین از ارتش ما، ارتشی برای حفظ منافع خودشان ساخته بودند. اما با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سازمان این ارتش به نحوی به هم خورد.
حالا نقش حاج قاسم سلیمانی از اینجا شروع میشود و بستر اصلی تمامی کارهایی که سردار سلیمانی کرد، در دوران دفاع مقدس شکل گرفت. در ابتدای دوران دفاع مقدس که نه به آن معنی «تیپ» وجود داشت و نه «لشکر» وجود داشت؛ ولی تمامی این موارد درست شد و شکل و روند درست و اصولی به خود گرفت.
دفاع مقدس را با توان ملی پیروز شدیم
دنیا در جریان هشت سال دوران دفاع مقدس در صدد این بود که ما مجددا از آنها طلب مستشار نظامی، سلاح و فنون جنگی کنیم؛ اما ما هیچکدام را از آنها طلب نکردیم. در جبهههای جنگ افرادی شجاع و خودباور بودند که اطمینان داشتند که ما با استفاده از توان و قدرت خودمان در جنگ با عراق عمل خواهیم کرد.
اینگونه شد که فرماندهان دوران دفاع مقدس ازجمله سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ساختار نظامی کشور را که بزرگترین ثروت کشور ما است، مجددا با اندیشه و سلاح خودی ساختند. این موضوع ضربههای زیادی به دشمنان زد و حتی به الگویی برای سایر کشورها نیز تبدیل شد.
بزرگترین موضوع برای کسب درآمد برای کشورهای غربی و همچنین کشورهای شرقی فروش و صادرات سلاح است. در این حوزه هم شاهد بودیم که شهید سلیمانی میلیاردها دلار به نفع کشور کار کرد. در نهایت اینگونه شد که ما یک نیروی دفاعی مستقل با یک فکر خودی و با سلاح خودی بدون نیاز به کشورهای خارجی ایجاد و درست کردیم.
قویترین کشور منطقه هستیم
حالا شما یک محاسبه کنید و ببینید بهطور مثال کشور کوچکی مثل بحرین چقدر تا امروز بابت مستشاران نظامی و خرید سلاح از غرب هزینه پرداخت کرده است؛ اما ما حتی یک دلار هم سلاح خریداری نکردیم و امروز هم قویترین کشور منطقه هستیم. چون فکر و اندیشه امام خمینی (ره) و در ادامه فکر و اندیشه رهبر معظم انقلاب اسلامی را سردار سلیمانی بهعنوان مجری کار دریافت کرد و آنرا اجرایی کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ما حتی نمیدانستیم که سلاحهای ما کجا قرار دارد؛ زیرا در آن زمان بیش از ۶۰ هزار مستشار نظامی آمریکایی در ایران حضور و فعالیت داشتند و تمامی مقدرات کشور را هم آنها تعیین میکردند.
اگر «طرح» دفاعی دو کشور ایران و عربستان را مورد بحث و بررسی قرار دهیم، نقش شهید سلیمانی را به خوبی درک میکنیم. طرح عربستان این است که میگویند: ما پول داریم و به مستشاران نظامی پول میدهیم تا تمامی اقدامات و کارهای مورد نیاز ما را انجام دهند.
طرح دفاعی جمهوری اسلامی مبتنی بر فرهنگ شهادت است
اما طرح دفاعی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر فرهنگ شهادت است، این فرهنگ طرح دفاعی ما است. از زمانی که امام خامنهای، بعد از ارتحال امام خمینی (ره) رهبر شدند تا به امروز در کشور چقدر کتاب نوشته شده است؟ معظمله تا به امروز برای چه تعداد از این کتابها تقریظ نوشتهاند؟ اگر به تمامی کتابهایی که رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آنها تقریظ نوشتند، نگاه کنید میبینید که بیشتر دفاعی است. این کار دفاعی در واقع ترویج فرهنگ شهادت است. در حقیقت باید عرض کنم که این فرهنگ شهادت راجع به دفاع ما است. این موضوع که ما امروز از عربستان قدرتمندتر هستیم به این دلیل است که افرادی داریم که میدانند، اگر در راه دفاع از وطن شهید شوند، یاد و خاطره آنها ثبت و ضبط میشود و ماندگار میشوند.
حاج قاسم فرهنگ ایثار را در جامعه ترویج داد
یکی از مسائلی که بسیار مهم است، سلوک و رفتار فرمانده جنگی است. شهید سلیمانی در جنگ به یک الگو تبدیل شد و به صورت مستقیم با همه ارتباط داشت. سلوک او هم مانند سایر مردم بود، همانند سایر مردم فعالیت و کار میکرد. یکی از کارهای فرهنگی که شهید سلیمانی انجام داد، این بود که به مقام شامخ شهدا ارزش فراوانی قائل بود و فرهنگ ایثار و شهادت را در سطوح مختلف جامعه ترویج پیدا میداد.
اما نکته دیگر این بود که ما طرح دفاعی خودمان را براساس دفاع دستهجمعی گذاشته بودیم؛ زیرا امروز دیگر دفاع در داخل مرزها تعریف نمیشود. امروزه باید یک حضور منطقهای داشته باشیم که تا بتوانیم از مرزهای ملی خودمان دفاع کنیم.
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در این رابطه اشاراتی میکنند که اگر ما در مورد فلسطین کار میکنیم، بخشی از آن به دفاع ملی ما مربوط میشود. در واقع اقدامات ما به نفع فلسطین، لبنان، سوریه و عراق است، ولی بخشی از آن هم در چارچوب دفاع ملی محسوب و تعریف میشود.
شهادت سردار سلیمانی به دفاع از ایران کمک کرد
دفاع ما دارای سه رکن است. نخست، فرهنگ شهادت است که خود شخص شهید سلیمانی بهترین شهادت را ترسیم و طراحی کرد و توسط بدترین فرد جهان به شهادت رسید. به نظر من یکی از دعاهای سردار سلیمانی این بود که شهادتش به دفاع از ایران کمک کند.
شهید سلیمانی آمد و نیروی قدس را معنادار کرد و با مردم کشورهای مختلف و مردم محلی بهترین ارتباط را برقرار کرد و با فرهنگ تمامی آنها آشنا شده و با همه آنها معاشرت کرد و بر همین اساس هم این موضوع را میتوانیم یکی از ثروتهای بزرگ خودمان بدانیم.
بر همین اساس هم بود که مشاهده کردیم که در ماجرای جنگ ۳۳ روزه لبنان در کمال تعجب و شگفتی حزبالله لبنان پیروز نبرد شد. علت این پیروزی هم به چند دلیل بود. نخست اینکه سلاح آنها خودی بود و سپس نوع استفاده از سلاحها هم به انتخاب خودشان بوده است. از طرف دیگر هم ترتیبات جنگی هم در آن نبرد تاریخی به انتخاب خودشان بوده است. در نهایت هم هیچ مستشاری هم در این جنگ حضور نداشت و از جزئیات آن هم خبری نداشت.
امروز شاهد هستیم که سید حسن نصرالله، بشار اسد و حماس را متهم میکنند که شماها سنگرهای ایران در منطقه غرب آسیا هستید. البته از یک نظر هم درست میگویند، زیرا سنگرهای ما هستند. اما این ما هستیم که برای آنها پشتیبانان بزرگی هستیم و آنها هم فهم و درک درستی از این موضوع دارند و بر همین اساس شهید سلیمانی هم بستر دفاع از جهان اسلام را بنا گذاشت و به الگو تبدیل شد و در واقع بازار سلاحهای غربی را در منطقه کساد کرد.
چالش امروز آمریکا با ایران
مهدی شکیبایی: آن چیزی که تا امروز اتفاق افتاده است، به خوبی نقش و جایگاه حاج قاسم سلیمانی را در تقویت محور مقاومت نشان میدهد. ما یک روزی با آمریکا چالش داشتیم که باید از کشور ما بیرون برود و یا اینکه آنها با ما چالش داشتند که چرا لانه جاسوسی (سفارت) ما را اشغال کردید؟ اما امروز دیگر چالش ما با آنها اینها نیست. چالش امروز ما با آمریکا این است که ما امروز در پشت مرزهای فلسطین اشغالی ایستادهایم. چالش امروز ما این است که چه زمانی اسرائیل باید برود. ما برای این موضوع لحظه شماری میکنیم و برای این مهم شمارش معکوس گذاشتیم.
الان جمهوری اسلامی ایران قدرت و نظم آمریکا را به چالش کشیده است. این موضوع فراتر از مرزهاست و اینجاست که میشود نقش حاج قاسم سلیمانی را در یک کلمه مشخص و تعریف کرد.
جایگاه حاج قاسم در تقویت محور مقاومت
اما برای اینکه ریشهایتر به این موضوع نگاه کنیم و جایگاه حاج قاسم را در تقویت محور مقاومت بدانیم، خوب است که بدانیم اصلا ریشه مقاومت چیست؟ مقاومت چه بوده و چرا اینقدر برای ما مهم است و امروز چه جایگاهی برای ما پیدا کرده است؟ بر همین اساس اگر جایگاه مقاومت را پیدا کنیم، میتوانیم نقش حاج قاسم را هم در آن کاملا مشخص کنیم.
به دلیل اینکه کشور ما اسلامی است و به فرموده حضرت امام (ره) هم ریشه انقلاب اسلامی، اسلام و قرآن بوده و بر اساس آموزههای قرآن شکل گرفته است، باید به قرآن بازگردیم. جایی که حضرت امام (ره) دائما مثالهای خودشان را از آنجا میآورند. برای ما بهعنوان مسلمان و کشور اسلامی اولین بار در قرآن به موضوع مقاومت اشاره شده است. چه در زمان پیامبر که خداوند مواردی را به ایشان میگوید و دائم به پیامبر میفرماید که در برابر مشرکان مقاومت کنید.
بنیانگذار فرهنگ مقاومت حضرت امام (ره) بودند
بنیانگذار فرهنگ مقاومت حضرت امام (ره) بودند. اصلا باید بگویم که ایشان یک شتابدهنده ایجاد کرده بودند و مقاومت هم از نظر من یک شتابدهنده است. زیرا شتابدهنده چیزی است که میتوان توسط آن بخشی از مشکلات جامعه خودمان را حل کنیم. اگر به حضرت امام (ره) نگاه کنیم میبینیم که ایشان چه در بحث داخل و چه در بحث خارج کار شتابدهندهای انجام دادهاند. شتابدهندههایی که شاید یک دهه است که در مورد آن صحبت میکنیم.
اما حضرت امام (ره) حدود ۴۵ سال پیش این کار را انجام داده است. ایشان فرمان بسیج عمومی دادند و از دورترین نقاط کشور مردم بسیج شدند و لشکر تشکیل دادند. به نظر من کار حضرت امام (ره) هم مقاومت، استقامت و پایداری بود که در آن هم پیروز شدند که توانستند نظام قدرتمند شاهنشاهی را ساقط کنند. در واقع باید بگوییم که پایهگذار فرهنگ جدید مقاومت حضرت امام (ره) بودند.
مقاومت در دل و جان ملت ایران نفوذ کرده است
مقاومت در دل و جان تمامی ملت ایران نفوذ و رسوخ کرده است. اینکه ما توانستیم در هشت سال دفاع مقدس تاب بیاوریم این چیزی جز این الگوی مقاومت نبوده است. مردم دیدند که حضرت امام (ره) حدود ۱۶-۱۷ سال از آغاز نهضت ایشان با پایداری، استقامت و مقاومت توانستند در نهایت با روشنگری، رژیم شاه را سرنگون کنند. بر همین اساس هم مردم از این موضوع برای دفاع مقدس الگو گرفتند.
وقتی حضرت امام (ره) آخرین روز ماه مبارک رمضان را بهعنوان روز قدس اعلام کردند باید بگوییم که این هم یک شتابدهنده است. در واقع ایشان یک تئوری میگوید و مابقی برعهده مخاطبان و مردم هستند که چه کاری میخواهند انجام بدهند. مردم آیا میخواهند که به مدل حاج قاسم برسند؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی هم بعد از ارتحال حضرت امام (ره) در دیدار با سید حسن نصرالله در سال ۱۳۷۳ از واژه مقاومت اسلامی برای مقاومت لبنان در برابر تجاوزات رژیم صهیونیستی استفاده کردند. زمانی که ما در آن روز خیلی آنچنان شکلگیری حزبالله را حس نمیکردیم و حتی در سال ۱۳۷۹ که رژیم صهیونیستی به آن شکل از جنوب لبنان فرار کرد، نیز نرسیده بودیم، زیرا نزدیک به یک دهه تا رسیدن به آن زمان باقی مانده بود.
معظمله برای اولین بار از واژه مقاومت استفاده میکند تا بعد از اینکه این موضوع فراگیرتر میشود. بهطور مثال در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی ما شکل منسجمی از این جریان یا محور مقاومت اسلامی را میبینیم که شامل کشورهای ایران، لبنان، سوریه، عراق، یمن و فلسطین میشود. ضمن اینکه پا فراتر از این جغرافیا گذاشته میشود و کشورهای پاکستان، آذربایجان و افغانستان نیز در محور مقاومت وارد میشوند، پس اگر ما به این ریشه نگاه کنیم به اهمیت این جایگاه پی میبریم که اتفاقات عجیبی رقم میخورد از زمانی که امام بحث مقاومت را مطرح میکنند و مقام معظم رهبری هم بحث مقاومت را مطرح میکنند تا اینکه اینها شکل میگیرند.
دشمنان هر لحظه بهدنبال شکست دادن انقلاب اسلامی هستند
اما همین جایگاه ایران که به لحاظ اهمیت انرژی شامل نفت و گاز و همچنین به لحاظ جغرافیا بهعنوان چهارراه منافع بینالملل قرار گرفته است. البته از دههها قبل ایران این جایگاه را داشت. در واقع کشور ما برای آمریکاییها اهمیت داشته است و بعد از اینکه نظام شاهنشاهی ساقط میشود، دست از سر ایران برنمیدارند و دائم تلاش میکنند که این انقلاب را در نطفه خفه کنند و برای این کار از همه توان خود استفاده میکنند.
دشمنان در اولین فرصت جنگ عراق را به ایران تحمیل کردند درست مانند اینکه بگوییم که عربستان سعودی بدون چراغ سبز آمریکاییها با چینیها مذاکره نمیکند. قطعاً آن موقع هم رژیم بعث صدام بدون چراغ سبز آمریکاییها نمیتوانسته به ایران حمله کند، اگر میتوانست حمله کند در سالهای قبل این کار را میداد.
جنگ تحمیلی یکی از ابزارهای آمریکا برای زیر سلطه درآوردن ایران بود
پس میتوانیم بگوییم که جنگ تحمیلی یکی از ابزارهای آمریکاییها برای زیر سلطه درآوردن ایران بود. البته آمریکاییها از مدتها قبل حضور مستقیمی در کشورها نداشتند و از آنجایی که سابقه و تجربه استعمار انگلیس را داشتند، هیچگاه حضور مستقیم خود را برای اینکه کشور یا نظامی را ساقط کنند دنبال نمیکردند، بلکه به دنبال حضور نیابتی بوده و هستند؛ بنابراین میتوانیم جنگ تحمیلی عراق اولین نبرد نیابتی آمریکا با ایران را نامگذاری کنیم.
جنگ نیابتی آمریکاییها علیه ایران
بعد از اینکه آمریکا آمد و جنگ نیابتی را شروع کرد، سپس شاهد تشکیل شورای همکاری خلیج فارس بودیم و جلوتر که رفتیم در دهه ۹۰ میلادی ایجاد القاعده را شاهد بودیم. سپس با شروع جنگ عراق شاهد شکلگیری القاعده و داعش بودیم و سپس جبهه النصره تا در نهایت داعش شکل گرفت. پس جنگ نیابتی را آمریکاییها علیه ایران آغاز کردند تا این انقلاب را خنثی کند؛ این در حالی بود که ما یک فرهنگ جدیدی را در داخل پایهگذاری کرده بودیم که نام آن فرهنگ مقاومت بود.
ما همزمان که درگیر مشکلاتی، چون جنگ تحمیلی، القاعده و داعش و همچنین جبهه النصره و تحریمهای اقتصادی بودیم، تئوری خودمان را برای تقویت و تامین امنیت خودمان انجام دادیم و این حق ایران بود که وقتی در محاصره تئوری آمریکا است برای اینکه بتواند در حوزه تجارت با دنیا یک منطقه امنی را برای خود داشته باشد دست به کار شود.
بر همین اساس اگر دقت کنید ایران یک تئوری نیابتی را طراحی میکند که در مقابل تئوری نیابتی آمریکاییها قرار میگیرد. زیرا وقتی صحنه نبرد مشخص شود در برابر طراحی نیابتی که آمریکاییها میکنند، یک طراحی نیابتی هم حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری میکنند. برای همین است که میگویم چالش آن زمان ما با آمریکا این بود که صدام را بفرستد تا ما را در داخل کشور نابود و انقلاب ما را خاموش کند و امروز خودش تمام توان خود را گذاشته تا پای ما به فلسطین نرسد و رژیمی که آنها در همه این سالها از آن حمایت کردند، نابود شود.
بسیج عمومی بزرگترین ابتکار امام راحل در دفاع مقدس بود
بنابراین در برابر تئوری نیابتی آمریکا، حضرت امام خمینی رحمت الله و مقام معظم رهبری یک تئوری نیابتی مطرح میکنند. حضرت امام (ره) برای آن طراحی آمریکا که با جنگ علیه ایران شروع شد سازمان بسیج مستضعفین را طراحی میکنند تا بتواند کشور را هدایت و رهبری کنند.
حضرت امام (ره) هم برای مبارزه با آن طراحی چارهای نداشت که تئوری مقاومت خود را با ابزارهای داخلی خودش که از نظر من بسیج بزرگترین ابزار امام برای پیشبرد این طراحی بود و خوب هم عمل کرد. در حقیقت ارتش، سپاه و بسیج مردمی بودند که توانستند در جنگ موفق شوند و دشمن را در صحنه نبرد مغلوب کنند و دشمن در نهایت با آن همه حمایتی که از شرق و غرب میشد، شکست را پذیرفت.
در نهایت امام (ره) در این نبرد موفق میشود که با یک سری از ابزار داخلی و خود ساخته جدید و بومی طراحی آمریکا را با شکست روبرو کند و وقتی که ما طراحی آمریکا را برای داخل خنثی کردیم کم کم پای خود را از مرزها فراتر گذاشتیم و حالا باید با طراحی آمریکا و غرب در بیرون مواجه بشویم که آن طراحیها سازمانهای تروریستی شامل القاعده و داعش بودند.
هدف از تشکیل محور مقاومت در منطقه
ما با این بسیج داخل و با آن قوانین بینالمللی حتی یک سانتیمتر هم نمیتوانیم از مرزهای خودمان عبور کنیم و تمام دشمنان انقلاب هم در اطراف مرزهای ما نشستهاند. خب چه کاری باید میکردیم؟ اینگونه شد که یک شتابدهنده جدید به نام محور مقاومت منطقهای شروع شد. بر همین اساس هم این محور مقاومت منطقهای هم باید با القاعده و داعش روبرو میشد.
حال در کنار تمامی این یک پایگاهی را هم به نام رژیم صهیونیستی درنظر بگیرید که دائما در حال تغذیه شدن است. حالا اینجاست که شما میتوانید معنای محور مقاومت را به خوبی تعریف کنید. برای ایجاد یک بسیج عمومی در خارج مرزها ما نیاز به ابزاری داریم که این ابزار به نظر من نیروی قدس است و شاید در آن زمان بیشتر در دوران جنگ و بیشتر یک نیرو برای شناسایی بوده است که نیروهای زمینی بتوانند عملیات کنند.
اما بعد از فراغت از جنگ با این دستورکار جدیدی که مقام معظم رهبری از آن بهعنوان مقاومت اسلامی برای رویارویی با چالشهای انقلاب در خارج از مرزها مطرح میکنند اینجا نیروی قدس شکل و معنای جدیتری پیدا میکند و ماموریت آن عوض میشود و پای خود را خارج از مرزها میگذارد. البته در یک محدوده و شعاعی را نیروی قدس توانسته بود در دوران جنگ شناسایی کند و از اینجا ما وارد نقش حاج قاسم سلیمانی میشویم.
زندگی حاج قاسم را باید به ۲ بخش تقسیم کنیم، یکی قبل از نیروی قدس و دیگری بعد از نیروی قدس که ایشان در هر دو بخشی که ۴۴ سال در حوزه جهاد و نظامی بودند در تمامی این موارد چه در دورانی که دفاع مقدس و چه بعد از دوران دفاع مقدس گویا ماموریت ایشان همیشه شناسایی بوده است، شناسایی بیرون از مرزها بوده وقتی هم که ایشان از جنگ فراغت پیدا میکنند و فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله را در اختیار میگیرد، ماموریت او بیرونی و مبارزه با اشرار است.
تجربه شهید سلمیانی در دفاع مقدس موجب تقویت محور مقاومت شد
زمانی که سردار سلیمانی با حکم مقام معظم رهبری به فرماندهی نیروی قدس سپاه میرسند، همان تجربیات را به خارج از مرزها انتقال میدهد پس به نظر من یکی از موفقیتها و مولفههایی که او را در ماموریت بیرون از مرزها موفق کرد همان تجربیاتی بود که هم در دوره دفاع مقدس در حوزه شناسایی و عملیات داشت و هم بعد از جنگ در حوزه مبارزه با اشرار شرق کشور داشت.
این موضوع شهید سلیمانی را آماده میکرد که در خارج از مرزها یک عمل و اقدام جدیدتری را داشته باشد و آن تئوری حضرت امام (ره) را که در آن خداوند به مومنین و مسلمانان اشاره کردند و سپس در فرهنگ جدید ما و انقلاب اسلامی ما و رهبر انقلاب و امام خمینی (ره) هم به پراختند و آن اشاره کردند و پیگیری آن را به صورت جدی میخواهند در میدان نبرد پیاده کنند.
ما امروز از لحاظ شرق به رغم اینکه دشمن در آنجا کمین کرده است و میتواند آنجا را شعلهور کند، ولی نگرانی خاصی نداریم. بر همین اسال هم وقتی به سال ۷۶ نگاه میکنیم که حاج قاسم فرماندهی نیروی قدس را برعهده میگیرند تا امروز خیلی زمان تغییر کرده است.
شهید سلیمانی ارتش اسلامی ایجاد کرد
سردار سلیمانی در مرحله بعد از نیروی قدس، وقتی تئوریهایی که امام و رهبری در خصوص ایجاد یک محور مقاومت کارآمد در برابر طراحیهای دشمن را نگاه میکنیم میبینیم که خیلی هم موفق بوده است. در واقع میتوانیم ادعا کنیم که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی یک ارتش اسلامی درست کرده که در کشورهای فراوانی حضور دارند.
هدف غایی محور مقاومت پایان دادن به سلطه غرب در منطقه است
ضمن اینکه هدف غایی محور مقاومت که در منطقه غرب آسیا تعریف شده است پایان دادن به سلطه غرب در منطقه بوده که یکی از پایههای آن رژیم صهیونیستی است. قطعا اگر ریشه این رژیم از منطقه کنده شود میتوانیم ادعا کنیم که به سلطه غرب پایان دادیم. نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم این است که بواسطه اینکه مسئله و جریان مقاومت ریشه در فرهنگ اسلام و قرآن دارد این اتفاق و پدیده قائل به فرد نیست و دیدیم که با رفتن و شهادت حاج قاسم هم خللی در فعالیت محور مقاومت به وجود نیامده که حتی گستردهتر هم شده است.
در غیاب حاج قاسم انصارالله یمن وارد جنگ با رژیم صهیونیستی میشود
در غیاب حاج قاسم سلیمانی میبینیم که انصارالله یمن وارد جنگ با رژیم صهیونیستی میشود و نشان میدهد که به واسطه اینکه خود حاج قاسم از مکتب حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری بوده و حضرت امام (ره) هم از مکتب قرآن بوده است این اتفاقها قائم به فرد نیست که بگوییم با شهادت ایشان مقاومت به پایان رسیده است. این مقاومت میتواند در آینده نقش بزرگتری را با افراد مختلفی در راس و فرماندهی خودش داشته باشد.
شهید سلیمانی شکل مبارزه با رژیم صهیونیستی را تغییر داد
قنادباشی: برای اینکه شخصیت حاج قاسم را بهتر بشناسیم باید تاریخ ۷۵ ساله فلسطین را از سال ۱۹۴۸ تا سال ۲۰۰۰ را در یک بحث نگاه کنیم و از سال ۲۰۰۰ تا امروز را هم در بحث دیگری ببینیم. برهمین اساس تا سال ۲۰۰۰ تمامی جنگها را اسرائیلیها برنده شدند. ولی از سال ۲۰۰۰ که جنوب لبنان آزاد شد تا امروز در تمامی جنگها شکست خوردند. تا قبل از حاج قاسم در این جنگها، لیبرالیسمها، ناسیونالیسمها و سوسیالیسمها بودند؛ اما اتفاقی که افتاد این بود که اسلام وارد میدان شد، آن هم اسلام درست وارد میدان شد.
امام خمینی (ره) که به شدت در جریان انقلاب اسلامی با مبارزه مسلحانه مخالف بودند؛ اما وقتی که نوبت به فلسطین میرسد با مسلسلهای متکی به ایمان موافقت میکنند. در این میان شاهد بودیم که انتفاضه با الهام از انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت و آغاز شد. آن چیزی که در واقع اسرائیل را بیرون کرد، مردم داخل خیابان بودند. سپس اسلام حماسی که اسلام درستی بود آمد و خط سلاح و آموزشهای آن با الگوهای لبنانی پیوند خورد و شاهد ایجاد یک باور بودیم و بعد اسرائیل از جنوب لبنان خارج شد. از طرف دیگر باید بگویم که در پشت جنگ ۳۳ روزه لبنان سید حسن نصرالله، عماد مغنیه و شهید قاسم سلیمانی بودند.
در جریان جنگ ۳۳ روزه شاهد بودیم که آمریکاییها هم به اسرائیل کمک کردند؛ ولی حزبالله لبنان پیروز شد. اما با چه طرحی؟ سلاح از خود و اجرای داخلی و وقتی ترتیبات آن را میبینیم متوجه میشویم که سردار سلیمانی ساختارها را درست کردند و آموزشها را دادند و در نهایت پیروز شدند.
انتهای پیام/ ۱۳۴