به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، جشنواره عمار، شش سالگیش را آغاز کرد. جشنی باشکوه؛ بدون فرش قرمز و سخنرانان متعدد دولتی و البته بودجه و ریخت و پاشهای میلیاردی با مهمانانی دیده نشده از جنس مدافعان حرم. طفل شش ساله داستان ما خصلتهای عجیب و غریبی دارد؛ همین خصلتها انتظارات زیادی به وجود آورده است. راز عمار در همین است که ما هم میتوانیم با اعتماد به نفس وارد سالن حجاب شویم و در این مراسم نه مهمان، بلکه خودی باشیم که اگر غیر از این بود که همان جلوی درب ورودی عذرمان را میخواستند (آقا شما؟ کارت دعوتتان لطفاً! اینجا عمومی نیست! ببخشید صندلیها رزرو شده است! بفرماید لطفاً از اینجا...) ولی عمار مردمی، از مردم و برای مردم است.
برای افتتاحیه ششمین دوره از جشنواره مردمی فیلم عمار به مرکز آفرینشهای خیابان حجاب میرویم. سالن اصلی پر شده است «از مردم»؛ طبقه بالا صندلی دنجی را پیدا میکنیم که بر همه سالن اشراف دارد. صف اول، دوم، سوم پُر از پیرمرد و پیرزنهایی است که از 60 بالا میزنند و برخی تا 70 و بالاتر...، به نظر نمیرسد مسئول هم باشند؛ خوب نگاه میکنم نوشته روی صندلیها را؛ «جایگاه خانوادههای محترم شهدا»، حالا جریان را متوجه شدم. همه قاب عکسهایی در دست دارند و برخی یک قاب با چند عکس و برخی البته چند عکس. تقریباً باید بگویم هیچ مسئولی در این مراسم دیده نمیشود.
این جشنواره چون مردمی است حتماً باقی میماند
مراسم شروع میشود؛ مادر شهیدان خالقیپور سخنران اول مراسم است. میگوید: «خدا را شکر میکنم جشنواره عمار هر سال بهتر از سال قبل شروع میشود. 4 سال است در این جشنواره شرکت میکنم، امیدوارم همچنان مردمی بماند. پس از پیروزی انقلاب در جشنوارههای مختلفی شرکت کردهام هر جشنواره مهمانان خاصی دارد مهمانان این جشنواره شما هستید، خانوادههای شهدا، خانوادههایی که امروز «کمی» در حاشیه هستند.»
مادر شهیدان خالقیپور از خاطراتش در عمار میگوید: سال گذشته مهمان ویژه عمار ننه سکینه بود که برای همه نان و سبزی و پنیر آورده بود؛ مهمان دیگر آن ننه عصمت بود که خودش میگفت75 سال دارد دوران دفاع مقدس برای رزمندگان و امروز هم برای مدافعان حرم دستکش میبافد تا فرزندانمان سردشان نشود. این جشنواره چون که مردمی است حتماً باقی میماند. عمار اول یار امام علی(ع) بود، شهدا عمار امام بودند و امروز همه ملت ایران عمار رهبراند و انشالله در ظهور حضرت حجت همه عمار ایشانیم.
وی ادامه میدهد: این جشنواره به سرعت نتیجه میدهد، آن روز را میبینم که نه تنها در ایران و دور افتاده ترین روستاها بلکه از مرزها عبور خواهد کرد و نام با صفای ایران را در سراسر جهان به اهتزاز در خواهد آورد. به همه توصیه میکنم فکر نکنید فقط یک عده جوان باید زحمت این جشنواره را بکشند ما هم هر طوری که شده است باید از جهت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کمک کنیم و هر هنری داریم به میدان بیاوریم تا جشنواره بهتر برگزار شود.
عمار حرکتی بسیجی و جهادگرانه است؛ ما سرباز اسلامیم و امروز چشم دنیای اسلام به ما حرکتهای ایران است
نادر طالبزاده سپس روی سن میآید: عمار حقیقتاً توفیقی است که خلائی را در ویترین رسانهای پر کرد. عمار حرکتی بسیجی و جهادگرانه است که فهم رسانه و سینما در سرتاسر ایران را ارتقا میبخشد. عمار سینماتک را به کل ایران گسترش داد. ایران کشور روشنی است و روشنفکری در آن در تراز بالایی قرار دارد. ایران لکوموتیو حرکتهای اسلامی در منطقه و جهان است و امروز شعار عمار هم حمایت از همین خط است.
عقبه عمار بر آموزش استوار است که ابتدا با خط مستندسازی آغاز شد و بعد بخش داستانی در آن شکل گرفت و تقویت شد .سینمای ایران گیشه ندارد، شاید یک دلیل آن این باشد که موضوعات و دغدغههای مطلوب ایران هنوز کشف نشده و بارها دیده شده که برخی از آثار این جشنواره که در قالب انیمیشن و مستند خلق شدهاند، توانستهاند در تراز خود گیشهشکن باشند. آموزش فیلمسازی در این جشنواره بسیار اهمیت دارد.ما سرباز اسلامیم و امروز چشم دنیای اسلام به ما است.
مجری برنامه با مقدمهای مفصل همه را برای تقدیر از «محمدباقر مفیدیکیا» آماده میکند، او که فیلم کوتاه «لکه» و این اواخر تیزر «دختر شینا» را کار کرده، جوانی بر آمده از جشنواره عمار است. از تقدیر عماریها متعجب میشود و میگوید انتظارش را نداشته است و خاطرهای میگوید از آنچه به نظر او موجب پیشرفت عمار بوده است. «سال اول، وقتی میخواستیم به دیدار رهبری برویم دبیر جشنواره همه را راهی کرد، کارت خودش را هم به یکی از کارگردانان جوانی که از شهرستان برای دیدن آقا آمده بود داد و خودش از قافله جا ماند. همان روز پیش خودم گفتم این جشنواره به خاطر همین گذشتها حتماً به جاهای خوبی خواهد رسید.»
مادران شهدای مسیحی، افغانی، سنی و جاویدالاثر
اینجا ولی همه چیز برعکس عادات است؛ اهداء کننده جوایز، خانوادههای شهدا هستند. مادر شهید مسیحی آقاخانی، خانوادههای شهیدان سیدحیمد یزدانی، سیدرضا حسینی، و سید علی اصغر موسوی از مدافعان حرم لشکرفاطمیون و خانواده شهید جاویدالاثر نگهبان، جوایز برگزیدگان را اهداء میکنند.
توزیع کالایی فرهنگی از سبد مادران پیشمرگ نهاوندی
مهمانان دیگری از نهاوند در این مراسم حضور داشتند؛ زنان میانسال و پیرزنانی که روزگاری پیش مرگ شده بودند و در ایامی که ضد انقلاب در پی آلوده کردن غذای رزمندگان بود آنان غذاها را تست میکردند که اگر مسمومیتی دارد قبل از ورود به جبهه متوجه شوند. حالا امروز این بانوان سرزمینمان تصمیم گرفته بودند برای جشنواره عمار سوغاتی بیاورند. همه دست به دست هم داده بودند و برای افتتاحیه عمار «کلوا»ی نهاوند پخته بودند و محفل را به فیض رساندند و البته حاضرین هم به افتخارشان دست زدند.
تجلیل ویژه از «کل زهرا »ی کرمانی؛ قهرمانی که حاج قاسم سلیمانی به او لقب «چریک پیر» داد
بخش جذابتر این مراسم داستانی بود از قهرمانی که حاج قاسم سلیمانی لقب «چریک پیر» به او داده بود و گفته بود با وضو وارد شهر او شوید. شخصی که در یکی از روستاهای کرمان گردانی را برای پشتیبانی از جبهههای جنگ تدارک دید و سالها فعالیت کرد و آخر سردار سلیمانی اصرار کرد تا روی سنگ قبر او بنویسند «چریک پیر». اسم او «کل زهرا» است که خدماتش به جبههها بیش از آن بوده که بتوان در قالب کلمات بگنجاند. دختر «کل زهرا» به همراه تنی چند از هم گردانیهای او به عمار آمده بود.
دختر میان سال«کل زهرا» با لهجه قشنک کرمانی دو دقیقهی اشک همه را در میآورد! سلام بر تهرانیها، ما از کرمان آمدهایم و خوشحالیم میان شما هستیم(تشویق شدید حضار). این روز با سعادت را تبریک میگویم ما از کرمان تا تهران پیاده آمدهایم و خوشحالیم و خیلی ممنونیم از تهرانیها.(اشک حضار را میشود دید). ما صحبتهایمان را کردهایم و الان خستهایم.
آرزوی مفیدیکیا برای ترور شدن!
مفیدیکیا جایزه ویژه خود را که یک جفت از دستکشهای سبز رنگ بافته شده به دست ننه عصمت است را از دست دختر «کل زهرا»گرفت و زانو زند و چادر مادران سرزمینمان را بوسید و کوتاه گفت: در عمار احساس میکنم در خانه خودم هستم و دستاندرکاران این جشنواره فداکارانه فعالیت میکنند. لیاقت لطف خانوادههای شهدا را ندارم، امیدوارم مادران شهدا دعا کنند که روزی موساد ما را به خاطر هنرمان در لیست ترورش قرار دهد.(تشویق حضار)
روایت علیرضا افتخاری از وفای شهدا
علیرضا افتخاری در بخش دیگری از این مراسم ترانهای را رونمایی میکند که برای «کل زهرا» خوانده است و از وفا گفت که بچههای جبهه چیزی جز وفا نداشتند؛ آنها وفادار بودند و برای همدیگر به خاک میافتادند و هنر جانبازی را خوب بلد بودند.
او با اشاره به دستکشهای بافته «ننه عصمت» گفت: حتماً خلوصی در بافت این دستکش بوده است که اینچنین عزت پیدا کرده است. من خاک پای امثال ننه عصمت را طوطیای چشم خود میکنم.
و همه این اتفاقات و هزاران صحنه مغفول مانده دیگر از دوربینها در این مراسم در دل تاریخ ششمین جشنواره مردمی فیلم عمار ثبت شد؛ جایی که دیگر بین شهدای ایرانی و افغانی تفاوتی وجود نداشت و صندلیهای ردیف اول و... آن برای خانوادههای آنها رزور شده بود.