گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: شبکههای فارسی زبان معاند در جریان زدودن ریشه های فرهنگی ما تا جایی پیش رفتهاند که در پی تغییر ذائقه نسل ما هستند و سیمای جمهوری اسلامی ایران که قرار است پیش قراول جنگ نرم باشد باید موفق تر عمل کند. گذشته از برخی مسائلی که گریبانگیر بعضی از سریالهاست در ترویج سبک زندگی دینی نیز بعضا نیاز بیننده برآورده نمیشود. در این یادداشت به یکی از همین برنامه ها میپردازیم.
برنامهای خلاف جهت زندگی اسلامی - ایرانی
مدتی است برنامه ای تحت عنوان دست پخت از شبکه یک سیما پخش می شود. این برنامه ظاهرا قرار است مخاطب ایرانی را پای برنامه ای این چنینی بنشاند تا حداقل برای ساعتی سمت شبکه های معاند فارسی زبان نرود.
دست پخت از همین جای کار راه را اشتباه رفته است. این نوع برنامه که از شبکه دو سیما با نام دست پخت های خودمانی پخش می شود، با دعوت از بازیگران سینما به نوعی دیگر سعی در جذب مخاطب دارد.
ماحصل این نوع برنامه ها با توجه به اینکه توان رقابت با سیل برنامه فارسی زبان را هم داشته باشند مشکل دیگری بوجود میآورند. این برنامه دست پخت ( و همه برنامه های آشپزی) دو اثر مخرب بر ذهنیت مخاطب می گذارد که در دراز مدت خود را نشان خواهد داد.
1ـ مصرف گرایی 2ـ خود کم بینی
هر دوی این آثار از دیگری مخرب تر است. در شکل اول کسی که از وضع مالی خوبی برخوردار است باید از همه وسایل آقا یا خانم آشپز برنامه داشته باشد که گاها از وسایل ایرانی هم استفاده نمی شود و در خلال این آموزش ها مدام از زبان کارشناس می شنویم که مواد غذایی در حال آموزش باید از فلان برند خاص باشد. این قضیه یک وجه بد دیگری دارد و آن رقابت ناسالم بین کارخانه های تولید مواد غذایی است.
کارشناس مدام تاکید می کند که برای طبخ فلان شام و ناهار باید غذاساز، فر، تستر، سرخ کن، همزن برقی و .... غیره داشت. همه ابزار مورد استفاده هم از اجناس گران و لوکسی است که توان خرید برای همه وجود ندارد. بیننده متول حتما به حساب چشم و هم چشمیها تهیه می کند. بیننده ای که در خانه اجارهای زندگی می کند و در تهیه نان شب مانده چه؟ این جا شکل دوم اثر مخرب این فیلمها خود را نشان میدهد.
در وجه دوم، این محرومیت ها و محدودیتها باعث سرخوردگی افراد کم بضاعت میشود. صرفنظر از ابزار و وسایل آشپزی، نوع غذای طبخ شده هم با یک ضرب و تقسیم ساده در برنامه ریزیهای ماهانه این طبقه اصلا تعریف نشده است.
همین برنامه ها وقتی شکل وسیع تری به خود بگیرد از تحمل خارج میشود. قصد بدبینانه نگاه کردن نیست ولی اگر خوب نگاه کنیم و با چشمان شسته بنگریم درمییابیم برخی از مشکلات ریشهای خانوادهها ریشه در همین جهت گیریهای غلط صدا و سیما دارد.
مرد خانواده توان خرید ندارد، زن خانواده خود را با همسایه و فامیل و دوست قیاس می کند و فرزندان هم از غذاهای تکراری خسته اند و کم کم نتیجه این می شود که این قطرات سیلی می شود تا خانواده را ویران کند.
دربین غذاهای ایرانی غذایی پیدا نمی شود که با کمترین هزینه آموزش داده شود. مشکل دیگر این است که در هیچ یک از این برنامه نشانه ای از ایرانی بودن، حتی شرقی بودن نیست. اگر به فرض محال شرق و البته ایران در هر چیزی از اروپا کم باشد در تنوع غذایی کم نمی آورد. در شرق به دلیل آموزه های دینی عمیق، غذا یک پدیده فرمایشی نیست. برای همین در طبخ غذا و صرف آن از جانب دین تعاریفی شده که اثر آن را نمی توان در برنامه دست پخت رد یابی کرد.
در غرب ریشه های عمیق فرهنگی لااقل به اندازه ایران وجود ندارد. به همین دلیل غذا هم متاثر از این فرهنگ، غنایی ندارد. در دین ما سفارش اکید شده به آنچه می خوریم فکر کنیم و این شامل فرایند طبخ هم می شود. اما در غرب بخاطر تربیت ذهن بصری فقط به آنچه می بیند فکر می کند اما در شرق به دلیل عمق معارف دینی به آنچه خواهد خورد فکر می کند.
در آموزهای دینی ما از تنها غذا خوردن شدیدا نهی شده است و حضور میهمان و طولانی بودن زمان طبخ و صرف غذا ریشه در همین نگره ما به مفهوم غذا است. در اینجا آنچه مهم است کنار هم بودن است نه خود غذا خوردن.
از همین روی دعوت از یک آشپز فرانسوی در برنامه ای ایرانی کج سلیقگی است.
ساخت چنین برنامه ای با توجه به تنوع اقلیمی ایران که غذاهای خاص خود را ساخته و به نام خود ثبت کرده تبحر خاصی نمی خواهد.
تا وقتی که برخی تهیه کنندگان ما فقط با اتکای فرم از برنامه های دسته چندم شبکه های کذایی معاند کپی می کنند چیزی درست نمی شود.
برنامه های مفرح ما هم باید حدود تعریف شده دین را رعایت کنند. مصرف گرایی، اسراف و تبذیر اولین چیزی است که نه در اسلام که در تاریخ ایران هم از آن نهی شده است.