به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، برنامه امواج شبهه در گفتوگو با دکتر علیرضا داودی (کارشناس و تحلیل گر ارشد رسانه) و دکتر سینا قربانی (کارشناس و تحلیلگر ارشد مطالعات رسانه) به بررسی پارامترهای انتخابگری مخاطبان در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی از منظر رسانههای بیگانه و تاثیرگذاری آنها بر این پارامترها پرداخت.
تکنیک رسانههای بیگانه برای دستکاری پارامترهای انتخابگری مخاطبان
محمود شهیدی-کارشناس مجری: در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی هستیم، رسانههای بیگانه چگونه پارامترهای انتخابگری مخاطبان را دستکاری میکنند؟
علیرضا داودی، کارشناس و تحلیلگر ارشد رسانه در پاسخ به این سؤال گفت: به ۳ مسئله باید توجه کرد. مسئله اول؛ رسانههای بیگانه در طول دوران فعالیت خود نسبت به یک موضوع هیچ گاه اجازه درک و دریافت صفر تا صد رویداد را به مخاطب نمیدهند. بنابراین؛ اولین پارامتری که بر انتخابگری مخاطب در زاویه نگاه قرائتی یا روایتی موثر است این است که هیچ گاه رسانه بیگانه هیچ موضوعی را به انتها نرسانده که از دو مسئله ناشی میشود. اول؛ فرآیند رسانههای بیگانه این است که موضوعات خود را مرتبا در اوج، به موضوع متناظر یا مناظر تبدیل کنند. دوم؛ اساسا برخورد انتهای باز با موضوعات باعث میشود تا آنها بتوانند یک پَن ۳۶۵ روزه به تعبیر خود یا ۳۶۰ درجهای به تعبیر رسانهای ایجاد کنند. بنابراین؛ اولین مسئله در حوزه انتخابگری مخاطب نسبت به هر گزارهای این است که رسانههای بیگانه اجازه نمیدهند مخاطب راجع به یک موضوع به نتیجه برسد.
وی ادامه داد: مسئله دوم این است که رسانههای بیگانه همیشه مانند نقاط بریل رفتار میکنند. از نظر رسانههای بیگانه در یک بازه زمانی x تا y برخی از موضوعات خط و برخی دیگر نقطه گذاری را در ذهن مخاطب تشکیل میدهند. اگر قرار است به مسئلهای تحت عنوان اقتصاد در کنار سیاست خارجی پرداخته شود باید بررسی شود که در این برههی زمانی اقتصاد خطی یا نقطهای است. بنابراین؛ دومین مسئلهای که رسانههای بیگانه برای کمک کردن به ذهن مخاطب به زعم خود، برای رسیدن به فضای انتخابگری اهم و فی الاهم کردن نقطه خطی موضوعات است که در اینجا میبایست دو مسئله را مدنظر داشت. یک. ترکیب بندی شبکه بندی موضوعات است. وقتی به اقتصاد پرداخته میشود، باید بدانیم که رسانههای بیگانه هیچ گاه اقتصاد را با فرهنگ رقم نمیزنند بلکه آن را کنار سیاست یا امنیت قرار میدهند.
این کارشناس افزود: اگر به سراغ اجتماع میروند، آن را با امنیت و سیاست رقم میزنند. در واقع نقطه تراکنش این رسانهها در چگونگی ترکیببندی موضوعی شبکهای بسیار مهم است. اگر شبکه بیبیسی باشد، معمولا بار سیاسی، اجتماعی، امنیتی افزایش پیدا میکند و اگر شبکه من و تو باشد، عمدتا اقتصادی، اجتماعی و امنیتی است. اگر صدای آمریکا باشد، امنیتی، سیاسی و اقتصادی است. دو. به هیچ وجه دیده نمیشود که بیبیسی مخاطبین خود را در این بخش با مخاطبین شبکه اینترنشنال ترکیب کند. در حالیکه ما فکر میکنیم مخاطب آنها عموم هستند. در حالیکه اینطور نیست، تقسیمبندی و طبقهبندی موضوعی و مخاطب در نزد رسانههای بیگانه جزو یکی از مهمترین اصولی است که در حوزه انتخابگری میپردازند.
دو قید منتقد و معترض در عرصه انتخاب گری
وی درباره مسئله سوم "حوزه انتخابگری" توضیح داد: جنس انتخاب گری در نزد رسانههای بیگانه برای مخاطب باید دو قید منتقد و معترض را داشته باشد. محال ممکن است که رسانههای بیگانه مخاطبی را وارد عرصه انتخابگری کنند که خارج از ساحت نقد و انتقاد باشد. هر دو آن منجر به اعتراضی میشود که جنس انتخاب باید منبعث از اعتراض ناشی از نقد نشات گرفته از تعرض به منافع و مفاهیم صورت بگیرد. این کارکرد اصلی عرصه و ساحت رسانههای بیگانه در وارد کردن مخاطب به این حوزه است.
مخاطب عصیانگر فصل الخطاب رسانههای بیگانه
محمود شهیدی-کارشناس مجری: رویکرد کنونی رسانههای بیگانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
داودی بیان کرد: پنج نقطه در رسانههای بیگانه با هدف خطای دید به صورت پلکانی چیده میشوند. اولین اقدام؛ ایجاد مرحله دید مرکب است. دو طیف این رسانهها از جمله بی بی سی فارسی و رادیو فردا موید این داستان هستند. در دید مرکب اولین اتفاقی که برای مخاطب میافتد، خطای دید و شناخت نسبت به صحت موضوع است. دید مرکب همواره خاموش است و به هیچ عنوان به مرحله ظهور یا بروز نمیرسد بلکه صرفا رسوب است. بنابراین؛ اولین اقدام آماده سازی این مرحله برای شروع است. متاسفانه در مرحله رسوب، بیش از ۷۰ درصد موضوعات مترتب بر فکتهای داخلی است. دومین اقدام؛ شتاب دهندههای مسطح است که اساسا بواسطهی ضربه ایجاد میشود. فرد فکر میکند که علی الظاهر همه چیزآسان است، اما مجبور میشود تا سختترین انتخاب را داشته باشد. شتاب دهنده به معنای بهانهای برای باز کردن سایر موضوعات است که اساسا اکنون الویت جامعه یا مخاطب نیست، اما تبدیل به گفتار غالب میشود. اقدام سوم؛ بازتعریف مفاهیمی است که قرار است تا مکمل شتاب دهندهها باشند.
وی ادامه داد: این بازتعریفها بسیار خطرناک هستند. به طور مثال بازتعریف از فرهنگ انتخابات، نوع اعتراض، فرم نقد. در باز تعریف نوع اعتراض فرد را به شرکت کردن، اما با رای سفید تشویق میکنند. با این روش میزان مشارکت افزایش مییابد، اما میزان آراء گرفته شده مثبت دچار اختلال میشود. بنابراین؛ رسانههای بیگانه از اکنون سوژه ۱۲ اسفند به بعد خود را با تغییر معانی تدارک میبینند. در مرحله چهارم؛ به مخاطب گزینی میپردازد. لزوما در تمامی این مراحل مخاطب با رسانههای بیگانه همراهی نمیکند. اما در این مرحله به دلیل تغییر معنا و مفاهیم برای مخاطب جذابیت ایجاد میشود. این مخاطبین دارای ۱۱ طیف هستند که مهمترین طیف آن طیف هیجانی است.
داودی تصریح کرد: رسانههای بیگانه با استناد به آن تعداد از مخاطب به بازنشر مجدد میپردازد و آن را پرتعداد جلوه میدهد و مرحله نهایی تلف کردن مخاطب است. مخاطب کشته شده در فضای رسانه مخاطب کشته شده فیزیکی نیست بلکه روانی و فکری است. این مخاطب غیرقابل کنترل و عاصی شده است. از اینجا به بعد مخاطب انتخاب گر نیست بلکه تمام انتخابگریها را تحت تاثیر خود قرار میدهد و از اینجا به بعد شاهد آن هستیم که رسانههای بیگانه وارد عرصه جدیدی میشوند که سوخت مرکزی آن افراد داخل کشور هستند. مخاطب عصیان گر فصل الخطاب رسانههای بیگانه برای تاثیرگذاری بر انتخاب سایر افکار عمومی است.
حرکت سیاست خطی رسانههای بیگانه به سمت انتخابات
سینا قربانی کارشناس و تحلیلگر ارشد مطالعات رسانه در ادامه این گفتگو خاطرنشان شد: برای همه روشن است که رسانه در شکل دهی جریان فرهنگی یک جامعه تاثیرگذاری مستقیم داریم. بنابراین؛ داشتن یک اثرگذاری در حوزه پارامترهای انتخاب به ۲۰ روز قبل از انتخابات برنمی گردد. بلکه به سیاستهای خطی و نقطهای رسانههای بیگانه برمی گردد که در بزنگاههای مختلف تبدیل به سیاستگذاریهای نقطهای شده و به گسترش سطح تهاجمات خود در آن نقاط میپردازند که نمونه این سیاست خطی را میتوان در جریان ناآرامیهای پاییز سال ۱۴۰۱ شاهد باشیم و اکنون این سیاست خطی به سمت انتخابات حرکت کرده است.
تمرکز رسانههای بیگانه بر افغان هراسی در داخل کشور
وی در حال حاضر دو موضوع را به عنوان سیاست نقطهای رسانههای بیگانه دانست و توضیح داد: براساس دادههای موجود و آشکار میتوان به این نتیجه دست پیدا کنیم که از بعد از حادثه تروریستی کرمان، دو تمرکز جدی از سوی رسانههای بیگانه دیده میشود. تمرکز اول؛ افغان هراسی در داخل کشور است که رویکرد امنیتی انتظامی دارد و فرهنگ نیز به آن وارد میشود. بعد از حادثه تروریستی کرمان خبر جعلی مبنی بر اینکه یک جوان افغانی عامل ترور بوده، در فضای مجازی ترند شد که به یکباره خشم کاربران ایرانی نسبت به تبعههای افغان گسترش یافت. در حالیکه فردی که عکس او انتشار یافت یک پاکستانی بود که در سال ۱۳۹۵ در افغانستان به اتهام اقدام علیه امنیت داخلی افغانستان بازداشت شده بود. این رویکرد رسانههای بیگانه با هدف گسترش ناامنی در جامعه است و طبیعی است که وقتی افکار عمومی یک جامعه خدشه دار شود، مشارکت او در سیاستهای کلان حکومت کاهش مییابد.
تشویق رسانههای بیگانه به دادن رای سفید به نشانه اعتراض
قربانی همچنین گفت: دومین مسئلهای که اکنون رسانههای بیگانه بسیار برآن تمرکز کرده اند، کنش گری تبلیغی به نام آراء باطله و تشویق رسانههای بیگانه به دادن رای سفید به نشانه اعتراض است. علاوه بر این رسانههای بیگانه تمام تلاش خود را برای ناامیدسازی مردم ایران میکنند و تمام اخبار مربوط به پیشرفت ایران را انکار و نادیده میگیرند.
مسؤولان کشور نیازمند سواد اطلاعاتی هستند
وی با اشاره به اینکه تقریبا حدود ۸۰ درصد محتوایی که در رسانههای بیگانه انتشار مییابد برگرفته از جمع آوری آشکار است، گفت: رسانههای بیگانه گفتههای مسئولین کشور در سطوح مختلف را به طور آشکار از رسانههای داخلی جمع آوری کرده و پس از تحلیل به نشر آنها میپردازند.
قربانی با تاکید بر اینکه با پدیدهای به نام وارونگی افکار عمومی روبه رو هستیم، عنوان کرد: بیش از اینکه مردم جامعه ما به سواد اطلاعاتی نیاز داشته باشند مسئولین نیازمند آن هستند.
گفتنی است؛ برنامه «امواجشبهه» گفتوگویی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای فارسیزبان بیگانه است که با هدف روشنگری و افشای تکنیکهای رسانهای است، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز پخش میشود.
منبع: رادیو گفتوگو
انتهای پیام/ ۱۳۴