یادداشت/ محمد ایمانی

108 روز جنگ؛ میدان دست کیست؟

یقینا مقامات، تأسیسات و منافع رژیم صهیونیستی، دیگر در هیچ جا امنیت نخواهند داشت و در فهرست بانک اهداف جبهه مقاومت قرار گرفته‌اند. زدن این ضربات الزاما نیازمند شلیک موشک نیست و طبیعتا می‌تواند عملیات ترکیبی فعلی برای فلج کردن رژیم، گسترش و تنوع بیشتری پیدا کند؛ هر چند که اولویت، داخل سرزمین‌های اشغالی است.
کد خبر: ۶۴۶۸۰۶
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۴۵ - 24January 2024

108 روز جنگ؛ میدان دست کیست؟گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس - محمد ایمانی؛ ۱) تحرکات تروریستی چند هفته اخیر اسرائیل را نه باید دست‌کم گرفت و نه مسئله اول جنگ جاری در منطقه تصور کرد. مهم است، چون اسرائیل به همراه آمریکا می‌خواهد زمین بازی را که در آن گرفتار شده، تغییر دهد. بنابراین، بانیان عملیات ترور باید برای احیای بازدارندگی جبهه مقاومت، ضربات مؤثر و دردناک دریافت کنند. این ضربات، به طراحی‌ها و تدارکات جدید نیاز دارد.

لازم است تهدید‌ها، مقدورات و ظرفیت‌ها، با وسعت دید بیشتری بازنگاری شوند و اقدامات تلافی‌جویانه به گزینه‌های رایج محدود نماند. در عین حال، نباید اجازه داد، این اقدامات تروریستی در لبنان و سوریه و عراق و ایران، جای واقعیات و اولویت‌های جنگ فعلی را از میدان تا اذهان بگیرد یا موجب خطای محاسباتی شود. کاری که جبهه مقاومت کرده و بلایی که سر اسرائیل درآورده است، با هزار جنایت و ترور، جبران نمی‌شود. قطعا باید انتقام تک تک جنایت‌های تروریستی را بی‌مضایقه و تسامح گرفت؛ اما هدف برتر که ظرفیت همه جبهه مقاومت باید شبانه‌روز صرف آن شود، همان است که شهید مغنیه نوشت: «الهدف الواضح و مُحدّد و دقیق، ازالة اسرائیل من الوجود». همچنین باید توجه داشت اغلب ترور‌هایی که به نام اسرائیل تمام می‌شود، اقدامات مشترک با آمریکا و برخی دولت‌های دیگر است، تا شاید بخشی از حیثیت اطلاعاتی و امنیتی زائل شده اسرائیل ترمیم شود.

۲) امروز ۱۰۸ روز از آغاز جنگ غزه و ضربه مهیبی که «عملیات طوفان‌الاقصی» به اسرائیل زد، می‌گذرد. اسرائیل و آمریکا در این مصاف صد روزه، با وجود جنایت و قساوت بسیار، هرگز نتوانستند ابتکار عمل را به دست بگیرند یا از تاثیرات ضربه اولی که اسرائیل خورد، بکاهند، بلکه در چند مقطع، ضربات مؤثرتری هم از حزب‌الله لبنان، انصار‌الله یمن و مقاومت عراق و سوریه، و به ویژه مقاومت شجاع غزه دریافت کردند. آمریکا به خاطر سربار پر دردسری به نام نتانیاهو، زیر ضرب حملات ضربدری گروه‌های مقاومت قرار گرفته و نتوانسته هیچ واکنش مؤثری نشان بدهد. چند روز قبل، خبرنگاری از جو بایدن پرسید که «آیا حملات هوائی به یمن اثری دارد؟» و او پاسخ داد: «اگر منظور این است که آن‌ها حملات رو متوقف کنند، نه!».

روزنامه نیویورک تایمز دیروز به نقل از مقامات پنتاگون اعلام کرد که حمله بعدازظهر شنبه به پایگاه عین‌الاسد (با بیش از ۴۰ راکت و موشک)، جدی‌ترین حملات ظرف سه ماه گذشته علیه پایگاه‌های آمریکا بوده و مجموعا در این حملات، ۷۰ نظامی آمریکایی زخمی شده‌اند. البته سانسور در اعلام تلفات آمریکا و اسرائیل، مسبوق به‌سابقه است، ضمن این که حملات سنگین، آن قدر هوشمند نیست که فقط زخمی کند و نکُشد!

۳) روند میدان، هرچه تنگ‌تر کردن حلقه محاصره و فشار بر رژیم صهیونیستی بوده و اقدامات تروریستی نمی‌تواند این روند را متوقف نمی‌کند. اسرائیل (با کمک آمریکا و انگلیس و دیگران) می‌خواهد این تصویر را بسازد که دارای قدرت اطلاعاتی است؛ اما اگر واقعا این‌گونه بود آن سرشکستگی تاریخی در عملیات طوفان‌الاقصی (۱۵ مهر) را متحمل نمی‌شد. روزنامه معاریو اخیرا به عنوان یک نمونه از سرشکستگی چندلایه نوشت: «به نظر می‌رسد همان‌طور که ارتش اسرائیل، تخمین اطلاعاتی اشتباهی در مورد تونل‌های غزه داشت، همین امر در مورد تخمین تعداد موشک‌های موجود در غزه نیز صدق می‌کند». همزمان، روزنامه وال استریت ژورنال می‌نویسد: «بر اساس برآورد‌های اطلاعاتی آمریکا، حماس مهمات کافی برای چندین ماه در اختیار دارد و می‌تواند به اسرائیل حمله کند. با وجود حملات هوائی و زمینی به غزه، نابودی حماس محقق نشده است».

۴) تفاوت «چیرگی راهبردی» جبهه مقاومت با تحرکات مذبوحانه اسرائیل، آشکار است. اسرائیل دست و پا می‌زند، چون «نفرین هشتادسالگی» را پیش چشم می‌بیند. این، چیزی نیست که فقط مخالفان بگویند، بلکه حامیان اسرائیل هم به آن اقرار دارند. چند هفته قبل منوشه امیر سردبیر رادیو اسرائیل به شبکه «ایران اینترنشنال» گفت: «ایران، نیرو‌های مقاومت را در عمق خاورمیانه به گونه‌ای چیده که اسرائیل را به محاصره دربیاورد. اسرائیل نمی‌تواند در جبهه‌های مختلف برای زمان طولانی بجنگد». حالا دو تحلیلگر دیگر شبکه صهیونیستی می‌گویند:

- «در این منازعه به ویژه منازعه اطلاعاتی، اسرائیل پیروز نهائی نخواهد بود. من مخالف جمهوری اسلامی و طرفدار عبور از آن هستم. ولی صرف این که بگوییم اسرائیل دستش بالاست، این واقعیت خاورمیانه نیست. جمهوری اسلامی بخش نظامی‌اش را تقویت کرده و چهار تا قدرت برای خودش ایجاد کرده؛ توان موشکی، پهپادی، نیروی تهاجمی سپاه و نیرو‌های نیابتی. جمهوری اسلامی از ۱۹۸۲ که اسرائیل به لبنان حمله کرد، ۴- ۵ تهدید ایجاد کرده. حزب‌الله وجود نداشت. الان یک تهدید بزرگ علیه اسرائیل است. سال ۱۹۸۷، حماس و جهاد اسلامی نبودند و الان تهدید امنیتی جدی هستند. حوثی‌ها نبودند و الان تهدید جدی علیه هستند. حشد‌الشعبی نبود؛ بنابراین اگر بخواهیم بر اساس واقعیت صحبت کنیم، جمهوری اسلامی تهدید‌هایی را در خاورمیانه به وجود آورده، کما اینکه اسرائیل، به آن سه هدف نرسیده؛ نه حماس نابود شده، نه گروگان‌ها آزاد شده‌اند، نه تهدید امنیتی از بین رفته».

- «الان هم ابزار‌های تهدید ایران خیلی خوب عمل می‌کنند. نا امن شدن دریای سرخ موضوع مهمی است. حوثی‌ها توانستند ۲۰ تا ۳۵ درصد تجارت جهانی را معلق کنند. حماس در مقابل ارتش مجهز بیش از سه ماه مقاومت کرده و اسرائیل نتوانسته به اهدافش برسد. این‌ها دستاورد است. اسرائیل، حزب‌الله را تهدید به حمله می‌کند، ولی بدیهی است وقتی در غزه به اذعان خودشان در این وضعیت مانده و چه بسا تا پایان سال میلادی جدید هم ادامه پیدا بکند، طبعا جنگ با حزب‌الله، هدف بسیار سخت‌تری خواهد بود و لبنان مانند غزه نیست».

۵) دو واژه «باتلاق» و «اسرائیل» را کنار هم در اینترنت جست وجو کنید و ببینید چند ده تحلیلگر غربی یا عبری می‌گویند اسرائیل در باتلاق گرفتار شده است. چند نمونه: «آموس هرئیل، تحلیلگر روزنامه هاآرتص: نشانه‌های واضحی وجود دارد دالّ بر اینکه اسرائیل به طور کامل در باتلاق غزه و کرانه باختری، گیر افتاده است». «ایهود باراک، نخست‌وزیر اسبق: حماس شکست نخورده و احتمال بازگرداندن گروگان‌ها، هر لحظه رو به کاهش است. نبود هدفی واقعی، ما را در باتلاق غزه غرق خواهد کرد». «پروفسور دنی رابینوویچ استاد دانشگاه تل‌آویو: اسرائیل در سایه نبود استراتژی خروج، در باتلاق غزه غرق خواهد شد».

«روزنامه یدیعوت آحارانوت: مقامات مختلف در واشنگتن و برخی کشور‌های عربی به تل‌آویو هشدار داده بودند وارد غزه نشوند، زیرا در باتلاق گرفتار خواهد شد». «اندرو بوستامانته مامور ویژه سابق سیا: ایرانی‌ها درحال کشاندن اسرائیل به نسخه اسرائیلی باتلاق جنگ ویتنام هستند. نتانیاهو باید بفهمد که دارد از ایران بازی می‌خورد». «پایگاه عبری زبان واللا: آیا اسرائیل در باتلاق غزه گرفتار شده؟ پس از گذشت چند ماه، ظاهرا دیگر حرف زیادی در مورد پیروزی قاطع در جنگ به میان نمی‌آید. فهرست نظامیان کشته شده هر لحظه طولانی‌تر، و جایگاه حماس نزد افکار عمومی، بهتر می‌شود؛ نه فقط به خاطر اینکه توانست با حمله هفتم اکتبر، اسرائیل را غافلگیر کند، بلکه به این خاطر که با موفقیت می‌جنگد».

۶) توماس فریدمن تحلیلگر آمریکایی، دو روز پس از عملیات طوفان‌الاقصی هشدار داده بود: «ورود به غزه، پانهادن در باتلاق است، چنان باتلاقی که آریل شارون و نتانیاهو در گذشته از آن اجتناب کردند». او مدتی بعد تاکید کرد: «اصرار اسرائیل به این معناست که برای همیشه در باتلاق غزه غرق خواهد شد». این تحلیل او در نیویورک‌تایمز به (۱۹ آبان) هم خیلی دست به دست شد که نوشته بود: «چند روز پیش از آنکه به تل‌آویو بروم، بسیاری از دوستان، به من هشدار دادند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، دیگر اسرائیل قبلی نیست. آن‌ها حق داشتند. اسرائیل به مکانی تبدیل شده که ساکنان آن هرگز قبلاً در آن زندگی نکرده و ژنرال‌های اسرائیل هرگز مجبور نشده بودند از آن محافظت کنند.

آمریکا هرگز قبلاً مجبور به مداخله و دفاع مستقیم نشده بود. پس از سفر، درک می‌کنم که چرا همه گفتند این حجم بزرگ از تغییر پس از حمله حماس، رخ داده. کاملاً روشن است که اسرائیل در معرض خطر واقعی و بزرگ‌تر از هر زمان دیگر قرار دارد. تهدیدات مجموعه‌ای از دشمنان که جهان‌بینی خداسالارانه را با تسلیحات مدرن قرن ۲۱ ترکیب کرده اند. دشمنان اسرائیل را نمی‌توان به عنوان گروه‌های کوچک شبه نظامی سازماندهی کرد، بلکه هر کدام دارای ارتش مدرن با قابلیت‌های سایبری، موشکی بالستیک، پهپادی و پشتیبانی فنی هستند. آن‌ها مدت‌ها برنامه‌ریزی کرده و اکنون، کنار هم ظاهر شده و اسرائیل را از همه طرف تهدید می‌کنند. هدف این است که اعتماد اسرائیلی‌ها را از بین ببرند و اثبات کنند که سرویس‌های دفاعی و اطلاعاتی دیگر نمی‌توانند از آن‌ها در برابر حملات غافلگیرانه محافظت کنند. اگر این مهم اثبات شود، ساکنان اسرائیل مجبور خواهند بود از مناطق مرزی و سپس اسرائیل خارج شوند. متأسفانه باید اذعان کنم حماس، ترس را در دل بسیاری، حتی در مناطقی بسیار دورتر از غزه انداخته است».

۷) نتانیاهو در اسرائیل، به عنوان بی‌کفایت‌ترین و نحس‌ترین زمامدار ۷۵ سال گذشته شناخته می‌شود. گزارش‌های متعدد مانند گزارش هاآرتص، از اختلافات شدید حکایت می‌کند. هاآرتص به نقل از یک مقام وزارت امنیت نوشت «جنگ، هیچ آینده‌ای ندارد و نتانیاهو تنها به دنبال فرار از مسئولیت و خریدن زمان، به جنگ ادامه می‌دهد». همزمان، یدیعوت آحارانوت و نیویورک تایمز، از قول «گادی آیزنکوت» عضو کابینه جنگ نوشتند: «رفتار دولت، قبل و بعد از ۷ اکتبر، یک شکست بزرگ بود. اسرائیل باید از خود سؤال کند، چگونه می‌توان با مقاماتی شکست خورده، به جنگ ادامه داد؟ نتانیاهو در مورد اهداف جنگ، حقیقت را نمی‌گوید». شدت فشار وارده را باید در درگیری میان مقاماتی دید که قبلا بر سر اختلافات عمیق سیاسی، دست به‌گریبان بودند، اما افتادن در سربالایی سخت جنگ، منازعات آن‌ها را بیشتر کرده است.

وبسایت «واللا» دیروز گزارش داد: «گالانت وزیر جنگ، می‌خواست به زور وارد دفتر نتانیاهو شود و چیزی نمانده بود درگیری فیزیکی رخ دهد. او، وزیر امور راهبردی را تهدید کرد که با استفاده از نیرو‌های گولانی، کنترل کابینه جنگ را به دست می‌گیرد». رسانه‌های عبری دو روز قبل، از تقویت احتمال فروپاشی کابینه جنگ به علت اختلافات شدید بین اعضا خبر دادند. روزنامه اسرائیل هیوم نوشت: «بنی گانتز مدت هاست تصمیم گرفته استعفا دهد و تنها چیزی که نیاز دارد، بهانه است». در حالی که آویگدور لیبرمن وزیر جنگ اسبق می‌گوید «کابینه جنگ نتانیاهو، سردرگم است و در نگرانی به سر می‌برد»، روزنامه انگلیسی تایمز، به نقل از یک مسئول امنیتی نوشت: «کابینه جنگ اسرائیل، نفس‌های آخر را می‌کشد و در آستانه فروپاشی است. نتانیاهو مردّد و سردرگم، و فقط به دنبال اتلاف وقت است».

۸) عملیات ترکیبی محور‌های مقاومت ظرف سه ماه گذشته، ناظران نظامی جهان را در حیرت فرو برده است، اما به همان میزان اهمیت بلکه مهم‌تر از آن، اطلاعات-عملیات پیشرفته جبهه مقاومت است که توانسته مقدمات دقیق برای اجرای ده‌ها عملیات بزرگ و پیچیده از غزه تا شمال فلسطین و از عراق و سوریه تا اقیانوس هند و دریای سرخ (از جمله شناسایی و شکار کشتی‌های اسرائیلی و آمریکایی در میان انبوه کشتی‌های عبوری) را فراهم کند. دردناک‌ترین ضربات باید به اقتصاد و امنیت اسرائیل زده شود و به هر میزان که دیگران، آشکار یا پنهان، در جنایات و ترور‌ها یا دادن تنفس مصنوعی به اقتصاد اسرائیل شریک شوند، باید هزینه بپردازد. بعد از به تعطیلی کشاندن بندر مهم ایلات، حالا نوبت دو بندر دیگر در حیفا و اشدود، و فلج کردن اقتصاد رژیم صهیونیستی است. این کار الزاما آتش تهیه سنگین نمی‌خواهد و احتمالا با نقطه زنی متناوب و موثر، قابل وصول است.

گرای دیگر را لابه‌لای تحلیل فریدمن و دیگران می‌توان یافت؛ ضربه در عمق اسرائیل، و مناطقی مانند تل‌آویو، حیفا، عکا، عسقلان، هرتزلیا، بیت المقدس، نهاریا، بئر سبع، شمس بیت، نتانیا، رعانانا، سدیروت و طبریا، تا برای جمعیت وارداتی و سرمایه‌گذاران، این یقین حاصل شود که اسرائیل، هیچ آینده‌ای ندارد. همچنین یقینا مقامات، تاسیسات و منافع رژیم صهیونیستی، دیگر در هیچ جا امنیت نخواهند داشت و در فهرست بانک اهداف جبهه مقاومت قرار گرفته‌اند. زدن این ضربات الزاما نیازمند شلیک موشک نیست و طبیعتا می‌تواند عملیات ترکیبی فعلی برای فلج کردن رژیم، گسترش و تنوع بیشتری پیدا کند؛ هر چند که اولویت، داخل سرزمین‌های اشغالی است.
 
منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها