قهرمان من/

شهید «حسن باقری»

غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری، از فرماندهان اطلاعات نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی بود. وی در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان فرمانده قرارگاه نصر بود و عملیات را هدایت و فرماندهی می‌کرد، همچنین به‌عنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات آزاد‌سازی خرمشهر نقش مؤثری را ایفا کرد.
کد خبر: ۶۴۷۴۸۷
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۳ - 31January 2024
سردار سرلشکر شهید «غلامحسین افشردی» (حسن باقری)
نام و نام خانوادگی: غلامحسین افشردی (حسن باقری)
محل تولد: تهران
تاریخ تولد: ۱۳۳۴/۱۲/۲۵
شاخه نظامی: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
مسئولیت: جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه
تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۹
سن: ۲۶ سال
محل شهادت: فکه
مزار شهید: گلزار شهدای بهشت‌زهرا (س) تهران

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: سردار سرلشکر شهید «غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری»، ۲۵ اسفند سال ۱۳۳۴ در تهران چشم به جهان گشود. وی سال ۱۳۵۴ پس از اخذ دیپلم ریاضی، در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه تحصیلات عالی خود را آغاز کرد؛ اما در دانشگاه به‌عنوان یک عنصر مذهبی و فعال حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخت؛ لذا در نهایت به دلیل این فعالیت‌ها پس از یک سال و نیم تحصیل، از دانشگاه اخراج شد.

شهید حسن باقری اسفند سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی اعزام و پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده، به ایلام منتقل شد؛ اما به فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر ترک خدمت سربازان، از سربازی فرار کرد و هنگام بازگشت بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی به میهن اسلامی، در کمیته استقبال از ایشان به فعالیت چشمگیری پرداخت.

شهید حسن باقری در روزهای پرالتهاب پایانی عمر حکومت پهلوی، به‌دلیل برخورداری از آموزش نظامی، به همراه سایر اعضای خانواده و دوستانش، در تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان عشرت‌آباد (ولی‌عصر (عج) کنونی) در تهران نقش بارزی ایفا کرد، تا این‌که اوایل سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد.

این شهید ولامقام پس از ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به خدمت شد و در این واحد بود که نام مستعار «حسن باقری» برای او در نظر گرفته شد. وی از ابتدای ورودش به منطقه جنوب (اهواز) در پایگاه «منتظران شهادت» به منظور دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعت دشمن، به جمع‌آوری نقشه‌ها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آن‌ها اقدام کرد و شخصاً به همراه عناصر اطلاعاتی، برای کسب اطلاع دقیق از دشمن، به شناسایی محور‌ها و نقاط مدنظر پرداخت.

شهید حسن باقری علاوه بر ارائه اطلاعات، توان و استعداد ذاتی بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن داشت و اغلب محرکات احتمالی دشمن را پیش‌بینی و حتی به زمان و مکان آن هم اشاره می‌کرد. از اقدامات بسیار مؤثر شهید باقری که در این دوره پایه‌ریزی شد، می‌توان به بایگانی اسناد جنگ، ترجمه اسناد و بخش نشون بی‌سیم‌های دشمن اشاره کرد.

«معاونت ستاد عملیات جنوب»، «فرمانده محور دارخوین در عملیات ثامن‌الائمه»، «معاونت فرماندهی عملیات طریق‌القدس»، «فرماندهی قرارگاه نصر در عملیات‌های فتح‌المبین، بیت‌المقدس و رمضان»، «فرماندهی قرارگاه کربلا» و «جانشین فرماندهی کل در قرارگاه‌های جنوب» از مسئولیت‌هایی است که فرمانده جوان و پراستعداد، در دوران دفاع مقدس برعهده داشت.

شهید حسن باقری سرانجام نهم بهمن سال ۱۳۶۱ که برای شناسایی و آماده‌سازی عملیات «والفجر مقدماتی» در خطوط مقدم چنانه واقع در منطقه فکه در سنگر دیده‌بانی حضور یافته بود، مورد هدف گلوله خمپاره دشمن قرار گرفت و به شهادت رسید.

 


تولد، دوران کودکی و تحصیل

«غلامحسین افشردی» معروف به «حسن باقری»، ۲۵ اسفند سال ۱۳۳۴ همجری شمسی مطابق با سوم شعبان سال ۱۳۷۵ همجری قمری (مصادف با سالروز ولادت حضرت امام حسین (ع)) در تهران متولد شد. والدین او به عشق و محبت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و از باب تیمن و تبرک، نام «غلامحسین» را بر وی نهادند و به‌دنبال آن، او را در سن ۲ سالگی، در سفر کربلا همراه خود بردند.

پدر «غلامحسین» که در تربیت وی جدیت زیادی داشت، از همان دوران طفولیت فرزند خویش را با خود به مسجد و هیئت و مراسم عزاداری اهل‌بیت (ع) می‌برد؛ لذا این حضور معنوی باعث شد که او در آن ایام عضو فعال و مؤثر هیئت «نوباوگان محبان الحسین (ع)» شود. غلامحسین دوره دبستان را در مدرسه «مترجم‌الدوله» و دوره متوسطه را در دبیرستان «مروی» تهران به‌پایان رساند.

فعالیت مذهبی و اعتقادی در دانشگاه

«غلامحسین افشردی» سال ۱۳۵۴ پس از اخذ دیپلم ریاضی، در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی شهر ارومیه تحصیلات عالی خود را آغاز کرد و در همین ایام، علاوه بر مطالعه منظم و انسجام‌یافته در زمینه مسائل اسلامی، با سخنرانی در جمع دانشجویان و برقراری کلاس‌هایی در زمینه اصول عقاید برای دانش‌آموزان مدارس، فعالیت مذهبی خود را دنبال می‌کرد و بار‌ها با بعضی از اساتید غرب‌زده که فرهنگ اسلامی را انکار و مظاهر منحط غربی را ترویج می‌کردند، به بحث می‌نشست و ماهیت آن فرهنگ و عوامل غرب‌زده را افشا می‌کرد؛ از این‌رو، وی به‌عنوان یک عنصر مذهبی و فعال، حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخته بود؛ لذا در نهایت به‌دلیل این فعالیت‌ها، وی پس از یک سال و نیم تحصیل، از دانشگاه اخراج شد.

«غلامحسین افشردی» در این ایام، در جواب یکی از نزدیکانش که به او گفته بود: «تو یک سال و نیم از عمرت را بی‌خود تلف کردی. پاسخ می‌دهد: من وظیفه‌ام را انجام دادم و اگر به دانشکده رفتم، برای کسب مدرک نبود؛ بلکه برای رشد خودم بود و می‌خواستم که دیگران را هم به صحنه بیاروم».

دوران سربازی؛ از هدایت فکری سربازان تا فرار از پادگان

«غلامحسین افشردی» اسفند سال ۱۳۵۶ به‌خدمت سربازی اعزام و پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده، به ایلام منتقل شد. وی در دوره کوتاه خدمت سربازی خود، با توجه به آشنایی که با مسائل اسلامی داشت، به ارشاد و هدایت فکری سربازان پرداخت و همزمان با علمای شهر ایلام از جمله آیت‌الله صدری ارتباط داشت و اخبار و مسائل پادگان را به ایشان اطلاع می‌داد. به‌دنبال این فعالیت‌ها، تحت کنترل قرار گرفت و ضمن جدا کردن وی از جمع سربازان پادگان، او را به‌عنوان راننده یک افسر جزء به‌کار گماردند؛ اما وی همزمان با گسترش انقلاب اسلامی و فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان‌ها، خدمت سربازی را رها کرد و به موج امت حزب‌الله پیوست و به‌صورت تمام وقت در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به فعالیت پرداخت.


فعالیت‌ها پس از پیروزی انقلاب اسلامی

پس از بازگشت حضرت امام خمینی (ره) به میهن اسلامی، «غلامحسین افشردی» در فعالیت‌های کمیته استقبال از ایشان شرکت چشمگیری داشت و به‌دلیل برخورداری از آموزش نظامی، به‌همراه سایر اعضای خانواده و دوستانش، در تصرف کلانتری ۱۴ و پادگان ولی‌عصر (عج) که در آن زمان «عشرت‌آباد» نام داشت، نقش بارزی ایفا کرد.

ورود به عرصه خبرنگاری

«غلامحسین افشردی» تا خرداد سال ۱۳۵۸ در کمیته انقلاب اسلامی و برخی نهاد‌های دیگر فعالیت داشت، تا این‌که با انتشار روزنامه «جمهوری اسلامی»، همکاری فعال خود را با این روزنامه در زمینه‌های مختلف آغاز کرد و در این مدت، بنا به دعوت جنبش امل لبنان، از طرف روزنامه «جمهوری اسلامی» به‌عنوان خبرنگار، سفر ۱۵ روزه‌ای به لبنان و اردن انجام داد که طی این سفر، گزارش تحلیلی جامعی از اوضاع نابسامان مسلمین در آن کشورها تهیه کرد. وی همچنین خرداد سال ۱۳۵۸ موفق به اخذ دیپلم ادبی شد و سپس در امتحان ورودی دانشگاه شرکت کرد و با رتبه صد و چهارم، در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول شد. او در مدت حضور در محیط دانشگاه، نقش فعال و مؤثری در مقابله با توطئه‌های ضد انقلاب و گروهک‌ها داشت.

ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

«غلامحسین افشردی» اوایل سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد و ابتدا در واحد اطلاعات مشغول به خدمت شد و در زمینه شناسایی و مقابله با گروهک‌های منحرف و وابسته، فعالیت خود را استمرار بخشید. در این واحد بود که نام مستعار «حسن باقری» برای وی در نظر گرفته شد.


فعالیت‌ها در دوران هشت سال دفاع مقدس

«حسن باقری» از همان روز ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی (اول مهر سال ۱۳۵۹)، با احساس تکلیف برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی به‌همراه عده‌ای از برادران پاسدار راهی جبهه‌های جنوب شد و تا آخرین لحظه حیات خود، در سنگر دفاع از اسلام و میهن اسلامی باقی مانده و در بسیاری از صحنه‌های پیروز دفاع مقدس حضور فعال و تعیین‌کننده داشت.

«حسن باقری» از ابتدای ورود به منطقه جنوب (اهواز)، در پایگاه «منتظران شهادت» (گلف) به‌منظور دستیابی به اطلاعات مناسب از موقعیت دشمن، به جمع‌آوری نقشه‌ها و پیاده کردن وضعیت مناطق عملیاتی روی آن‌ها، اقدام کرد و شخصاً به‌همراه عناصر اطلاعاتی، جهت کسب اطلاع دقیق از دشمن، به‌شناسایی محور‌ها و نقاط مورد‌نظر می‌پرداخت و در برخی از موارد نیز تا عقبه نیرو‌های دشمن برای ارزیابی توان و استعداد آن‌ها، با چالاکی و شجاعت بی‌نظیری پیش می‌رفت. فعالیت‌های مثبت او در این زمینه با سازماندهی عناصر اطلاعاتی و برگزاری آموزش مختصری برای آن‌ها، منجر به راه‌اندازی واحد اطلاعات عملیات در ستاد عملیات جنوب (گلف) شد.

واحد‌های اطلاعات عملیات پس از گذشت حدود ۳ ماه از شروع جنگ، در تمامی محور‌های جنوب (از آبادان تا دزفول) با قدرت تمام مستقر شدند و نسبت به شناسایی و تعیین وضعیت دشمن و ارسال گزارش آن اقدام کردند. با این تلاش، اطلاعات چشم فرماندهی در میدان جنگ شد و یکی از ضعف‌های بزرگ (نداشتن اطلاع از وضعیت دشمن) برطرف گردید.

«حسن باقری» علاوه بر ارائه اطلاعات، توان و استعداد ذاتی بالایی در تحلیل اطلاعات دشمن داشت و اغلب حرکات احتمالی دشمن در آینده را پیش‌بینی می‌نمود و حتی به زمان و مکان آن هم اشاره می‌کرد. از آن‌جمله پیش‌بینی وی در دی ماه سال ۱۳۵۹ مبنی بر حرکت دشمن جهت الحاق محور شمال – جنوب منطقه سوسنگرد برای ارتباط جفیر و بستان بود؛ که دشمن در کمتر از یک هفته با نصب پل‌های نظامی متعدد و تلاش گسترده این‌کار را انجام داد. (البته این منطقه بعد‌ها با عنایت الهی در عملیات طریق القدس آزاد گردید.) از اقدامات بسیار مؤثر شهید باقری که در این دوره پایه‌ریزی شد، بایگانی اسناد جنگ، ترجمه اسناد و بخش شنود بی‌سیم‌های دشمن بود. از دیگر فعالیت‌های وی طراحی گردان‌های رزمی و تعیین ترکیب سازمان نفرات و تجهیزات و ادوات رزمی و واحد‌های پشتیبانی از رزم بود.

«حسن باقری» به‌دلیل لیاقت، شجاعت و شهامتی که داشت، دی سال ۱۳۵۹ به‌عنوان یکی از معاونین ستاد عملیات جنوب انتخاب شد و در شکست محاصره سوسنگرد، فرماندهی عملیات امام مهدی (عج)، فتح، ارتفاعات الله‌اکبر و دهلاویه نقش به‌سزایی داشت و همه این نبرد‌ها در شرایطی اجرا می‌شد که عملیات منظم نیرو‌های خودی با مشکل مواجه شده بود و اغلب بدون نتیجه می‌ماند، همه تلاش شهید باقری و برادران سپاه این بود که ثابت کنند می‌توان دشمن را شکست داد.

پس از برکناری «بنی‌صدر» و باتوجه به شرایط سیاسی آن زمان، «حسن باقری» در اجرای عملیات «فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا» شرکت داشت و پس از مجروح شدن سرلشکر «سید یحیی صفوی»، هدایت عملیات را برعهده گرفت و در این عملیات به‌عنوان فرماندهی لایق و کاردان شناخته شد.

وی که فرماندهی محور دارخوین را برعهده داشت، در عملیات شکست حصر آبادان نیز در طرح‌ریزی، سازماندهی و کسب اخبار و اطلاعات دشمن، نقش مؤثری داشت.

در عملیات «طریق‌القدس» که برای اولین‌بار قرارگاه مشترک بین سپاه و ارتش تشکیل شد، «حسن باقری» به‌عنوان معاونت فرماندهی کل سپاه در قرارگاه فرماندهی عملیات مشترک حضور یافت و در شناسایی محور‌ها و تحلیل و پیش‌بینی حرکت‌های دشمن و پی‌گیری مسائل رزمی نقش مهمی را ایفا کرد. وی در اجرای مرحله اول این عملیات سه‌شبانه روز بیدار بود و در آماده‌سازی مرحله دوم عملیات نیز به‌دلیل خستگی مفرط، شب‌هنگام طی تصادفی به‌شدت مصدوم و به بیمارستان منتقل شد؛ اما با این وجود، وی به‌شدت به فکر عملیات و نگران آن بود و با اینکه یک ماه دستور استراحت مطلق پزشکی به او داده بودند، پس از یک هفته، بیمارستان را ترک کرد و به ستاد عملیات جنوب بازگشت و با وجود آثار جراحت و سردرد شدید، به فعالیت خود ادامه داد.

پس از عملیات موفق طریق‌القدس، دشمن بعثی دست به یک حمله در تنگه چزابه زد؛ بنابراین حسن باقری با وجود ضعف جسمی، تلاش زیادی برای تثبیت این نقطه استراتیژیک و مهم به‌عمل آورد و با اسقامتی عجیب، چندین شب متوالی و بدون لحظه‌ای استراحت، به‌هدایت عملیات پرداخت و حتی در یک مرحله، به‌عنوان فرمانده گردان وارد عمل شد و تپه‌ای را که ۴۰۰ نفر از نیرو‌های دشمن روی آن مستقر بود و بر نیرو‌های خودی تسلط داشت، به تصرف در آورد.

«حسن باقری» قبل از آغاز عملیات فتح‌المبین، با تجزیه و تحلیل اطلاعات واصله، تمام واحد‌های اطلاعاتی را در راستای اهداف این عملیات توجیه و وظایف هر یک را مشخص کرد و با توجه به وسعت منطقه عملیات، چهار قرارگاه برای کنترل و هدایت عملیات مشخص شد.

جناح شمالی منطقه، حساس‌ترین محور عملیات بود. به‌دلیل این اهمیت و حساسیت، حسن باقری به‌عنوان فرمانده قرارگاه نصر (قرارگاه مشترک ارتش و سپاه) در این جناح انتخاب شد. ضمن اینکه در قرارگاه مرکزی کربلا نیز در کنار فرماندهی کل عملیات (محسن رضایی) به‌عنوان مشاور عملیات و مسئول اطلاعات، فعالیت بسیار مؤثری داشت.

در مرحله اول عملیات فتح‌المبین، قرارگاه نصر با موفقیت کامل به اهداف خود رسید و در مرحله دوم عملیات، با اصرار و تاکید حسن باقری تصرف ارتفاعات رادار (ابوصلبی‌خات) از محور قرارگاه نصر انجام پذیرفت که پس از موفقیت و استقرار نیرو‌های خودی، دلیل اصرار شهید باقری کشف شد.

بلافاصله پس از عملیات فتح‌المبین، آماده‌سازی عملیات «الی بیت‌المقدس» آغاز شد که «حسن باقری» ضمن تلاش برای هماهنگی واحد‌های اطلاعاتی، در طرح‌ریزی عملیات نیز حضور داشت. او می‌گفت: لزومی ندارد ما مستقیماً وارد شهر خرمشهر شویم؛ بلکه باید دشمن را دور بزنیم و عقبه او را ببندیم تا شهر خودبه‌خود سقوط کند.

با وجود اینکه نظرات دیگری هم برای چگونگی آزادی خرمشهر وجود داشت، اهمیت و تاکید «حسن باقری» پس از فتح خرمشهر آشکار شد. در این عملیات «حسن باقری» به‌عنوان فرماندهی قرارگاه نصر، در اجرای عملیات نقش مؤثری را ایفا کرد. از هدف‌های عمده این قرارگاه، خرمشهر و تامین مرز شلمچه و شرق بصره بود.

پس از دو مرحله عملیات موفقیت‌آمیز، در مرحله سوم عملیات «الی بیت‌المقدس»، قرارگاه نصر با محاصره دشمن در ناحیه شلمچه، مزدوران بعثی را مستاصل و مضمحل کرد و شهر خرمشهر نیز آزاد شد.

طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات رمضان پس از عملیات بسیار موفق الی بیت‌المقدس آغاز شد. در این عملیات «حسن باقری» همچنان در مسئولیت قرارگاه نصر حضور داشت. در مرحله اول عملیات رمضان این قرارگاه نقش عمل‌کننده نداشت و به‌عنوان قرارگاه احتیاط پیش‌بینی شده بود؛ ولی با روحیاتی که حسن باقری داشت، ضمن حضور در قرارگاه فتح و همکاری جدی و فعال با فرماندهی آن، در مراحل بعدی عملیات رمضان به‌علت پاتک‌های بسیار شدید و سنگین دشمن بعثی، قرارگاه نصر نقش بسیار مؤثری در دفع آن‌ها و حفظ مواضع خودی داشت، تا جایی که حسن باقری جهت کنترل دقیق‌تر و تقویت روحیه رزمندگان، مقر تاکتیکی قرارگاه نصر را پشت خاکریز‌های خط مقدم مستقر کرد و تا تثبیت شرایط، در همان‌جا حضور داشت.

«حسن باقری» پس از عملیات رمضان، از طرف فرماندهی کل سپاه به‌سمت فرماندهی قرارگاه کربلا و جانشین فرماندهی کل در قرارگاه‌های جنوب منصوب شد.

در شرایطی که طرح‌ریزی عملیات از منطقه جنوب به جبهه غرب منتقل شده بود، همزمان با اجرای عملیات «مسلم ا‌بن عقیل (ع)»، شهید باقری در قرارگاه کربلا با شناسایی و پی‌گیری مستمر، عملیات «محرم» را طرح‌ریزی کرد و با کسب موافقت، نسبت به اجرای آن وارد عمل شد.

با توجه به کسب تجربیات و نتایج حاصله از موفقیت‌های رزمی و نظامی، ساختار سازمان رزمی سپاه شکل گرفت و بر اثر لیاقت و شایستگی قابل توجه و در خور تحسین حسن باقری، وی به‌عنوان جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه منصوب شد.


شهادت

«حسن باقری» نهم بهمن سال ۱۳۶۱ در طلیعه ایام دهه فجر، در حالی‌که تعدادی از همرزمان و هم‌سنگرانش به دیدار حضرت امام خمینی (ره) شتافته بودند، برای شناسایی و آماده‌سازی عملیات «والفجر مقدماتی» به‌همراه تعدادی از برادران سپاه در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه) در سنگر دیده‌بانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و همراه مجید بقایی و تعدادی دیگر از یارانش به لقاءالله شتافت.

نحوه شهادت سردار حسن باقری؛ از زبان سرلشکر محمد باقری 

حدود ساعت ۹ صبح بود. آفتاب از سمت شرق می‌تابید و احساس می‌کردیم زاویه تابش آفتاب به گونه‌ای است که عراقی‌ها ما را نمی‌بینند؛ گرچه خمپاره‌هایی به اطراف سنگر اصابت می‌کرد. به من گفتند مختصات دقیق سنگر را از خمپاره‌چی‌های ارتش سوال کن تا دچار اشتباه نشویم. من اکراه داشتم، اما تبعیت کردم و چند متر از سنگر دور شدم که صدای خمپاره‌ای بلند شد و به سنگر خورد.

اشخاصی که در محل انفجار بودند، بدن‌هایشان خیلی آسیب دید و همه پنج نفر حاضر در سنگر در نهایت به شهادت رسیدند؛ البته کسانی که عقب‌تر بودند، آسیب کمتری دیدند. مجید بقایی و حسن باقری در آن لحظه زنده بودند، اما مجید پایش قطع شده بود. آن‌ها را سوار جیپ کردیم؛ اما ۱۰ دقیقه بعد مجید بقایی به شهادت رسید. همچنین ترکش‌های زیادی به بدن حسن باقری برخورد کرده و موج انفجار رگ‌های بدنش را نابود کرده بود. حسن در مسیر ذکر «یا صاحب الزمان (عج)» و «یا حسین (ع)» بر سر زبان داشت. آن‌ها را به مقر یگان امام رضا (ع) رساندیم. آمبولانسی داشتند که سرم داخل آمبولانس را برداشتیم و به بدن حسن وصل کردیم. من تماس گرفتم و یک بالگرد به کمک ما آمد. حسن را سوار بالگرد کردیم. بالگرد در اندیمشک بر زمین نشست؛ اما حسن در راه بیمارستان به شهادت رسید و به دیدار معبودش رفت. (بیشتر بخوانید)

 

سبک مدیریتی

حسن باقری مطهری دفاع مقدس بود

سردار سرتیپ بسیجی «بهمن کارگر» از همرزمان شهید «حسن باقری»، درباره نقش مدیریتی این شهید والامقام در دوران هشت سال دفاع مقدس گفته است: «حسن باقری» عنصر راهبردی جنگ بود. هم شناخت از اوضاع داشت و هم راهبرد را می‌دانست. می‌توان گفت حسن باقری مطهری دفاع مقدس بود. یعنی همان نقشی که شهید مطهری در انقلاب اسلامی داشت، شهید حسن باقری در دفاع مقدس داشت. شهید باقری هم آینده‌پژوهی، آینده‌نگری و هم آینده‌نگاری داشت. حسن باقری یک استراتژیست آرمان‌گرا و در عین‌حال واقع‌گرا بود و به واقعیت‌ها توجه داشت. (بیشتر بخوانید)


آلبوم‌های تصاویر

شهید «حسن باقری»؛ نابغه جنگ به روایت تصاویر

تصاویر/ سردار شهید «حسن باقری» (۱)

شهید «حسن باقری»؛ نابغه جنگ به روایت تصاویر

تصاویر/ سردار شهید «حسن باقری» (۲)

شهید «حسن باقری»؛ نابغه جنگ به روایت تصاویر

تصاویر/ سردار شهید «حسن باقری» (۳)

شهید «حسن باقری»؛ نابغه جنگ به روایت تصاویر

تصاویر/ سردار شهید «حسن باقری» (۴)

شهید «حسن باقری»؛ نابغه جنگ به روایت تصاویر

تصاویر/ سردار شهید «حسن باقری» (۵)

شهید «حسن باقری»؛ نابغه جنگ به روایت تصاویر

تصاویر/ سردار شهید «حسن باقری» (۶)


یادمان «شهید حسن باقری» در راهیان‌نور

یادمان «شهید حسن باقری» در محل شهادت این شهید والامقام واقع در منطقه عمومی «فکه» ایجاد شده است؛ تپه‌ای مشرف به سرزمین عراق که نهم بهمن سال ۱۳۶۱ وقتی «حسن باقری» همراه تعدادی از فرماندهان و همرزمانش برای شناسایی قبل از آغاز عملیات «والفجر مقدماتی» عازم منطقه فکه شده بود، در آن‌جا مورد اصابت خمپاره‌های دشمن قرار گرفته و به شهادت رسید.

نظر شما
پربیننده ها