یادداشت/ محمد ایرانی

با گردن کج بر می‌گردند

پس از مدتی که آب ها از آسیاب افتاد، یکی یکی سروکله ی کشورهای اروپایی پیدا شد و از وزارت امور خارجه ی دولت دهم خواستند که مقدمات بازگشتشان به ایران را فراهم کند. تنها دو کشور سفارت خانه هایشان دیرتر باز شد و به دولت یازدهم رسید. کانادا و انگلیس!
کد خبر: ۶۵۱۲۹
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۴ - ۰۹:۴۶ - 05January 2016

با گردن کج بر می‌گردند

به گزارش دفاع پرس،  بعد از ورود دانشجویان به سفارت انگلیس و اخراج کاردار ایران از آن کشور، اروپایی ها سفرای ایرانی را از کشورهایشان اخراج کردند و مسئولان سفارت خانه هایشان را برگرداند. با این اقدام سازمان یافته ی اروپایی ها، طبق تحلیل هایشان، بنا داشتند ایران را تحت فشار قرار دهند. فشاری که احتمالا به عذرخواهی جمهوری اسلامی از آنان بیانجامد.

پس از مدتی که آب ها از آسیاب افتاد، یکی یکی سروکله ی کشورهای اروپایی پیدا شد و از وزارت امور خارجه ی دولت دهم خواستند که مقدمات بازگشتشان به ایران را فراهم کند. تنها دو کشور سفارت خانه هایشان دیرتر باز شد و به دولت یازدهم رسید. کانادا و انگلیس!

کشورهای اروپایی با تحریم ایران متوجه شدند که بخشی از درآمدهای گردشگری و بازرگانی خود را از دست خواهند داد لذا مجبور شدند به ایران برگردند. اروپایی ها اگرچه به خاطر فشارهایی که از طرف دولت انگلیس به آنان می آمد مجبور به قطع رابطه شده بودند ولی بعد از مدتی انگشت ندامت به دندان گرفتند و با گردنی کج، استوارنامه های سُفرایشان را به رییس جمهور دولت دهم تقدیم کردند.

ورود دانشجویان در هشتم آذرماه سال 90 به خاطر آنچه «دخالت در امور داخلی ایران در فتنه 88 و همکاری در ترور شهید شهریاری نامیده شد» انجام گرفت. اسناد بسیاری نیز حکایت از نقش مستقیم انگلیس در فتنه و ترور داشت. دانشجویان «با احساساتی درست» و «رفتاری غلط» به سفارتخانه وارد شدند. اتفاقی شبیه به سفارت عربستانی ها در آن برهه روی داد. امروز هم کارشکنی های متعدد عربستان در وقایع مختلف (از قضایای فرودگاه جده گرفته تا حادثه منا و اعدام شیخ نمر) باعث شد سفارتخانه اش در آتش خشم عده ای بسوزد. ماجرای جالب این است که چند کشور عربی هم به تبعیت از حکومت سعودی ها ارتباط شان را با ایران قطع کردند.

منامه، سودان، امارات و بحرین رابطه ی خود را با ایران کاهش دادند. در جغرافیا به برخی از آنها به خاطر وسعت کم و جمعیت اندک شان، «کشورهای نقطه ای» گفته می شود. کاهش سطح ارتباط از طرف کشوری مثل امارات نیز به ضرر تورهای گردشگری و سرمایه گذاری ایرانیان در دوبی است و بیشترین خسارت را شیوخ امیرنشین خواهند خورد.

علاوه بر نقطه ای بودن و ضرر دیدن این کشورهایی که به تبعیت از برادر بزرگتر! با ایران قطع ارتباط کردند، حادثه دیگری که حاکمیت آنان را با مخاطرات جدی همراه خواهد کرد، بستن تنگه ی هرمز توسط ایران است. این کشورها در شرایطی نیستند که دست به تهدید ایران بزنند و با فراخواندن کاردارهای خود، ایران را به انزوا بکشند. حال سوال اصلی اینجاست که دلیل این قطع ارتباط و پرداختن به این موضوع چیست؟

بعد از اعدام شیخ نمر، رهبر شیعیان عربستانی، حکومت سعودی ها در انفعال قرار گرفت و رفتار غلط و مشکوک بعضی افراد در آتش زدن سفارت، باعث شد که دستاویزی برای فرار از مهلکه ی خودساخته به عربستان داده شود. اما تکمیل این پروژه باید توسط چند کشور دیگر صورت می گرفت. مساحت، قدرت، ضعف داخلی و جغرافیای این کشورها به هیچ وجه برای سران سعودی مهم نبود و تنها می خواستند با نامهای متعدد لیست شان را تکمیل کنند. عربستان به تقلید از انگلیس، «شوی تبلیغاتی» را اجرا می کند که سناریوی آن لو رفته است. سناریویی که فقط می تواند خشم هیئت حاکمه ی عربستان را اندکی فروکش نماید و هیچ سود و ضرری برای بقیه نخواهد داشت.

از چندماه دیگر، صدای پای این کشورهای قهر کرده، دوباره به گوش خواهد رسید. مثل همه ی آن اروپایی هایی که رفته بودند و با گردن کج برگشتند. آن وقت نوبت دولت است که از خجالت آنها دربیاید. حداقل موقع دریافت استوارنامه هایشان، مثل دولت قبلی، چند روزی معطلشان کند پشت در! عربستان نیز به جمع این کشورها میپیوندد. به قول معروف دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. عربستان بدون همکاری ایران در منطقه هیچ کاری نمی تواند، پیش ببرد، حتی نفت هم نمی تواند بفروشد. عربستانیها بعد از این قطع ارتباط واقعبین تر خواهند شد.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار