به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، شهید سعادتقلی ایمانی کلور، سوم فروردین ۱۳۴۴، در روستای کلور از توابع شهرستان خلخال به دنیا آمد. پدرش یعقوبعلی، کشاورز بود و مادرش میخانم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. هفدهم مهرماه ۱۳۶۴، در سقز هنگام درگیری با گروهک ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. برادرش نادر نیز به شهادت رسیده است.
شهید سعادتقلی ایمانی کلور در وصیت نامه خود نوشتهاست:
بسمه تعالی
با سلام و درود فراوان بر منجى انسانها، حضرت ولى عصر (عج) حجت ابن الحسن و یگانه نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامى جهان و این قلب تپنده امت مستضعفین جهان و درهم کوبنده ستم و ستمگران و بت شکن زمان، حضرت آیت الله العظمى امام خمینى و ملت قهرمان و همیشه در صحنه و ملت شهید پرور ایران.
اى مادر عزیز که شبهاى تاریک و موقع سحر وقتى که صداى گریه من در زمان طفولیت در گهواره به گوشت مىرسید از خواب نازنین بلند مىشدى و به من شیر مىدادى و گریه مرا خاموش مىکردى و حتى بعضى از شبها هم به خاطر من خوابت نمىبرد و همیشه در فکر من بودى و کارى مىکردى که من در گهواره خوشحال شوم و با خوشحالى مرا به خواب مىبردى. خداوند انشاءالله صبرى به شما عنایت فرماید.
قبل از هر سخن، شهادت به یگانگى خداوند و اعتقاد کامل به ۱۲۴ هزار پیغمبران الهى که اول آنها حضرت آدم و آخر آنها حضرت محمد بن عبدالله (ص) است و ایمان و اعتقاد به على بن ابىطالب (ع) و یازده فرزند معصومش که براى نجات مردم به دنیا آمدند و هر کدام ماموریت خودشان را انجام دادند و بعد از اعتقاد به خداوند بزرگ و بزرگان الهى، اعتقاد به صاحب این مملکت یعنى حجة بن الحسن العسکرى (عج) که آخرین فرزند على (ع) که همه شیعیان جهان منتظر قیام آن حضرت مىباشند و بعد از آن اعتقاد به ولایت فقیه که همان ولایت امام زمان (ع) است که در این عصر به رهبرى آگاه و بزرگ انقلاب اسلامى جهان حضرت آیت الله العظمى امام خمینى داده شده است و در چنین موقعیتى حساس که بهترین نعمتها پس از سالهاى سال اختناق و ستمگرى به دست ما رسیده است و هوشیار باشید آن را حفظ کنید و با صبر هر چه تمامتر پیروى از اصول این انقلاب بزرگ را ادامه دهید که خداوند در قرآن مىفرماید:
قسم به عصر و زمان که مردم در خسران و زیانند مگر آنان که مومن هستند و عمل نیک انجام مىدهند و خداوند هم پشتیبان افراد مومن و صبور است.
از آن جهت که این روزها امکان درگیرى شدیدى وجود دارد و ممکن است به آن دنیا بروم خواستم صحبتى با پدر و مادرم، برادران و خواهرانم، دوستان و دیگران داشته باشم.
ابتدا راجع به مرگ و زندگانى قسمتى از خطبه ۲۳ نهج البلاغه را مىآورم باشد که یادآورى باشد براى خودم و شماها.
امام على (ع) این نمونه واقعى خلیفةالله... این انسان کامل به قول معلم شهید و استاد شهید مرتضى مطهرى مىفرماید:
شما را سفارش مىکنم به یاد مرگ و کم غافل شدن از آن و چگونه غافلید شما از چیزهایى که از شما غافل نیست و چگونه طمع و آز دارید از کسى که شما را مهلت نمىدهد؟ پس کافى است پند دهند مردگانى که آنها را بر دوشها دیدید که بسوى قبرهاشان در حالی که سوار نبودند و در قبرها بنهادندشان در حالیکه فرود نیامده بودند. پس گویا ایشان بنا کنندگان دنیا نبودند و همیشه آخرت جایگاه آنان بوده. بیرون رفتند از دنیایى که در آن سکونت داشتند و جا گرفتند در گورى که از آن مىرمیدند. آلوده بودند به دنیاىی که از آن دست کشیدند و تباه ساختند آخرتى را که به سوى آن منتقل گشتند. نه از کار زشت مىتوانند برگردند و نه کار نیک را مىتوانند زیاد نمایند. به دنیا انس گرفتند و دنیا ایشان را فریب داد و به آن اعتماد نمودند و آنها را به خاک انداخت. پس خدا شما را بیامرزد؛ سبقت گرفته و پیشدستى کنید و به سوى منازل آخرت خود که به آبادى آن مأمور بوده و به آن ترغیب گردیده و به سوى آن خوانده شدهاید؛ و به وسیله شکیبایى بر طاعت خدا و دورى از معصیت و نافرمانیش نعمتهاى او را بر خودتان تمام گردانید زیرا فردا به امروز نزدیک است. چه بسیار به شتاب مىگذرد ساعتها و روزها و سپرى مىشود روزها در ماه و چه شتابنده است ماهها در گذراندن سال و چه با تندى مى گذرد.
اینجانب لیاقت نوشتن این جملات را در خود نمىبیند زیرا اصولا وقتى آدم نشده باشم چگونه مىتوانم از آدمیت بگویم، ولى چند پیشنهاد به دوستان و آشنایان دارم که به ترتیب مىنویسم.
بنده اغلب شماها را مىشناسم و دریافتم شماها را و بعضى از شما از طبقات بالا و سرمایه دار شاید بوده باشید، نمىتوانید بفهمید که نیازهاى هر زمان چیست؟ در محدوده ذهنى خودتان بازى خوردهاید. نمىگویم همهتان ولى خیلىتان را مىشناسم که روى عدم درک عمیق اسلام، اسلامى که طالقانىها، شریعتىها، مفتحها، چمرانها، بهشتىها، رجایىها، باهنرها، بروجردیها، دستغیبها، مدنیها، صدوقیها، هاشمىنژادها و مصطفى خمینىها زندهاش کردند و خمینىها اکنون نگهداریش مىکنند.
به گوشهاى رفتهاید و علیرغم دلتان که براى محرومان در دوران دانشگاهى مىتپید بعد از دانشگاه به دنبال عیاشىها و خوشگذرانى سرمایه دارى گونه مىروید. برخیزید یاران! اسلام وسیعتر از برداشتهاى سطحى ماست، در راه خدا قدم بگذارید. در راه محرومان در راه کسانى از آنها بودجه تحصیلتان تهیه شده و مىشود. ما از سرمایهداران و امپریالیستها و فئودالها انتظار خوبى نداریم چرا که آنان کوردل شدهاند ولى از شماها که انتظارهاى بهترى داشتم.
پیامم براى شوراى انقلاب فرهنگى و دیگر ارگانها و برنامه ریزهاى انقلاب این است که برخوردهاى رفرمى نکنید. عمیقا برخورد کنید با مسائل برادران. دیدتان نسبت به مسائل فرهنگى و اجتماعى جامعه را وسعت بدهید تا لااقل ۹۰% از محرومان روستایى و کارگران بتوانند به دانشگاه بروند و تخصص بگیرند. برنامههاتان را طورى تنظیم کنید که دانشگاه حتما از طبقات مستضعف و محروم پر باشد. شما را به خدا من فقط دلهره از این دارم که مبادا به نام اسلام باز سرمایه داران، بچههایشان را و اهداف پلیدشان را به شما تلقین کنند.
پیامم به دولت مردان انقلاب اسلامى ایران و محل
تخصص براى متخصص شدن فایده ندارد. پوچ است و ارزش ندارد. اصلا مثل یک کثافت است. علم براى علم، زندگى براى زنده بودن گناه است. علم براى انسانیت براى خدا براى مستضعفین داشته باشید. خودتان را از خدا بدانید. براى مردم بدانید که انشاءالله چنین هستید. چون به حقیقت مىخواستم دنباله روى حضرت على (ع) باشم پس خاطرنشان مىکنم که نامه على (ع) به مالک اشتر را بخوانید و عمل کنید.
امیدوارم زندگى تمامى مسئولان نظام اسلامی مانند مردم باشد و آنکه حتى مسئول امانتدارى یک یا دو نفر از خلق خداست بهتر از فقیرترین مردم جامعه اسلامى ایران و حتى جوامع انسانى امروز و آمریکاى لاتین تا آسیاى شرقى نباشد. حواستان جمع باشد سعى کنید به تمامى مستضعفین جهان کمک کنید.
والسلام.
منبع: نوید شاهد
انتهای پیام/ ۱۳۴