به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سخنرانی سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان به مناسبت روز جانباز «یوم الجریح» در روز سه شنبه ۱۳ فوریه (۲۴ بهمن)، از مهمترین سخنرانیها وی در بیش از چهار ماهی که از آغاز جنگ غزه میگذرد، به شمار میآید.
نصرالله در این سخنرانی با اشاره به حملات اخیر رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان با تهدید صریح سران این رژیم عنوان داشت: در صورتی که رژیم صهیونیستی تهدیداتش علیه جنوب لبنان را عملی کند، باید بداند که یکصد هزار شهرک نشین آواره از شمال سرزمینهای اشغالی فلسطین هرگز به این مناطق بازنخواهند گشت.
دبیر کل حزب الله لبنان در همین راستا عنوان کرد: هر کس ما را به گسترش جنگ تهدید میکند، بداند که ما نیز دامنه جنگ را گسترده خواهیم کرد. هر کس تصور میکند با گسترش عملیات میدانی و بهره برداری از ابزارهای قدرت، میتواند باعث ارعاب مقاومت حتی برای یک لحظه شود، در اشتباه و خطایی بزرگی به سر میبرد.
سید حسن نصرالله در پاسخ به تهدیدهای وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هشدار داد: در صورت متوقف شدن جنگ غزه عملیات ما هم متوقف میشود، اما اگر میخواهید به جنگ ادامه دهید اهلا وسهلا!
۲ میلیون صهیونیست آواره خواهند شد
وی گفت: اگر دشمن تهدیدهایش را علیه ما اجرا کند به جای ۲۰۰ هزار شهرک نشین، ۲ میلیون صهیونیست آواره خواهند شد. اگر دشمن دایره درگیری را توسعه دهد، حزب الله هم متقابلا به عملیات خود گسترش خواهد داد. کسی که میپندارد مقاومت ترس به دل خود راه میدهد، سخت در اشتباه است.
این سخنرانی از این جهت که مقاومت و حزب الله لبنان برای اولین بار در روزهای پس از آغاز جنگ ظالمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، این رژیم را به جنگ تمام عیار در سرتاسر سرزمینهای اشغالی فلسطین از کریات شمونا در شمال تا ایلات در جنوب فلسطین تهدید کرده است، متمایز از دیگر مواضع و سخنرانیهای نصرالله در روزها و ماههای پس از عملیات طوفان الاقصی به شمار میآید.
سخنرانی روز ۱۳ فوریه دبیرکل حزب الله لبنان اشارهای نهان و ضمنی به روش جنایت کارانه عملیات نظامی اسرائیل موسوم به دکترین ضاحیه دارد.
«دکترین ضاحیه»؛ راهبردی برای تسلیم شدن مقاومت
«دکترین ضاحیه» به عنوان یکی از مبناییترین اصول عملیات جنگی رژیم صهیونیستی به خصوص در دو دهه اخیر، اشاره به استفاده از نیروی نظامی نامتناسب و با حجم تهاجم و آتش بالا بر علیه اهداف دولتی، مدنی و غیر نظامیان به منظور وادار کردن مقاومت به تسلیم در جبهه نبرد است. این رهنامه (دکترین) برای اولینبار در جنگ ۳۳ روزه مقاومت اسلامی لبنان و رژیم صهیونیستی توسط این رژیم عملیاتی شد و محله ضاحیه در جنوب بیروت که پایگاه نیروهای حزب الله لبنان به شمار میآمد با بمباران شدید و جنون آمیز نیروی هوایی اسرائیل تا مرز ویرانی کامل رفت.
به زبانی دیگر هدف این رهنامه (دکترین) این است که با هدف قرار دادن غیرنظامیان و خانوادههای نیروهای مقاومت، زیرساختهای دولتی و تاسیسات شهری و مدنی، فشارها از سوی دولت لبنان، غیرنظامیان بر سران حزب الله بیشتر شود و آنان وادار به ترک مخاصمه و تسلیم در برابر خواستههای اسرائیل گردند.
این دکترین که برای اولین بار توسط گادی آیزنکوت فرمانده نیروهای صهونیست در شمال سرزمینهای اشغالی و بعدتر رئیس سابق ستاد مشترک ارتش اسرائیل مطرح شد، در قلب خود اعترافی آشکار به شکست این رژیم در صحنه نبرد دارد. دکترین ضاحیه اساسا با تمرکز بر هدف قرار دادن غیر نظامیان، ناتوانی این رژیم در صحنه نبرد با نظامیان محور مقاومت را آشکار میسازد.
در همین راستا، آموس هارل خبرنگار نظامی روزنامه هاآرتص، در یک گزارش تحلیلی که در اکتبر ۲۰۰۸ با عنوان «طراحی ارتش اسرائیل برای استفاده از نیروی نامتناسب در جنگ بعدی» منتشر شد به نقل از گادی آیزنکوت دکترین مورد استفاده در جنگ آینده با لبنان موسوم به دکترین ضاحیه را توصیف میکند. وی در این یادداشت عنوان میدارد: ما قدرت نامتناسبی را علیه هر روستایی که از آنجا به اسرائیل شلیک میشود، اعمال خواهیم کرد و خسارات و ویرانی عظیمی به بار خواهیم آورد. از دیدگاه ما، اینها پایگاههای نظامی هستند... این یک پیشنهاد نیست. این طرحی است که قبلاً مجاز شده است.
علی رغم اینکه چنین روشی مصداق بارز جنایت جنگی بر اساس کنوانسیونهای بین المللی حقوق غیرنظامیان در زمان درگیری به شمار میآید، از سال ۲۰۰۶ و جنگ ۳۳ روزه تاکنون در تمامی عملیاتهای ظالمانه و جنایتکارانه رژیم صهیونیستی بر علیه لبنان و غزه این رهنامه اساسیترین روش جنگی اسرائیل به شمار آمده و میآید.
بارزترین نمود استفاده از دکترین ضاحیه، جنگ ضالمانه اسرائیل بر علیه مردم مظلوم غزه در روزهای پس از طوفان الاقصی به شمار میآید.
ناکامی پیدرپی دکترین ضاحیه
گرچه در طول ۱۸ سالی که از جنگ ۳۳ روزه میگذرد اسرائیل بارها و بارها از این روش جنایتکارانه استفاده کرده است، ولی به زعم تحلیلگران نظامی و سیاسی این رژیم، دکترین ضاحیه هیچگاه موفق به عقب نشینی نیروهای مقاومت و تسلیم آنان در برابر خواستههای ناعادلانه صهیونیستها نشده است.
ایهود ایلام تحلیلگر و محقق وزارت دفاع رژیم صهیونیستی در کتاب خود با عنوان دکترین نظامی اسرائیل در همین زمینه عنوان میدارد: در حالی که برخی از ژنرالهای ارتش اسرائیل استدلال کردهاند که بمبارانهای شدید هوایی در ضاحیه، محله شیعیان بیروت، تلاشی موفقیتآمیز برای بازدارندگی اسرائیل بود، این دکترین به طور کلی یک شکست به شمار میآید.
هدف قرار دادن غیرنظامیان در جنگهای ۳۳روزه با لبنان، ۲۲روزه غزه، تهاجم سال ۲۰۱۴ اسرائیل بر علیه غزه و همچنین جنگ اخیر رژیم جنایتکار صهیونیستی بر علیه غزه، هیچگاه موفق به متقاعد شدن و تسلیم اجباری سران حزب الله لبنان و حماس در برابر اسرائیل نشد.
در حالی که نتانیاهو، گالانت و دیگر سران رژیم صهیونیستی با کشتار و به شهادت رساندن نزدیک ۲۹هزار نفر که بخش مهمی از آن را کودکان و زنان تشکیل میدهد، امید به شکستن اراده مقاومت در طی ۱۳۵ روز اخیر داشتند، هستههای مقاومت در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن محکمتر و مستحکمتر از هر زمان در حال مقابله با این رژیم کودک کش هستند.
ضربت متقابل
در حالی که تا پیش از این سیدحسن نصرالله با توجه به شرایط داخلی لبنان و دیگر مصلحتهای موجود به درستی شدت یافتن یا کاسته شدن از شدت درگیریها را منوط به توقف جنایتهای اسرائیل بر علیه مردم غزه و مردم جنوب لبنان کرده بود، وی با تشدید اقدامات جنایتکارانه اسرائیل و جنون حیوانی نتانیاهو در حمله به رفح در جنوب غزه (که پناهگاه بسیاری از مردم غزه به شمار میآید) و حملات به غیرنظامیان در جنوب لبنان، این رژیم را به جنگی تمام عیار در کل سرزمینهای اشغالی فلسطین با سنگینترین آتش تهدید کرد.
دبیرکل حزب الله لبنان این بار با مخاطب قرار دادن بیش از ۲ میلیون شبه نظامی صهیونیست شهرک نشین در سرتاسر فلسطین، معادلات جنگ اخیر و منازعه منطقهای مسلمانان با صهیونیستها را تغییر داد.
در حالی که سران کشورهای عربی در انفعال محض نه تنها شاهد جنایت اسرائیل بوده که اضافه بر آن حتی حاضر به قطع روابط اقتصادی خود با این رژیم نیستند، این موضع صریح و قهرمانانه نصر الله در کنار نبرد قهرمانانه انصار الله یمن بارقههای امید و پیروزی را در دل ملتهای متسضعف دنیا، مسلمانان و بالاخص مردم مظلوم غزه زنده نگه داشته است.
دکترین معکوس ضاحیه
کلیدیترین قسمت سخنرانی نصرالله این جمله بود: «پاسخ ریختن خون، خون خواهد بود» معنای مبرهن و اصلی این جمله این است که اگر این رژیم کماکان هیچ خط قرمزی برای جنایتکاری خود قائل نشود و حدیقفی برای ظلمهای بیشمار خود قائل نشود، مقاومت نیز متناسب به آن دیگر خط قرمزی در هدف قرار دادن صهیونیستها قائل نخواهد شد؛ به بیانی دیگر دکترین ضاحیه میتواند به دکترین تل آویو و دکترین حیفا تبدیل شود با این تفاوت که رژیم صهیونیستی قادر به مقاومت در برابر حملات قدرتمند حزب الله نخواهد بود.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴