قزاقِ راهزن چگونه ثروت ایران را غارت کرد؟

طبق گزارش‌های کاملاً رسمی و معتبر، در سال ۱۹۴۱ مجموع ثروت رضا‌خان در بانک‌های خارج به رقم ۲۰۰ میلیون دلار رسید. یعنی در عمل تمامی درآمد‌های نفتی ایران طی سال‌های ۱۹۲۱-۱۹۴۱ به سرقت رفته بود.
کد خبر: ۶۵۳۳۶۸
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۹:۴۴ - 26February 2024

قزاقِ راهزن چگونه ثروت ایران را غارت کرد؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، «حکم می‌کنم»! این عبارت در بالای اعلامیه‌ای بود که با امضای «رئیس دیویزیون قزاق اعلیحضرت اقدس شهریاری و فرمانده کل قوا، رضا» پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹، بر دیوار‌های کوچه پس کوچه‌های تهران نصب گردید. درساعت یک بامداد سوم اسفند ۱۲۹۹، دو هزار و پانصد تن قزاق به فرماندهی رضا میرپنج، از دروازه‌های جنوب تهران وارد شده و بدون هیچ درگیری خاصی شهر را تصرف و دولت وقت را سرنگون کردند.

از آن زمان که رضا میرپنج وزیر جنگ دولت کودتا شد تا حدود ۳ سال بعد که با عنوان «سردار سپه» به نخست‌وزیری رسید تا ۲۴ آذر ۱۳۰۴ که با نام «رضا شاه پهلوی» بر تخت پادشاهی نشست و بالاخره تا ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ که از ایران فرار کرد، ۲۰ سال و شش ماه و ۲۲ روز به انحاء مختلف بر این مملکت حکومت کرد.

اینکه در آن سال‌ها و روز‌ها بر این سرزمین چه گذشت را بهتر است از مکتوبات و نوشته‌ها و اسنادی که خارجی‌های مقیم ایران برجای گذاردند، نقل کنیم:

روایت کاردار فرانسه در تهران

کاردار سفارت فرانسه در تهران در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۱۷ و در هفدهمین سال حکومت و سیزدهمین سال سلطنت رضا خان گزارشی به وزارت خارجه کشورش ارسال نموده و در آن دیدگاه خود را نسبت به عملکرد وی بیان کرده است. در بخشی از گزارش فوق آمده بود:

«.. شاه وارد سیزدهمین سال سلطنت خود شده ولی در حقیقت هفده سال است که ارادة او بر این مملکت حاکم است. در واقع اواخر ماه فوریه سال ۱۹۲۱ رضاخان افسر قزاق تهران را متصرف شد و مرد موردنظر خویش را به قدرت رساند. چهار سال حکومت در شرق برای یک دیکتاتور دورانی طولانی است...»

این کاردار فرانسوی که «پی‌یر‌هانری دولابلانش ته» نام داشت، در ادامه، پس از اینکه به عقب‌افتادگی و وضعیت فاجعه بار آن زمان ایران به عنوان حاصل حکومت دیکتاتوری و وابسته به غرب رضاخانی اشاره نمود، افزود: «.. در هفتاد و یک سالگی ممکن نیست که مرد بتواند به اشتباهات خود پی ببرد، به خصوص اگر این مرد یک بدوی واجد احساس «خود کم‌بینی»؛ باشد که... از هفده سال پیش قدرت نامحدود و اطرافیان متملق که میان آن‌ها چند وزیرمختار خارجی هم هست، بیشتر به این حالت کمک کرده است. ایران را به پنج بلیه گرفتار ساخته است: مالاریا – سیفلیس – تریاک – حصبه و شبه حصبه و اسهال... استعمال تریاک که خود شاه نیز سرمشقی از این بابت شد، طبقه کارگر و به ویژه زحمتکشان را فراگرفته و مشکل مهم در این نیست که هنرمندان و کارگران به استعمال آن مبتلا شده‌اند، بلکه این آفت به کودکان و خردسالان نیز سرایت کرده که نرخ فوق‌العاده مرگ‌های بچگی (۷۰ تا ۸۰ درصد بهنگام زایمان) ناشی از آن است...»

این گزارش در سال‌هایی توسط یک ناظر خارجی نوشته شده است که اوج حکومت رضاخانی و به قول شبه روشنفکران، دیکتاتوری منور به شمار می‌آمد و در تاریخ‌پردازی‌های سفارشی متعدد، همواره به عنوان دوران طلایی ایران از آن یاد شده است.

در حالی که سایر اسناد و مکتوبات سفراء و وزرای خارجی مقیم ایران و یا نامه‌ها و گزارش‌های کارشناسان کشور‌های دیگر عمدتا آمریکا که به ایران رفت و آمد داشته و هنوز جای پایی در این سرزمین برای خود درست نکرده بودند، همین مشاهدات و گزارش کاردار سفارت فرانسه را در وضعیت بلا زده ایران دوران رضاخانی تایید کرده‌اند.

ایرانی که ویرانه شد

مثلا اسناد وزارت امور خارجه آمریکا که شامل گزارش‌های مفصلی درباره اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران در اواخر حکومت رضا خان می‌گردد، حاکی است در سال ۱۹۴۱ (یعنی آخرین سال حکومت وی)، ایران به سرزمینی ویران مبدل شده بود که مردمش حتی نان برای خوردن نداشتند.

مردم تهران چندین بار در سال ۱۹۴۰ بر سر نان شورش کردند. کارمندان سفارت آمریکا در طول سال‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۴۱ سفر‌های زیادی به اقصی نقاط ایران داشته و مشاهدات خود را مفصلاً ثبت نموده‌اند. برخی از گزارش‌ها بیان مشاهداتی است که این افراد در ارتباط با وضعیت اسف‌بار جامعه ایرانی دارند. شواهد موجود در این گزارش‌ها قطعاً صحت گفته‌های «آرتور چستر میلسپو» (رئیس هیئت مستشاران مالی آمریکا) را تأیید می‌کند که: «رضا شاه بی‌رحمانه رعیت ایرانی را که توده مردم را تشکیل می‌دهد استثمار کرد.»

«چارلز کامر‌هارت» وزیر مختار آمریکا در ایران از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳، می‌نویسد: «.. وقتی فرزند بی‌سواد یک دهاتیِ به همان اندازه بی‌سواد، دیکتاتور نظامی بی‌رحم ایران می‌شود، دیگر چه انتظاری می‌توان داشت؟ انگلیسی‌ها به منظور غارت نفت ایران و هدایت توسعه اقتصادی ایران در راستای منافع خود، هیچ نگرانی از بابت ویران شدن ایران و تمدنش نداشتند. آشکارا، تنها مسئله‌ای که برای انگلیسی‌ها اهمیت داشت ادامه دسترسی به نفت ارزان ایران بود...»

چگونه رضا پالانی ثروتمندترین مرد جهان شد

رضاخان میرپنج افسر دیویزیون قزاق که تا پیش از آن، مهتر اسب‌های سفارتخانه‌های خارجی و به رضا پالانی مشهور بود، وقتی به تخت سلطنت نشست، نه ملکی داشت، نه کارخانه‌ای و نه وجوه نقدی در بانک‌های خارجی.

ولی هنگامی که روز ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ هجری شمسی از کشور گریخت، مشخص شد وی با تملک حاصلخیزترین نقاط کشور در مازندران، گیلان، گرگان و سایر نقاط، بزرگترین ملاک کشور ایران شده و با در دست داشتن ذخائر نقدی در بانک‌های انگلستان، آمریکا و آلمان یکی از ثروتمندترین مردان جهان به شمار می‌آمد. 

روزنامه‌های پس از شهریور ۱۳۲۰، مملو از مطالبی بود که اقدامات عمال دیکتاتور را برای غصب زمین‌های مردم را در برداشت. یک نماینده مجلس انگلستان پس از مسافرت به ایران و مطالعه احوال ایرانیان نوشته بود: «رضاشاه، دزدان و راهزنان را از سر راه‌های ایران برداشت و به افراد ملت خود فهماند که از این پس، در سرتاسر ایران فقط یک راهزن باید وجود داشته باشد.»

رضا‌خان شش الی هفت هزار روستا را در ایران به زور تملک کرد. این املاک از فریمان در استان خراسان شروع می‌شد و تا لاهیجان در استان گیلان امتداد داشت و عملاً بیشتر اراضی لرستان، شمال خوزستان و بیشتر کرمانشاهان، بخش مهمی از کرمان و تمامی مناطق جنوبی تهران، به ویژه ورامین، جزو املاک شاه بود. تمامی هتل‌های شمال ایران به رضا‌شاه تعلق داشت. مناطق پهناوری در تهران و شمیران از مالکین بی دفاع آن‌ها به زور گرفته شد و در مالکیت شخصی شاه قرار گرفت. به این ترتیب، رضا‌شاه نه تنها بزرگ‌ترین زمیندار قاره آسیا بلکه بزرگ‌ترین زمیندار در سراسر جهان بود.

براساس آمار موجود، مجموع زمین‌هایی که از سوی رضاخان غصب شد، با اقدامات ثبتی به نام او ثبت و برای آن‌ها سند مالکیت رسمی صادر شد در دوره ۱۷ ساله سلطنت او، بالغ بر ۴۴۰۰۰ سند مالکیت بود و در حدود یک میلیارد و ششصد میلیون مترمربع از زمین‌های ایران را شامل می‌شد که با تهدید و ارعاب و سند‌سازی افرادی همچون علی‌اکبر داور به مالکیت رضاخان درآمد.

درآمد‌های نفتی در حساب شخصی رضاخان

در اسناد وزارت خارجه آمریکا و بانک مرکزی ایالات متحده که برخی از آن‌ها انتشار یافته، نحوه سرقت درآمد‌های نفتی ایران توسط رضا میرپنج به بهانه خرید سلاح و انجام سایر عملیات و کج کردن راه آن‌ها به حساب‌های بانکی‌اش در اروپا و آمریکا تشریح شده است. 

طبق شواهد و مدارک موجود، از ۱۵۵ میلیون دلاری که شرکت نفت انگلیس و ایران در طول سال‌های ۱۹۲۸ تا ۱۹۴۱ بابت حق‌الامتیاز نفت به دولت ایران پرداخت کرد، حداقل دو سوم آن را رضا‌خان دزدید و به حساب‌های بانکی خود در خارج کشور واریز کرده بود که این از بزرگ‌ترین دزدی‌های تاریخ محسوب می‌شود.

طبق گزارش‌های کاملاً رسمی و معتبر، در سال ۱۹۴۱ مجموع ثروت رضا‌خان در بانک‌های خارج به رقم ۲۰۰ میلیون دلار رسید. یعنی در عمل تمامی درآمد‌های نفتی ایران طی سال‌های ۱۹۲۱-۱۹۴۱ به سرقت رفته بود.

ممکن است این رقم در شرایط مالی کنونی دنیا و حتی ایران، رقم قابل توجهی به نظر نیاید، اما برای اینکه ارزش واقعی آن را دریابیم، باید توجه کنیم که در سال ۱۹۴۱ کل گردش پول بانک صادرات و واردات آمریکا صد میلیون دلار بود و در این زمان رضا‌خان ۲۰۰ میلیون دلار پول نقد داشت. تصوّر نمی‌شود که راکفلر هم در آن زمان چنین پول نقدی در اختیار داشت.

دکتر محمد قلی مجد، پژوهشگر و استاد دانشگاه پنسیلوانیا بر‌اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا و پژوهش‌های گسترده‌اش، درباره افسانه بنیانگذار ایران نوین که به رضاخان اطلاق می‌شود، نوشت: «زمانی که در سال ۱۹۴۱ رضا‌شاه ایران را ترک کرد، ۹۰ درصد جمعیت ایران بی‌سواد بودند. زمانی که سلطنت رضا‌شاه به پایان رسید، ایران یکی از عقب مانده‌ترین و یکی از فقیرترین کشور‌های جهان بود. به گزارش سال ۱۹۵۲ بانک جهانی دربارۀ ایران استناد می‌کنم. این «ایران نو»، که رضا‌شاه کبیر معمار آن بود، یک دیکتاتوری بی‌رحمانه و خشن نظامی بود که در آن قانون اساسی و مجلس به شوخی شباهت داشت. این «ایران نو» یکی از فقیرترین و عقب مانده‌ترین کشور‌های جهان زمان خود بود.»

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار