به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، به جز مرگ، هیچ چیز دیگری در زندگی قطعی نیست. شاید بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل وقتی داشت قول میداد که هدف جنگ در نوار غزه پیروزی کامل و قطعی بر حماس است، چنین چیزی را مدنظر داشت. پیروزی کامل در این مورد به معنای مرگ حتمی و قطعی ساکنان غزه خواهد بود که از سرتاسر نوار غزه به کشتارگاهی عظیم در رفح کوچانده شدهاند.
تقریباً ۱.۵ میلیون نفر که بیشترشان حالا دیگر بیخانمان هم شدهاند، گرفتار جهنم هستند. نتانیاهو زمانی به منتقدان افزایش قیمت مسکن گفته بود که با «خود زندگی» سروکار دارد. با این حال امروزه روز با پایان زندگی آن فلسطینیها، به نظر میرسد که با «خود مرگ» سروکار پیدا کرده است.
نتانیاهو در رفح البته به پیروزی کامل نخواهد رسید، او فقط و فقط یک قدم جلوتر خواهد رفت. او همه کسانی را که به او نسبت به ورود به رفح هشدار میدهند، سرزنش میکند و در این بین حتی آن کشورهای بزرگی را هم که تاکنون از اسرائیل حمایت کردهاند، از قلم نمیاندازد. او میگوید: «آنها اساساً میخواهند جنگ را ببازیم. بله، همین را میخواهند. خودش است! یا قتل عام یا شکست در جنگ. یا بهشت یا جهنم. تاریخ، با تمام حیلهگری خود، مردمی را که اخیراً قربانی کشتار جمعی شده بودند، متهم به کشتار دسته جمعی مردم دیگری میکند».
در این میان، گذشته را باید پاک کرد، چرا که در چنین زمان مهمی، تنها زمان حال است که اهمیت دارد.
با این حال این سوالات را نباید بیپاسخ گذاشت که نیروهای نظامی اسرائیل پس از پیروزی - و ورود به رفح - چه خواهند کرد؟ قتل عام هزاران فلسطینی را چه زمانی آغاز خواهند کرد؟ آیا کاری نخواهند کرد که غذاهایی مثل گولاش و هوموس از این به بعد در نظر مردم دنیا طعم خون دهند؟ آیا مردان و زنان جوان دوباره به صدای شادی و هلهله در ازدواجهاشان آواز خواهند خواند و فرزندان بیشتری به دنیا خواهند آورد؟ آیا شلومو بار همچنان کلمات یوشوا سوبول را خواهد خواند که «کودکان شادی و پربرکت هستند»؟ یهودیان با خون ۳۰۰۰۰ غزهای دیگر که بر دستهایشان ریخته چه خواهند کرد؟
«خدا در انجیل از قول حضرت عیسی نوشته - کهای پدر، آنها (یهودیان) را ببخش، زیرا نمیدانند چه میکنند. با این حال اینجا و امروز دیگر یهودیان مطمئناً میدانند که چه میکنند. تمام دنیا میگوید «نه»، اما آنها کار خود را میکنند.»
در این میان البته جهان نیز نمیتواند ادعا کند و بگوید که «ما نمیدانستیم». همه این روزها در مورد کشتار آینده نزدیک مردم رفح به گونهای صحبت میکنند که گویی یک فاجعه طبیعی اجتنابناپذیر است. دنیا به دو بخش تقسیم شده؛ یکی دنیای آدمهای ساده و معمولی است. آنها نمایانگر افکار عمومی هستند که با کشتاری که بوده و خواهد بود مخالفت بیسابقهای کردهاند. اما دنیای دیگری وجود دارد، دنیایی بیتفاوت که تحت تأثیر منافع سرمایهداران است؛ و همانطور که میدانیم، سرمایه نه عطر دارد و نه احساسی.
جهانی که در برابر وحشتهای گذشته ساکت بود، به تدریج دارد لحن خود را در قبال چنین رویدادهایی تغییر میدهد و اینجا و آنجا با محکومیتی یا با هشداری ضعیف به مقابله با اتفاقات میپردازد. اما حرکت به سوی قتل عام نیز تا رسیدن به مقصد و مقصود نهایی بیوقفه ادامه دارد.
هشدارهایی هم که رهبران اروپایی برای جلوگیری از حمله اسرائیل به رفح میدهند، فقط و فقط برای ثبت در کتابهای تاریخ است- تا در آینده بتوانند بگویند که این ما نبودیم که باعث چنین خونریزیهایی شدیم. اما همزمان با هشدارهایی که میدهند و اشک تمساحهایی که میریزند، خودشان (بله، خود خودشان) همچنان حمایت تسلیحاتی، پولی و مالی و البته دیپلماتیک خود را از اسرائیل ادامه میدهند.
این کارها، اما به دردی نخواهد خورد و رهبران اروپایی را کمک نخواهد کرد. حقیقتش همین امروز هم- قبل از اینکه مورخان به این نتیجه برسند- همین مردم معمولی میدانند که دستان این رهبران تا آرنج غرق در خون فلسطینیهاست. بله، تیکتاک با همان معصومیت جوانانهاش دارد به خوبی به همه توضیح میدهد که دستان ریشی سوناک بریتانیایی، اولاف شولز آلمانی و امانوئل مکرون فرانسوی واقعاً آلوده به خون است و در واقع اینها همه در خونریزی سهیم هستند؛ و در نهایت کافکاییتر از همه اینها جو بایدن رئیسجمهور ایالات متحده است که احتمالاً بعدها ادعا خواهد کرد که به یاد ندارد در کشتار نوار غزه چه نقشی داشته. او خواهد گفت که سن و حافظهاش به او خیانت میکند، اما ما به یاد خواهیم آورد. دنیا به خاطر خواهد داشت و البته کسانی که در غزه زنده خواهند ماند.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/ ۱۳۴