به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، پس از تسلط تکفیریها بر مناطق گستردهای از سوریه در شمال و جنوب این جنوب و استان درعا بود که به سبب اشراف و همجواری بلندیهای این منطقه با بلندیهای جولان اشغالی یعنی مرز اسرائیل، از اهمیت ویژهای برخوردار شد.
نقطه استراتژی تل قرین
یکی از مناطق تجمع تکفیریهای در منطقه شیخ مسکین درعا، کفرناسج و ارتفاعات تل فاطمه بود. تل فاطمه و تل عنتر به عنوان مراکز دیدهبانی تکفیریها مورد استفاده قرار میگرفت. در این میان، اهمیت استرائژیکی تل قرین، در حدود ۱۵ کیلومتری مرز «اسرائیل» و در ۸۰۰ متری منطقه کفرناسج، بیش از دیگر مناطق بود. اهمیت این ارتفاعات از این جهت بود که در صورت تصرف این ارتفاعات به دست نیروهای مقاومت، کفرناسنج دیگر برای تکفیریها امن نبود و نیروهای مقاومت به طور کامل بر روی آن مناطق دید و کنترل داشتند. ازطرفی بازوی «اسرائیل» در این مناطق قطع میشد؛ چراکه این ارتفاعات و مناطق همجوارش محل نقل و انتقال تسلیحات اسرائیلی به مقر تکفیریها در جبهه جنوب و نیز شاهراه تکفیریهای برای انتقال مجروح و نیروهاشان به «اسرائیل» بود.
پاییز سال ۱۳۹۲ تکفیریها به دنبال تصرف ریف جنوبی دمشق، درعا را محل ورود خود به جنوب دمشق میدیدند. رژیم صهیونیستی نیز با حمایت لجستیکی، انسانی و تسلیحاتی تروریستهای این منطقه را حمایت میکردند. در چنین وضعیتی نیروهای مقاومت با اطلاع از اهداف دشمنان تصمیم به آزادسازی مناطق جنوبی گرفت و در فاز اول عملیات که در دی سال ۱۳۹۳ انجام شد نیروهای مقاومت تا شهر دیرالعدس در استان درعا را پس گرفتند. نیروها پس از تثبیت آن مناطق و مساعد شدن شرایط جوی، دستور اجرای فاز دوم عملیات در را اسفند ۱۳۹۳، همزمان با ایام فاطمیه گرفتند. نیروها توانستند «الهباریه» را آزاد کنند، اما با تعجب وقتی وارد شهر شدند آن را خالی از تکفیریها دیدند. شهید صدرزاده از آن عملیات که در آستانه عید نوروز بود با عنوان چهارشنبه سوری یاد میکند.
با همه قوا برای پیروزی بر ۲ جبهه
نیروهای فاطمیون به فرماندهی «ابوحامد» آماده پاکسازی تل قرین شدند که در بین کفرناسج و الهباریه قرار داشت شدند. او مطمئن بود که نیروهای فاطمیون میتوانند بالای تل برسند. او میدانست که درصورت هوشیار شدن دشمن، آنها از روی تل به الهباریه و دیرالعدس مشرف میشدند و پیروزیهای بهدست آمده با خطر از دست رفتن مواجه بود، اما اگر نیروهای مقاومت تل را دراختیار میگرفتند، ورق مبارزه به نفع نیروهای مقاومت برمیگشت و برتری نظامی با آنها میبود. از این رو، ابوحامد موضوع را با فرماندهان ارشد درمیان گذاشت؛ پس از چند دقیقه دستور و اجازه حرکت نیروها به سمت تل قرین صادر شد.
طبق دستور ابوحامد، باید با تعداد اندکی از نیروهای زبده حمله به تل شروع میشد. ساعت ۱۲ شب، نیروهای فاطمیون در سه گروه شروع به حرکت کردند؛ از وسط به فرماندهی ابوحامد، از سمت چپ فاتح، و از سمت چپ نیز سید ابراهیم. ساعت یک نیمه شب نیروها از سه طرف روی تل رسیدند و به هم دست دادند و پشت بیسیم اعلام کردند که تل در تصرف ماست. ازطرفی نیروهای حزبالله در تل فاطمه (در مجاورت تل قرین) منتظر بودند که از آنجا عملیات کنند. باورشان نمیشد که تل قرین به این راحتی تصرف شده باشد. آنها با کسب روحیه از پیروزی رزمندگان فاطمیون، تا صبح تل فاطمه، حمریت و سلطانه را آزاد کردند.
تلخ شدن شیرینی آزادی تل قرین با یک اتفاق
پیش بینی ابوحامد این بود که به زودی با هوشیار شدن دشمن تل مورد حمله گسنرده قرار میگیرد. از این رو ساعتی پس از آزادسازی تل، تکفیریها آتش توپخانه خود را با قوت روشن کردند تا تل را پس بگیرند. از آن طرف رژیم صهیونیستی نیز به کمک تکفیریها آمد. در مقابل آتش بیامان دشمن تنها دست برتر فاطمیون صحبتهای فرمانده و روحیه دادنهای او بود. پس چند ساعت، نیروهای پیاده تکفیری، در پناه آتش توپخانهشان، به بالای تل رسیدند و جنگ تن به تن شروع شد. مقاومت جانانه رزمندگان اسلام، باز هم بر لشکر کفر پیروز شد و آنها را مجبور کرد که نزدیک غروب، به سمت کفرناسنج عقب بنشینند. در همین ساعات، دو موشک ازطرف تل عنتر شلیک و به بالای تل اصابت کرد.
لحظاتی بعد خبری بهتآور حلاوت پیروزی را به تلخی فقدان مردی بزرگ تلخ کرد. دو ستون فاطمیون در اثر شلیک موشیک فروریخته بود و ابوحامد و فاتح و چند تن از رزمندگان از جمله مهدی صابری فرمانده گردان علی اکبر، به شهادت رسیدند.
فرمانده مجاهدان غریب
علیرضا توسلی معروف به ابوحامد فرمانده لشکر فاطمیون متولد سال ۱۳۵۲ در افغانستان بود. خانواده او از خانوادههای پرنفوذ افغانستان محسوب میشدند که برادرش نیز به جرم تفکرات نزدیک به انقلاب اسلامی و امام خمینی (ره) دستگیر و زنده به گور شد. وی در سالهای اوج جنگ در افغانستان به ایران مهاجرت کرد و در مشهد مقدس ساکن شد. او طی سالهای ۶۶ و ۶۷ به افغانستان رفت تا در کنار مجاهدین افغانستانی در مقابل نیروهای شوروی بجنگد.
توسلی در سن ۲۵ سالگی و در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مدتی به کردستان رفت و در آن منطقه حضور داشت. با شعله ور شدن آتش جنگ در سوریه وی به همراه چند تن از نیروهای باسابقه جهادی افغانستان گروهی را برای اعزام به سوریه تشکیل داد که بعدها نام فاطمیون را به خود گرفت. علیرضا توسلی در جریان آزادسازی تل قرین به همراه جانشین خود «رضا بخشی» با نام جهادی فاتح به شهادت رسید و مزارش در گلزار شهدای بهشت رضا (ع) در مشهد، چون نگینی میدرخشد.
انتهای پیام/ ۱۴۱