به گزارش دفاعپرس، دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و همچنین ششمین دوره انتخابات خبرگان رهبریِ کشورمان روز جمعه یازدهم اسفندماه برگزار شد. رویدادی که با پوشش خبری و بازتابهای ه رسانه ایِ منطقهای و بین المللی مواجه شد. در این راستا، رسانهها و جریانهای خبریِ غربی، عمدتا به نحوی مغرضانه و جهت دار به پوشش رویداد مذکور پرداختند.
به عنوان مثال، نشریه گاردین در گزارشی، پیش بینی کرده بود که مشارکت حدودا ۳۸.۵ درصدی یا حتی کمتر در جریان انتخابات یازدهم اسفندماه رقم بخورد. این نشریه به طور خاص این ادعا را مطرح کرده بود که نارضایتیهای مردم ایران از وضعیت اقتصادی این کشور و البته تنشهای مرتبط با اعتراضات سال گذشته ایران، زمینههای مساعدی را برای کاهش مشارت عمومی مردم در انتخابات یازدهم اسفند ماه فراهم کرده اند.
این دقیقا همان خط خبری است که نیویورک تایمز نیز در پیش گرفت و با اشاره به دو گزاره مذکور مدعی شد که میان مشارکت واقعی مردم ایران در انتخابات و آنچه به صورت رسمی اعلام میشود، شکاف و تفاوت وجود دارد. نیویورک تایمز در تحلیل خود از انتخابات ایران بار دیگر ادعاهای همیشگی غربیها علیه کشورمان مبنی بر اینکه انتخابات آزاد و عادلانه نیست را هم تکرار کرد. سی ان بی سی نیوز در گزارشی با محوریت انتخابات ایران با طرح ادعاهای مختلف در مورد سرخوردگی مردم از حضور در انتخابات کشورشان، به طور خاص به سخنان چهرههای جریانهای مخالف و اپوزیسیون ایران اشاره داشته که مدعی بوده اند شرکت نکردن در انتخابات نه یک الزام بلکه یک وظیفه اخلاقی است.
فرانسه ۲۴ نیز در گزارشی اختصاصی از انتخابات ایران، این انتخابات را به مثابه رویدادی تفسیر کرده که میتواند تسلط چهرههای محافظه کار در عرصه سیاست داخلی ایران بر قدرت را افزایش دهد. این خط خبری در دیگر رسانههای غربی نظیر واشینگتن پست، دویچه ووله، و اسکای نیوز هم دنبال شده است.
در عرصه منطقهای نیز شبکههای خبری المیادین، المنار، و الجزیره، ضمن پوشش لحظه به لحظه انتخابات ایران، توضیحات مختلفی را با محوریت آشنایی مخاطبان با ابعاد مختلف انتخابات ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ ارائه میکردند. دیگر رسانههای منطقهای به ویژه در جهان عرب نیز در قیاس با همتایان غربی خود، غرض ورزی آشکارِ کمتری را در رابطه با انتخابات ۱۱ اسفندماه ایران به نمایش گذاشتند. با این همه، در نوعِ پوشش و پرداخت رسانهای و خبری رسانههای غربی از انتخابات ایران، ۲ نکته بیش از همه خودنمایی میکرد.
اولا، این رسانهها هیچ چیز تازهای برای گفتن نداشتند. گویی اغلب این رسانهها بر پایه یک طرح و دستورکار مشخص و تعریف شده حرکت میکردند و در پوشش رسانهای انتخابات ایران، تا حد زیادی به کلیشهها متوسل میشدند. نکته قابل تامل اینکه در کلیت کنشگری آنها با محوریت انتخابات ایران، شاهد نوعی تناقض عینی نیز بودیم.
مثلا آنها مدام از این مساله حرف میزدند که انتخابات در ایران ماهیت نمایشی دارد و مردم هیچ کاره هستند، اما همین رسانهها از مردم درخواست میکردند که رای ندهند! در این میان مشخص نیست که اگر واقعا حضور مردم در انتخابات ایران بی معناست، چرا آنها تا این حد خود را به آب و اتش میزنند تا مردم در انتخابات شرکت نکنند؟
نکته دوم اینکه رسانههای غربی نوعی امنیتی سازیِ انتخابات ایران را نیز در دستورکار داشتند. این بدان معناست که آنها در پوشش اخبار خود با محوریت انتخابات ایران، از طیف مشخصی از واژگان و کلمات استفاده میکردند که در همگی آن ها، این مفهوم به مخاطب القا میشود که انتخابات ایران سالم یا عادلانه نیست و مردم در آن مشارکت چندانی ندارند. دقیقا نمونه این رویکرد رسانههای غربی را سال هاست که در مورد پرونده اتمی کشورمان نیز شاهد بوده ایم.
در این رابطه نیز آنها پیشرفتهای اتمی کشورمان را در پوشش خبری خود با واژگانی منفی نظیر دستیابی ایران به سلاح هسته ای، پنهانکاری در حوزه برنامه اتمی و ... همراه ساخته و میسازند و از این طریق سعی در ارائه چهرهای منفی از کلیت برنامه اتمی کشورمان داشته و دارند. موضوعی که باز هم این گزاره را به ذهن متبادر میکند که غربیها در پوشش انتخابات اخیر ایران، عاری از هرگونه ابتکار تازهای بوده اند و صرفا تعابیر قدیمی خود را بار دیگر به نمایش گذاشته اند.
انتهای پیام/ ۱۳۴