به گزارش خبرنگار دفاعپرس از شهرکرد، «داوود ساعدی مرغملکی» یکم فروردین ۱۳۵۰ در روستای مرغملک از توابع شهرستان شهرکرد به دنیا آمد، تا دوم متوسطه در رشته ریاضی درس خواند سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت؛ از سوی بسیج در جبهه حضور یافت و سرانجام در تاریخ بیست و پنجم دی ۱۳۶۵ با سمت مبلغ و امدادگر در شلمچه براثر اصابت ترکش به شهادت رسید؛ مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
این شهید والامقام در وصیتنامه خود آورده است:
با عرض هزاران درود و سلام بر انبیا و اولیا خدا از حضرت آدم تا حضرت محمد، خاتم پیامبران و بر ولی و وصی پیامبر حضرت علی (ع) و بر امامان معصوم از حضرت علی (ع) تا امام زمان (عج) و نائب بر حق امام زمان (عج)، امام امت این قلب تبنده ملت؛ امام خمینی.
اینجانب داوود ساعدی شهادت میدهم که خدا یکتاست و حضرت محمد رسول و فرستاده خداست و حضرت علی وصی و ولی پیامبر اکرم میباشد و شهادت میدهم امامان یکی پس از دیگری جانشین حضرت علی (ع) هستند و از حضرت امام حسن (ع) تا امام زمان (عج).
وصیتنامه خود را آغاز میکنم:
اولین وصیتم را با چند کلمهای با امت شهیدپرور آغاز مینمایم درضمن من حقیر و گنهکار کوچکتر از آن هستم که برای شما سفارشاتی داشته باشم، اما چند کلمهای به عنوان نصیحت با امت حزبالله سخن میگویم، باریای امت شهیدپرور و همیشه در صحنه که این انقلاب عزیز و عظیم با مشتهای گره کرده شما و با خونهای پاک جوانهای شما و بانگهای رسای اللهاکبرتان به پیروزی رسیده است مبادا دست از آن بردارید، نکند دنبال آن را خوب نگیرید، تا اینکه به حکومت عدل حضرت مهدی موعود (عج) متصل نمایید.
دیگر وصیتم به شما این است که از آمدن جوانهایتان به جبهه جلوگیری نکنید و جوانهایتان را تشویق به جنگ علیه باطل نمایید تا اینکه هرچه سریعتر این جنگ را به نفع اسلام و مسلمین خاتمه دهیم و قبر شش گوشه آقا اباعبدالله را در بغل بگیریم و بعد از آن برای آزادی قدس عزیز بشتابیم و با کمکهای نقدی خودتان دین خود را نسبت به انقلاب و جبههها ادا نمایید.
و یک وصیت برای جوانهای عزیز دارم که ای جوانهای عزیز به جبهه بیایید، جبههها را خالی نگذارید که امروز جبههها نیازمند به حضور محترم شما دارد و اگر نمیتوانید به جبههها بیایید تا میتوانید در مساجد که به قول رهبر عزیز ما سنگرهای انقلابند حضور یافته و قرآن بخوانید و نمازهایتان را به وقت و در مساجد بخوانید و یک وصیت برای شما دانشآموزان عزیز دارم، ای دانشآموزان که چرخهای آینده انقلاب به دست توانای شما گردانیده خواهد شد، تا میتوانید درسهایتان را بخوانید و از دستورات معلمانتان سرپیچی ننمایید، باشد که همیشه موفق و موید باشید.
یک وصیت برای پدر عزیزم و مادر مهربانم دارم، باری پدرجان اگر من گنهکار که لیاقت شهید شدن در راه خدا را ندارم، شهید شدم امیدوارم که مرا ببخشید و حلالم نمایی و اگر از فرمانهای شما در عمرم سرپیچی کردم مرا ببخشی و حلالم کنی و همیشه استوار و محکم به دستورات اسلام عمل نمایی و در تربیت برادران و خوااهران عزیزم خیلی کوشا باشی، باشد که همواره از رهروان پاک امام حسین (ع) باشند و خواهران همانند زینب (س) استوار و محکم باشند.
و یک وصیت با مادرم، باری مادر عزیزم امیدوارم که از آمدن من به جبهههای نور علیه ظلمت ناراحت نباشی و اگر نیز در راه خدا فدا شدم مرا ببخشی و حلال نمایی، چون من که در طول این چندسال عمرم خیلی برای شما ناراحتی ایجاد نمودم پس از شما تقاضامندم، شما را به حضرت فاطمه قسم میدهم که مرا ببخشی و حلالم نمایی و در مرگم هیچگونه ناراحت نباشی و اشک از دیدهها گریان ننمایی، اگر خواستی گریه کنی، گریهات برای واقعه عاشورا باشد که امام حسین (ع) تنها بین سپاهیان کفر ندای "هل من ناصر ینصرنی" سر میدهد.
یک وصیت برای برادران عزیزم دارم؛ برادران عزیزم اگر در طول این چندسال عمر من ناراحتی از من دیدهاید مرا ببخشید و حلال نمایید و تا میتوانید درسهایتان را بخوانید و اگر من حقیر نتوانستم زحمات فراوان پدر و مادر را جبران نمایم شما به جای من جبران نمایید، باشد که خدا همیشه همراه شما باشد و اگر علاقه به حوزه داشتید به حوزه علمیه بروید و در مکتب امام صادق (ع) حضور پیدا کنید و درس طلبگی بخوانید.
یک وصیت برای خواهرانم میکنم؛ باری خواهران عزیزم در مرگ من هیچگونه ناراحت نشوید و تا میتوانید حجاب خودتان را حفظ نمایید و زینبوار راهم را ادامه دهید.
در پایان از کلیه دوستان، رفیقان، اقوان و خویشان میخواهم که مرا حلال نمایند و برایم نماز بخوانید و روزه بگیرید که به خدا بدهکارم.
والسلام علیکم و رحمته الله و برکاته
انتهای پیام/