پاسخ شهید به پدر عروس سرمایه‌دار

«اگه دخترم‌رو می‌خواهی باید کتباً بنویسی که جبهه نمی‌روی. اگه این شرط رو قبول کردی همین الان خطبه عقد ‌رو می‌خوانیم در غیر این صورت... »
کد خبر: ۶۵۶۵۰
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۳ - 09January 2016

پاسخ شهید به پدر عروس سرمایه‌دار

به گزارش گروه سایر رسانه ها ی دفاع پرس، خانواده عروس یکی از سرمایهداران مطرح شهر بودند. پس از گفتوگوهای اولیه قرار شد آینه و شمعدان و لوازم سر عقد را تهیه کنیم و یک شب دیگر برای برگزاری مراسم در خانه عروس دور هم جمع شویم.

***

 در خانه عروس دور هم نشسته بودیم که پدر عروس خطاب به جلیل گفت:
- «شما تا امروز زحمات زیادی در جبهه کشیدید و انشاءالله خداوند قبول کند. ولی از این به بعد سعی کن، جبههرو کنار بگذاری، من هم خانه، ماشین و سرمایه در اختیارت میگذارم تا همینجا مشغول به کار بشی.»

 پدر جلیل گفت:
-«این چیزها نیاز نیست.»
 پدر عروس ادامه داد:
- «من این چیزها رو ضمانت میکنم تا دخترم بیسرپرست نماند.»
 جلیل که تا آن لحظه ساکت بود، با آرامش گفت:
- «ولی من که نمیتوانم جبههرو ترک کنم.»

 پدر عروس دوباره گفت:
- «اگه دخترمرو میخواهی باید کتباً بنویسی که جبهه نمیروی. اگه این شرط رو قبول کردی همین الان خطبه عقد رو میخوانیم در غیر این صورت... »
رنگ چهره جلیل عوض شد و گفت:
- «مگه میشه جبههرو رها کنم؟»
با ایما و اشاره به او فهماندم که:
- «جلیل جان، الآن بیا یک کاغذ بنویس که جبهه نمیروی و به پدر عروس بده؛ بعد از مراسم عقد برو دنبال کار و زندگی خودت...»
 جلیل گفت:
- «مسلمان باید به اصل و اساس حرفی که کتباً متعهد میشود عمل کند؛ نمیتوانم زیر قولم بزنم.»
آن وقت که پافشاری پدر عروس را بر نرفتن به جبهه دید از جا بلند شد و مجلس را ترک کرد.
***
 خاطرهای از شهید جلیل محدثیفر
 راوی: مادر شهید

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار