سردار حسین معروفی، فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان و از پیشکسوتان دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس با اشاره به عملیات غرورآفرین کربلای 5 اظهار داشت: مدیریت جهادی، همدلی، همزبانی و وفاق ملی که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند، همگی زاییده دوران دفاع مقدس است؛ یعنی اگر قصد تعریف مدیر جهادی را داریم باید ابتدا با فرهنگ دفاع مقدس آشنا شویم و یا زمانی که میخواهیم وفاق ملی را بیان کنیم باید دفاع مقدس را تبیین و تشریح کنیم.
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس وجود سلایق و فرهنگهای مختلف و سطح تحصیلات متفاوت در میان نیروهای رزمنده، هیچگاه بر روی هدف مشترک و والا یعنی مقابله با دشمن متجاوز تأثیر منفی نمیگذاشت.
این آزاده و پیشکسوت دفاع مقدس تأکید کرد: دفاع مقدس را نباید به احساسات محدود کنیم؛ این خطایی است که از انجام آن باید پرهیز کرد؛ یا فقط نباید با خاطره آن دوران را بازگو کنیم؛ یعنی دفاع مقدس نباید فقط در خاطرهگویی خلاصه شود.
سردار معروفی با اشاره به اینکه اگر از عملیات کربلای 5 خاطرهای بیان میکنیم، باید دفاع مقدس را هم در کنار آن به درستی تحلیل کنیم، افزود: ماندگاری حماسه کربلا بعد از واقعه کربلا به دلیل تفسیر حقیقی و تبیین آن توسط حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) است.
وی گفت: باید بدانیم در کربلای 5 چه اتفاقی رخ داد که خروجی آن منجر به تصویب قطعنامه 598 در شورای امنیت سازمان ملل شد؟ قبل از این قطعنامه، هفت یا هشت قطعنامه دیگر هم درباره جنگ تحمیلی تصویب شده بود؛ ولی در هیچکدام از این قطعنامهها حق ایران رعایت نشده بود؛ یعنی تنها قطعنامهای که حق ایران در آن لحاظ شده بود، قطعنامه 598 است.
فرمانده سپاه سلمان اضافه کرد: باید دانست چه موضوعی اتفاق افتاد که صدام در جریان عملیات کربلای 5 از شدت ناراحتی تا مرز سکته کردن پیش میرود و وقتی هم به بصره میآید، «عدنان خیرالله» وزیر دفاع کشورش را برای فرماندهی ارتش به قرارگاه منطقه شلمچه میفرستد و «ماهر عبدالرشید» قویترین فرمانده سپاه سوم عراق را نیز به خط مقدم اعزام میکند؟ و چه اتفاقی میافتد که همه دنیای غرب و استکبار، پشت صدام علیه ایران وارد صحنه درگیری میشوند؟
سردار معروفی به انجام عملیات کربلای 4 در سوم دی ماه 65 اشاره و بیان کرد: بنا به دلایلی در این عملیات پیروز نشدیم؛ اما چه اتفاقی افتاد که 16 روز بعد عملیات دیگری به نام کربلای 5 انجام شد؟ این عین تدبیر جنگ است؛ در زمانی که دشمن مستانه جبهه را رها کرده به این امید که ایران دیگر روحیه ندارد و جنگ را ادامه نمیدهد؛ ولی 16 روز بعد از کربلای 4 عملیات بزرگ کربلای 5 انجام شد.
این فرمانده دوران دفاع مقدس خاطرنشان کرد: بعد از «عملیات خیبر» بزرگترین و سختترین عملیات، کربلای 5 است و در عملیات کربلای 5 هم سختترین مرحله، نبرد در «نهر جاسم» است؛ زیرا بیشترین گلوله به سمت این منطقه شلیک شد و عراق علاوه بر تهاجم هوایی، روی زمین نیز از سه طرف بر روی رزمندگان اسلام آتش میریخت؛ در واقع جنگ در نهر جاسم و پیشروی در این منطقه بهصورت متری و سانتیمتری بود.
فرمانده سپاه استان سیستان و بلوچستان با انتقاد از نحوه نمایش توانمندی نیروهای بعثی در قالب برخی فیلمهای دفاع مقدس گفت: اینکه موضوع که در فیلمهایی نشان داده میشود که رزمندگان ما با یک فریاد «الله اکبر» ارتش عراق را مجبور به فرار میکنند درست نیست؛ زیرا دشمن ما بسیار سرسخت بود؛ به نحوی که در نهر جاسم به دلیل شدت درگیری و مقاومت نیروهای دو طرف، سه بار منطقه بین رزمندگان اسلام و نیروهای بعثی دست بهدست شد، و حتی در یک مقطع عراقیها برای بازپسگیری منطقه، از روی اجساد 40 پنجاه نفر از نیروهای خودشان عبور کردند.
این آزاده دفاع مقدس به دوران اسارت خود در چنگال دژخیمان بعثی نیز اشاره و عنوان کرد: در زمان اسارت، هر فرمانده عراقی که سراغ ما میآمد میپرسید "چه کسانی در نبرد نهر جاسم حضور داشتند؟" زیرا طبق گفته خودشان بعثیها سرباز یا فرماندهای ندارند که در نهر جاسم بوده اما کشته یا زخمی نشده باشد؛ یعنی برای آنهاهم این نبرد بسیار سخت بوده است.
وی با اشاره به تعبیر "رویارویی همه کفر در برابر همه اسلام" در جریان عملیات کربلای 5 اظهار داشت: اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی میفرمایند "شبهای این عملیات، شبهای قدر این ملت است و هرکس با معرفت آن را به صبح نرساند ضرر کرده و در اردوگاه انقلاب نیست"، یا "سپاه در کربلای 5 مشق کربلا را تمرین کرد"، یک واقعیت است.
سردار معروفی تصریح کرد: باید هر عملیاتی را هم در حوزه رمان و خاطره یاد کرده و هم در حوزه تحلیلی، تاریخ جنگ را با حقیقتی که در دوران دفاع مقدس بوده، بیان کنیم؛ از سوی دیگر دفاع مقدس اصلا نیاز به غلو هم ندارد؛ پس باید حقیقت دفاع مقدس را بازگو کرد.
فرمانده سپاه سلمان ادامه داد: اگر در کربلای 5 متر به متر میجنگیدیم، به دلیل این نبود که رزمنده ما با شنیدن نوحه آهنگران با موج احساسات همراه شود و بعد بخواهد بجنگد؛ به عبارت دیگر رزمنده ما با حوزه اندیشه، عقل و تدبیر و در کنار آن با توسل و احساس در جنگ حاضر میشد و میجنگید.
پیشکسوت دفاع مقدس افزود: رزمندگان ما اگر در کربلای 5 جنگیده و حماسه آفریدند به دلیل این بود که ابتدا بهواسطه اندیشهای که داشتند حقیقت را مبنی بر متلاشی کردن ماشین جنگی دشمن پذیرفتند، و بعد از آن توازن سیاسی و نظامی در سطح منطقه به نفع ما برقرار شد.
وی خاطرنشان کرد: حرکتهای امریکا علیه کشورمان نیز بعد از این عملیات شدت گرفت؛ که حضور نظامی در خلیج فارس، ساقط کردن هواپیمای مسافری و انهدام سکوهای نفتی ما در خلیج فارس نمونههایی از این اقدامات آمریکا است، و انجام چنین اقداماتی به خاطر افزایش قدرت و توازن ما بود.
سردار معروفی گفت: در درفاع مقدس به زیبایی رابطه امام(ره) و رزمندگان را میبینیم و این رابطه در کربلای 5 بسیار مشهود است. نگاه امام(ره) برای همه تکلیف و رسالت است، و برای تحقق آن رزمندگان جان میدهند؛ پس اصل دفاع مقدس در این رابطه نهفته است و این موضوع همواره باید مورد توجه باشد؛ سپس در کنار این موضوع میتوان به هدف تکتک رزمندگان اشاره کرد و از شجاعتهای آنها سخن گفت.
این فرمانده دوران دفاع مقدس با تشریح خاطراتی از عملیات کربلای 5 یادآور شد: در نهر جاسم فاصله گردان ما از لشکر 41 ثارالله(ع) با خط دشمن 400 متر بود؛ که وقتی به سمت عراقیها حرکتمان را شروع کردیم حاج قاسم سلیمانی بهعنوان فرمانده این لشکر با من تماس گرفت تا مطمئن شود حرکت کردهایم؛ به دلیل حجم بالای آتش عراقیها حاج قاسم نگران عدم حرکت ما بود. در 200 متر ابتدای مسیر حاج قاسم سه چهار مرتبه با من بهعنوان فرمانده یکی از گردانهای لشکر ثارالله تماس گرفت تا از وضعیت ما مطلع شود.
وی ادامه داد: من در طول دفاع مقدس، کلاه آهنی بر سرم نمیگذاشتم؛ اما در عملیات کربلای 5 به علت حجم بسیار بالای آتش دشمن مجبور شدم از کلاه آهنی یکی از شهدا استفاده کنم. قصد داشتیم از کانالی که فاصله آن تا دژ تقریبا 150 متر بود، عبور کنیم؛ اما عراقیها با شلیکهای پیاپی و فراوان تیر رسام مانع پیشروی ما شده بودند؛ رنگ قرمز تیرها در شب دیده میشد و صحنهای بسیار وحشتناک در مقابل ما بود؛ به همین خاطر از نیروها خواستم بدون توجه به شلیک این گلولهها به سرعت بدوند و خود را به خاکریز مقابل برسانند. علیرغم آن همه گلولهباران برای هیچکدام از نیروهایم اتفاقی نیافتاد و این از اتفاقات عجیب و مصداق امدادهای غیبی در آن زمان بود؛ ما توانستیم خود را به سنگر عراقیها برسانیم؛ که در پی آن جنگ سنگر به سنگر آغاز شد.
سردار معروفی افزود: حدودا نیم ساعت بعد از رسیدن به سنگر عراقیها درخواست نیروی پشتیبانی کردم؛ اما دستهای که بهعنوان نیروی پشتیبان ما باید وارد عمل میشد، به دلیل حجم بالای آتش دشمن، راه را اشتباهی رفت؛ که بعد به طریقی توانست به ما ملحق شود؛ اما با این حال شدت درگیری به حدی بود که منطقه سه بار بین ما و عراقی ها دست به دست شد و هر چقدر هم که عراقیها به هلاکت میرسیدند باز هم نفرات جدیدی جای آنها را پر میکردند.
فرمانده سپاه سلمان استان سیستان و بلوچستان در پایان تأکید کرد: با توجه به شرایطی که جنگ تحمیلی داشت، نباید بگذاریم تاریخ دفاع مقدس دچار تحریف و فراموشی شود؛ پس امروز که فرماندهان آن دوران حضور دارند نباید بگذارند چنین اتفاقی بیافتد؛ که این امر هم با بازگو شدن ریز خاطرات دوران دفاع مقدس میسر است.