به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، رهبر انقلاب روز گذشته تاکید کردند که «اصلیترین هدف مراکز فکر و اندیشه در دنیای استکبار، از بین بردن عناصر ماندگاری انقلاب است». اما عناصر یا نقاط قوت ماندگاری انقلاب کدام است؟ و چگونه می توان به این ماندگاری کمک کرد؟ پاسخ به این پرسش های کوتاه، شاید هرکدام مباحث مفصل بطلبد اما در این مجمل اشاره ای مختصر به برخی از این موارد خواهد شد.
عناصر یا نقاط قوت ماندگاری انقلاب کدام است؟
مرور مصایبی که مردم ایران و به تبع آن انقلاب اسلامی در 37 سال اخیر با آن مواجه بوده است نشان می دهد که چه در بحران های امنیتی و نظامی دهه اول انقلاب مانند ناامنی ها و ترورهای دهه 60 و حتی 70 و نیز جنگ تحمیلی 8 ساله، چه در بحران های سیاسی مانند ماجرای عزل اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران یا شبهه افکنی گروهک ها و جریان های سیاسی مخالف انقلاب اسلامی یا ماجرای عزل آیت ا... منتظری از قائم مقامی رهبری توسط امام خمینی(ره)، حوادث تیر 1378، فتنه 88 و مسائلی از این دست، چه در بحران های اقتصادی نظیر تحریم های سهمگین آمریکا از ابتدای انقلاب تا کنون و نیز مشکلات کمبودهای معیشتی و ... گرچه هدف اصلی در ظاهر سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بوده است اما مردم آماج شدیدترین مصائب و سخت ترین گرفتاری ها بوده اند.
جالب این جاست که در مقابل همین مردم با احساس مسئولیت خود در تمامی این برهه ها باعث شده اند تا اهداف طراحی شده دشمن نقش بر آب شود. این یک شعار نیست؛ یک واقعیت کتمان ناپذیر است که اگر مردم پای انقلاب شان نباشند، هیچ چیز نمی تواند آن انقلاب را حفظ کند. حافظه تاریخی مردم ایران غائله ها، عملیات ها، فتنه ها و خیابان کشی ها و ترورهای بی شماری را به یاد دارد که تنها با حضور آن ها جمع شده است و نیز 22 بهمن ها و انتخابات هایی که حتی زیر بمباران شهرها وروستاها تعطیل نشد و مردم بی هیچ واهمه ای پای انقلاب خود ایستادند. بنابراین اولین عنصر در ماندگاری انقلاب، «مردم» هستند، یعنی صاحبان واقعی انقلاب. البته این حضور با انتخاب های به جا و آگاهانه افرادی که در مسیر انقلاب اسلامی و تقابل با دشمنان قسم خورده انقلاب بوده اند، کامل شده است.
عنصر بعدی همین زنده نگه داشتن مناسکی است که نام برده شد. زنده بودن 22 بهمن، 13 آبان، روز قدس و در این اواخر 9 دی، برگزاری انتخابات ها و انتقال نرم قدرت در کشور با رای مردم، توجه مردم به دفاع مقدس و پویایی اردوهای «راهیان نور»، دمیده شدن روح معنویت در جامعه که نشانه های آن را می شود در حضور گسترده مردم به خصوص جوان ها در مراسم شب های قدر یا عرفه و اعتکاف و ... دید و مناسک و مناسبت هایی از این دست را باید دیگر عنصر در ماندگاری انقلاب توصیف کرد.
عنصر بعدی در ماندگاری انقلاب را باید جهش قدرت علمی ایران و جایگاه کشور در تولید علم دانست. علم که یکی از مهم ترین عناصر قدرت نرم است توانسته تاحدودی جور کوتاهی در دیگر حوزه های قدرت نرم مانند اقتصاد و فرهنگ را بکشد.از دیدگاه این قلم، نفوذ گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه های ساخت قدرت نرم چون ادبیات و شعر و تاحدودی در سینما نیز از دیگر عناصر ماندگاری انقلاب است. به نظر می رسد، در این عرصه، ورود جدی رهبر انقلاب به این زمینه ها، نظیر جلسات مدون ایشان و شعرا و نویسندگان و نیز نشست کارگردان های سینما با ایشان و مصادیقی از این دست، نشان می دهد که این ورود خود یکی از موتورهای اصلی حرکت گفتمان انقلاب در این زمینه ها بوده است. البته مثلا در حوزه سینما هنوز راه های نرفته زیادی داریم، درباره موسیقی باید قدم های جدی برداشت و... اما این حضور خود یکی از عناصر ماندگاری انقلاب است.
2 پیشنهاد برای کمک به ماندگاری انقلاب
در لیستی که در بالا اشاره شد می توان بازهم موارد و مصادیقی درلایه های مختلف نوشت که از حوصله این یادداشت خارج است اما برای این منظور 2 پیشنهاد مطرح می شود:
1- در سال های پایانی دهه چهارم انقلاب اسلامی، عناصری که به ماندگاری انقلاب کمک کرده است رصد شده در نخستین گام یکی از مهم ترین اقدام هایی که باید انجام شود، تقویت همه آن عناصراست. مثلا هیچ کس نمی تواند کتمان کند در عرصه هایی که ما به جوانان مومن و انقلابی میدان دادیم (از عملیات های مهم دفاع مقدس گرفته تا عرصه هایی چون علم و حتی شعر و ادبیات و ...) شاهد جهش ها و رشد های فوق العاده ای بوده ایم که این موضوع همچنان باید در دستور کار باشد.
2- اکنون که دشمنان از تکفیری ها گرفته تا غرب به رهبری آمریکا، مقابل ایران به نحو غیر قابل تصوری صف آرایی کرده اند و اندیشکده ها و اتاق های فکر غرب مدام علیه ایران به تولید محتوا و راهکار مقابله مبادرت می کنند (در یک نمونه کوچک از این دست تولیدات می توانید به پیشنهادهای نشریه معتبر فارین افرز به دولتمردان آمریکا برای مقابله با ایران رجوع کنید)1 لازم است که نهادهای تاثیرگذار در تصمیم گیری و تصمیم سازی مانند مجلس و نیز حوزه های علمیه مراکزی را برای رصد مدام این اندیشکده ها ایجاد کنند. این مراکز باید در فاصله های مدون، گزارشی از آن چه علیه انقلاب طراحی می شود را در دو سطح هم به مردم و هم به مراکز تصمیم گیر مانند وزارت اقتصاد، وزارت صنعت، وزارت نفت، وزارت جوانان و ... ارائه کنند تا بخشی از تصمیم گیری ها در این مراکز نیز متناسب با طراحی دشمن انجام شود.
وظیفه دوم نهادهایی که نام برده شد باید شناسایی بدون تعصب نقاط ضعف انقلاب باشد. تعارف نداریم؛ در برخی حوزه ها مانند اقتصاد و معیشت مردم، نیز تولیدات صنعتی و رشد این حوزه و همچنین حوزه مهمی چون فرهنگ با وجود پتانسیل های بی نظیری که داشته ایم اما نتیجه ای که باید و درشأن مردم بوده است را نگرفته ایم. این ضعف ها و آسیب ها باید استخراج شده و برای آن ها برنامه ریزی کوتاه، میان و بلند مدت انجام شود. اکنون که در عرصه سخت قدرت، آسیب پذیری کشور بسیار کم شده است، این مسیر را باید در حوزه نرم قدرت مانند اقتصاد و فرهنگ نیز برویم. امروز این یک وظیفه انقلابی برای همه دوستداران انقلاب است که آسیب ها را از انقلاب بزدایند.
مردم ایران، در روزگاری که زیر شنی تانک های بعثی و بمب های شیمیایی آلمانی و انگلیسی و موشک های آمریکایی ها تکه تکه می شدند، اما برخی کشورها حتی یک متر سیم خاردار به آن ها نمی فروختند، خودشان مظلومانه با دست های خالی پای انقلاب شان ایستادند. هیچ تاریخ نگاری نخواهد فهمید بر مدافعان خرمشهر در 34 روز مقاومت مقابل مجهزترین لشکر خاورمیانه در سال 59 چه گذشت یا فرزندان مظلوم امام خمینی چگونه توانستند مهران و پاوه و دزفول و آبادان و ... را از گزند بعثی ها دور نگه دارند اما همین تاریخ حتی اگر شده یک خط خواهد نوشت که این «مردم» بودند که انقلاب شان را ماندگار کردند و حالا انتظار زیادی نیست اگر از مسئولان بخواهند برای رفع مشکلات شان قدم های جدی بردارند.
پی نوشت: 1-این مقاله با عنوان «Iran Policy After the Deal» در 14 دسامبر 2015 (23 آذر 94) به ارائه راهکارهای سیاسی و غیرسیاسی برای مقابله با قدرت فزاینده ایران در منطقه و جهان به خصوص پس از اجرای «برجام» پرداخته است. نکات مهمی از این مقاله در صفحه 2 روزنامه خراسان مورخ 12 دی ماه منتشر شده است.
منبع:روزنامه خراسان