به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۶ روز مهمی در تقویم تاریخ دفاع مقدس است. روز اجرای عملیاتی که حاصل آن آخرین پیروزی بزرگ سپاهیان اسلام در پیشروی تا قلب خاک عراق و آزادسازی چند نقطه استراتژیک از مواضع دشمن بود و متعاقب این پیروزی و برد وسیع نظامی، جنایت وحشیانه دشمن زخم خورده در فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه که وسیعترین قتل عام و نسل کشی مردم یک شهر به دست حاکمان خود آن کشور در تاریخ معاصر محسوب میشود.
زمینههای عملیات
منطقه حلبچه و خرمال، اگرچه از گذشته مورد توجه طراحان نظامی سپاه پاسداران بود و هر از چندگاهی در مقاطع مختلف جنگ مورد بررسی آنان واقع میشد، ولی با توجه به تمرکز تلاش اصلی نیروهای خودی در جبهه جنوب، انجام عملیات در این منطقه، هیچگاه به طور جدی مطرح نمیشد.
در پی اصلی شدن جنگ در جبهه شمالی - که در اثر پیدایش مشکلات و معضلات بسیار بر سر راه انجام عملیات در جبهه جنوبی ایجاد شد - و نیز توقف عملیات در منطقه بیتالمقدس ۲، توجه بیشتری به منطقه حلبچه مبذول شد.
طراحی عملیات والفجر-۱۰ درحالی انجام شد که دشمن اگرچه منطقه عملیاتی بیتالمقدس ۲ را - بهدلیل احتمال هجوم قوای ایران - مسدود کرده بود، ولی گمان میبرد تهاجم اصلی در جبهه جنوب خواهد بود. به این ترتیب عملیات بزرگ سال ۶۶ در منطقه عمومی حلبچه طراحی و اجرا شد.
اهداف و طراحی عملیات
در عملیات والفجر ۱۰ علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمدهی نظامی زیر مورد نظر بود:
۱- آزادسازی شهرهای حلبچه، خرمال، دجیله، بیاره و طویله
۲- فراهمسازی مقدمات تصرف سد دربندیخان
۳- مسدود کردن عقبه اصلی دشمن در استان سلیمانیه
وضعیت زمین و جغرافیای منطقهی عمومی حلبچه بهگونهای بود که بهطور طبیعی، مانور مشخصی را میتوان در آنجا اجرا کرد. بر این اساس، از همان ابتدا دو بازوی اصلی برای عملیات در نظر گرفته شد:
۱- محور ملخور به طرف خرمال (به منظور بستن تنگه خرمال) و محور غرب بالامبو و امتداد تمورژنان و تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچهی دربندیخان.
۲- مقرر شد دو بازو در ساحل شرقی دریاچه با یکدیگر الحاق کنند. با این اقدام همه قوای دشمن در دشت زور محاصره میشدند.
مراحل عملیات
عملیات با رمز مقدس: «یا محمد ابن عبدالله (ص)» آغاز شد.
در مرحله اول عملیات، سرعت عمل یگانها بهگونهای بود که اغلب آنها توانستند تمامی اهداف خود در مرحله اول را به تصرف درآورند. به غیر از واکنش دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران تحرک دیگری از نیروهای عراقی مشاهده نشد و تعدادی زیادی از آنها که در خواب بودند، کشته و یا اسیر شدند.
درحالیکه نیروهای خودی از روحیه خوبی برخوردار بودند و تلفات آنان نیز بسیار اندک بود، از هم گسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه موجب شد تا بر آغاز سریعتر مرحله دوم عملیات تأکید شود. دشمن بنابر تصوری که در مورد عملیات داشت، ستونهای متعدد و طویلی را با عبور از پلهای ملاویسی و زلم به طرف دوجیله و سپس حلبچه روانه کرد.
مرحله دوم عملیات از ساعت ۲۲ روز ۱۳۶۶/۱۲/۲۵ آغاز شد. قرارگاه قدس با تصرف پل گردکو، تنگه خرمال را مسدود کرد. در پی آن به قرارگاه فتح ابلاغ شد که به پیشروی خود ادامه دهد تا با قرارگاه قدس الحاق کند.
مرحله سوم عملیات از شروع تاریکی روز ۱۳۶۶/۱۲/۲۶ در محور قرارگاه قدس به منظور پیشروی در شمال رودخانه زلم و الحاق با قرارگاه فتح در دوجیله آغاز شد.
مرحله چهارم عملیات در تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۸ و به منظور تحکیم خطوط پدافندی در تنگه به اجرا درآمد و نیروهای عمل کننده ضمن تصرف یال و تپه ریشن، در محور جاده «سه تپان» نیز به طور محدود پیشروی کردند و سرانجام در امتداد رودخانه ملاویسی و تپه و یال ریشن خط پدافندی مناسبی تشکیل دادند.
برگ برندههای عملیات
۱- تلفات کم: با وجود وسعت بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر مربع منطقه عملیاتی دشتزور (منطقه هدف حمله رزمندگان) آمار تلفات نیروهای خودی کم بود.
۲- تارومار ضد انقلاب: نیروهای خودی در این عملیات اسناد و مدارک فراوانی مربوط به فعالیتهای ضد انقلاب در استخبارات شهرستان حلبچه بهدست آورند و ضربهای قوی به گروههای ضد انقلاب شامل دمکرات، کومله و رزگاری وارد کردند.
۳- برد سیاسی: با توجه به اهمیت سیاسی منطقه عملیات و شهرهای حلبچه، دجیله، خرمال، بیاره، طویله و آزادسازی شهر مرزی نوسود (در مرز ایران) عملیات والفجر۱۰ آثار سیاسی مهمی داشت.
همچنین این عملیات که در اوج جنگ شهرها انجام شد از نظر محافل جهانی یک پیروزی سیاسی نظامی تلقی شد. این درحالی بود که پیش از این عملیات غرور آفرین، ارتش عراق تصور میکرد ایران همچنان در جبهههای جنوب عملیات خواهد کرد و بر این اساس برنامهریزی کرده بود.
سرعت اجرای عملیات، دسترسی سریع یگانها به اهداف، غافلگیری دشمن و عقب ماندن از اهدافش سبب شد منطقهای به وسعت ۱۰۰۰ کیلومتر مربع (دشتزور) شامل ۳ شهر و بالغ بر ۷۰ روستا ابتدا محاصره و سپس تصرف شود.
عراق در واکنش به استقبال مردم کرد منطقه از رزمندگان ایرانی و جبران آنچه در این منطقه از دست داد، شهرها و برخی روستاهای این منطقه از جمله حلبچه را در ابعاد وسیعی بمبباران شیمیایی کرد که به شهادت و مصدومیت حدود ۱۰ هزار تن از مردم این منطقه و تعدادی از رزمندگان انجامید.
بازتاب بینالمللی گسترده فاجعه حلبچه علاوه بر محافل دیپلماتیک و رسانهها، افکار عمومی را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داد.
نتایج عملیات
۱- آزادسازی منطقهای به وسعت حدود ۱۲۰۰ کیلومتر مربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله عراق و همچنین نوسود ایران.
۲- کاهش خط پدافندی خودی.
۳- گشودن جبههای جدید برای دشمن و انتقال توان عمدهای از ارتش عراق به جبهه شمالی.
۴- به اسارت درآودن ۵۴۴۰ تن از نیروهای دشمن.
۵- انهدام ۲۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۶۰ قبضه توپ صحرایی، ۲۰ قبضه توپ ضدهوایی، ۴۰ قبضه خمپارهانداز، ۱۳ دستگاه مهندسی، ۲۳۰ دستگاه خودرو و ۷۵۰ قبضه اسلحه انفرادی و آرپیجی هفت.
۶- به غنیمت درآوردن ۹۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۰۰ قبضه توپ صحرایی، ۲۰ قبضه توپ ضدهوایی، ۲۰ قبضه خمپاره انداز، ۱۵ دستگاه مهندسی، ۸۰۰ دستگاه خودرو و ۶۱۱۰ قبضه اسلحه انفرادی و آرپیجی هفت.
۷- فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه
رزمندگان غیور ایرانی با یاری نیروهای کُرد عراقی موفق شدند تا در عمق خاک این کشور پیشروی کنند و با رشادتهای بسیار توانستند برخی از شهرهای کُردنشین از جمله حلبچه را از دست نیروهای بعثی آزاد کنند و اینگونه خسارت سنگینی را به ماشین نظامی و جنگی عراق وارد آوردند. پس از ورود نیروهای ایرانی به این شهر، مردم شهرها و روستاهای اطراف به استقبال از آنان شتافتند.
صدام حسین در واقع میخواست ساکنان کُرد حلبچه را مجازات کند، زیرا به گفته یکی از سخنگویان دولت بغداد این مردم نه تنها برابر اشغال شهر، توسط نیروهای ایرانی مقاومت نکردند بلکه از اشغالگران با هلهله و شادی استقبال کردند و البته این همدلی مردم حلبچه با ایرانیان تعجبی ندارد، زیرا نیروهای ایرانی و رزمندگان کُرد با مقاومت توانستند که ساکنان حلبچه را از شر آن حاکم منفور عراق آزاد کردند.
بدین ترتیب این مساله چنان برای حزب بعث غیرقابل باور بود که در یک اقدام غیرانسانی و به قصد انتقامگیری از این شکست در عملیاتی به نام اَنفال با ۵۰ فروند هواپیمای ویژه ارتش عراق که هر یک به چهار عدد بمب شیمیایی ۵۰۰ کیلویی مجهز بودند، در آسمان حلبچه ظاهر شد و با ریختن ۲۰۰ بمب حاوی مواد شیمیایی به کشتار مردم این منطقه کُردنشین پرداخت و جنایت بیسابقهای را در تاریخ جنگ تحمیلی رقم زد. در این رویداد تلخ هزاران زن، مرد، کودک، پیر و جوان به شهادت رسیدند.
امام خمینی (ره) در خصوص کشتار حلبچه توسط صدام فرمودند: «او حیوان درندهای است که حتی ملت خودش را هم بمباران شیمیایی میکند. او با این کار نام خود را به عنوان عامل یکی از غیرانسانیترین صحنههای جنگی برای همیشه ثبت کرد.»
در پی این حمله که به عنوان بخشی از عملیات «انفال» مشهور است، حدود ۵ هزار نفر از مردم حلبچه عراق که عموماً غیرنظامی بودند به شکلی فجیع و بیرحمانه و تنها ظرف چند دقیقه جان خود را از دست دادند. همچنین به گفته منابع، نزدیک به ۱۰ هزار نفر از مردم این منطقه مصدوم شدند که شاید هنوز هم یادگاریهای تلخ آن فاجعه را در نفسهای خسته خود احساس کنند.
البته به این لیست، باید به صدها نفر دیگر اشاره کرد که براثر عواقب تنفس گازهای سمی، سالها بعد جان خود را از دست دادند و یا فرزندانی با نقص جسمی به دنیا آوردند. بمباران شیمیایی شهر حلبچه، که در فاصله ۱۰ الی ۱۵ کیلومتری مرز ایران قرار دارد، در شرایطی به دستور صدام به وقوع پیوست که پیروزی نیروهای ایرانی در عملیات والفجر در جبهههای کردستان عراق، آزادسازی بسیاری از منطقههای کردنشین از جمله «حلبچه» را به همراه داشت. پس از ورود نیروهای ایرانی به این شهر، مردم شهرها و روستاهای اطراف به استقبال از آنان رفتند. همین موضوع تبدیل به دستاویزی برای رژیم بعث شد تا هدف حملات خود را به قصد انتقامگیری از این شکست به سمت مردم خودش نشانه برود و این منطقه را هدف بمبهای شیمیایی قرار دهد.
پیام «امام» در پی پیروزی «والفجر ۱۰» و انتقام صدام از مردم مظلوم «حلبچه»
بسم الله الرحمن الرحیم
از عنایات خداوند بزرگ و توجه رسول معظم او به این ملت مقاوم و ایثارگر ورزمندگان سلحشور اسلام در پیروزی بزرگ و برق آسای «والفجر ۱۰» سپاسگزارم. به یقین، این هدیه الهی، از ختم این سال پر حادثه، تحقق وعدهی: «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» از ثمره مقاومت بی نظیر این ملت بزرگ در برابر حملات بزدلانه عفلقیان در بمباران شهرهاست.
اخبار پیروزیها و حماسههای دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود؛ و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او، خصوصا آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروی هوایی و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهای مردمی و کرد ابلاغ کنید؛ و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهای آزاد شده عراقی، که بدون اینکه حتی یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهای آنان شلیک شود، با آغوش باز و فریاد «الله اکبر» ازرزمندگان ما استقبال نمودند، برسانید و به آنها بگویید که میبینید صدام چگونه دیوانهوار شما و شهرهایتان را بمباران خوشهای و شیمیایی میکند؛ و خواهیم دید که جهانخواران، چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این پیروزیهای بزرگ و جنایات صدامیان خواهند گذشت.
اینجانب با تشکر مجدد از ملت مقاوم ایران و رزمندگان عزیز، از جوانان غیرتمند کشور سرافراز اسلامی ایران میخواهم که به جبههها عزیمت کنند و با تداوم عملیات خود، مجال تجدید سازمان و تنفس عفلقیان شکست خورده و مستاصل را بگیرند. دست قدرت و نصرت بی انتهای خداوند، یار و ناصرتان باد.
۱۳۶۶/۱۲/۲۷ - روحالله الموسوی الخمینی
منبع: حیات
انتهای پیام/ ۱۳۴