به گزارش خبرنگار دفاعپرس از همدان، هر سال براساس مقتضیات ویژهای برخی از شهدا به عنوان الگو به جامعه معرفی میشوند، امسال شهید تقی بهمنی به عنوان شهید شاخص سال استان همدان معرفی شده است.
«تقی بهمنی» روز ۱۲ تیر ۱۳۳۵ در شهر همدان متولد شد. تحصیلات خود را تا دیپلم ادامه داد. برای خانواده عصای دست بود؛ روزها کار میکرد و شبها درس میخواند. ابتدا عضو سپاه دانش بود و بعدها معلم شد. سادهترین غذا را میخورد و هرچه هم حقوق گرفت در همان روستایی که معلمش بود، صرف کرد.
جنگ برای او مدرسه تازهای بود؛ فرمانده عملیات شد و در خطرات و سختیها، همیشه پیشقدم بود.
«علی شادمانی» از همرزمان این معلم شهید روایت کرده است: «از سربازی یک دست لباس آورده بود و وقتی برای دفاع از پاوه رفت؛ همان را به تن کرد. حود ۶ ماهی در پاوه بودیم و پس از برگشت به همدان برای معلمی به اسدآباد بازگشت تا اینکه جنگ آغاز شد. پس از تشکیل سپاه، هم خودش به جبهه رفت و هم دست مرا گرفت و به سپاه برد.
در حال استراحت بند پوتینش را آنقدر محکم میبست که احساس میکردیم با همه وجود، آماده دفاع است و ساده زیستی و بریدن از تعلقات دنیوی، ویژگی بارز سردار شهید تقی بهمنی بود».
«علیاصغر حاجی بابایی» دیگر همرزم شهید نیز با بیان اینکه شهید «بهمنی» فرمانده تمام فرماندهان بود، میگوید: این موضوع را سردارانی همچون سردار شادمانی، سردار شهید همدانی نیز تایید کردهاند و با وجود اینکه فرمانده بود؛ بسیار ساده و مخلص بود
۲۵ ساله بود که به شهادت رسید؛ دهم اردیبهشت ۱۳۶۰ بر اثر اصابت ترکش خمپاره در جبهه غرب؛ با همان یک دست لباس سربازی! با همه بلندآوازگی، گمنام بود و وقتی پر کشید؛ خانواده فهمیدند که فرمانده بوده است.
وصیتنامه شهید:
تقی بهمنی نوری بود در ظلمت و باید روزی به ملکوت اعلا میپیوست، در وصیتنامه این شهادت آمده است که «.. به خاطر اسلام؛ بلکه برای رسیدن به معبودم در این جبهه مبارزه میکنم و معتقد هستم این دنیا برای انسان یک زندان بیش نیست چنانکه شیعه از اول در برابر ستمگران همواره نه گفتهاند. ما شیعهها گفته زور را تحمل نمیکنیم. پای مقاومت ستمگران را خواهیم شکست و فراموش نمیکنیم که درس بزرگی از سرور آزادگان حضرت سیدالشهدا (ع) آموختهایم.
میدانم که این جنگ تحمیلی پایدار نیست و خداوند وعده داده است که پیروزی از آن ما است. خدا خود شاهد است که در این جنگ تحمیلی هم از طرف خودی من زجر میبرم و هم از طرف دشمن، زیرا از درون با ستون پنجم در جنگ روبرو هستیم و از خارج با ابرقدرتهای شیطانی. خدایا تو را قسم میدهم به جوانان آغشته به خون که اسلام را در این لحظه از زمان یاری کن.
اما شما مسلمانان در این موقع از زمان نشان بدهید که ما آزاده و پیرو مکتب اسلام هستیم. من شهادت را دوست دارم، زیرا هر لحظه به استقبال آن میروم و با خون خودم میخواهم اسلام را یاری کنم؛ اگر خدا این قربانی را از خانواده ما قبول کند.
خانواده عزیزم شما را به خدا قسم میدهم بعد از مرگ من اگر مجلس عزاداری به پا کردید؛ خوشحال باشید و جشن بگیرید و به تمام بازماندگان بگوئید که خدا هم از ما قبول کرد
من به هیچکس بدهکاری ندارم و از چند نفر مقداری پول میخواهم که آنها را برای بچهها و خانوادههای بیسرپرست به مصرف رسانید و باز هم دوست دارم که با لباس و سایر وسایل از جمله پوتین در خاک بسپارید.»
انتهای پیام/