حمله تروریستی به کنسولگری ایران واکنشی به حجم بالای شکست‌های تل‌آویو است
«محمد قادری» کارشناس مسائل غرب‌آسیا در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل دفاع‌پرس با اشاره به حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، اظهار داشت: مهم‌ترین اهداف رژیم صهیونیستی از حمله تروریستی به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه، اولا یک واکنش عصبی به حجم بالای شکست‌های پی‌درپی آن‌ها در عرصه رسانه‌های دنیا و همچنین افکار عمومی مردم جهان است.
قادری افزود: بر همین اساس اگر بخواهیم ابعاد مختلف جنگ غزه را بعد از انجام عملیات «طوفان‌الاقصی» مورد بررسی قرار دهیم؛ مهم‌ترین بُعدی که رژیم صهیونیستی در آن شکست خورده بُعد رسانه‌ای آن است. زیرا آن تصویری را که بعد از ۷۵ سال سعی کرده بودند در میان افکار عمومی دنیا ایجاد کنند با این وقایع به یکباره فروریخته است.
کارشناس مسائل غرب‌آسیا ادامه داد: با توجه به این موضوع شاهد هستیم که صهیونیست‌ها واکنش‌های عصبی را نسبت به این موضوع نشان می‌دهند که هم افکار عمومی داخل جامعه صهیونیستی و هم افکار عمومی دنیا را نسبت به جنایاتی که در غزه انجام می‌دهند، توجیه کنند.
وی خاطرنشان کرد: آن‌ها در اقدامی دیگر در حال تلاش برای درگیر کردن جمهوری اسلامی ایران در فضای جنگی حاکم بر غزه هستند. در واقع آن‌ها به دنبال تحقق این هدف هستند که به نوعی به دنیا القاء کنند که رژیم صهیونیستی فقط با غزه نمی‌جنگد، بلکه با یک جبهه گسترده‌تری در حال جنگ است.
قادری اضافه کرد: حمله هوایی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در سوریه یک کنش نبوده است، بلکه واکنشی بوده نسبت به شکست‌هایی که این رژیم اشغالگر تا به امروز متحمل شده است.
کارشناس مسائل غرب‌آسیا یادآور شد: نکته بعدی که باید به آن اشاره کرد این است که شخص نتانیاهو به‌عنوان بازنده اصلی این ماجرا به شدت تلاش می‌کند تا به نوعی جنگ غزه را وارد یک فضای جدیدی کند. علت آن هم این است که مشخصا بازنده اصلی هرگونه آتش‌بس و پایان جنگی شخص نتانیاهو است.
وی در بخش دیگر سخنان خود عنوان کرد: موضوع مهم دیگر این است که فضای عمومی جهانی دیگر هیچ توجیهی را بابت جنایات خود در غزه نمی‌پذیرد و طبیعات دست زدن به چنین اقداماتی بهانه‌سازی برای تداوم جنایات این رژیم اشغالگر و نامشروع است.
قادری تصریح کرد: نتانیاهو یک برآورد اولیه‌ای از انجام حمله به غزه داشت که آن را اعلام هم کرده بود. نخستین هدف او تسلط کامل بر شهر غزه بود که این موضوع روی نداده است. دومین هدف هم حذف کامل حماس بود که آن هم محقق نشده است. چنانچه آمار و شواهد نشان از قرار داشتن سازمان رزم «حماس» در بالاترین میزان خودش است و شاید فقط بین ۱۵ تا ۲۰ درصد آن توسط ارتش «اسرائیل» آسیب دیده باشد.
کارشناس مسائل غرب‌آسیا افزود: عدم توانایی رژیم صهیونیستی در دستیابی به اهداف و برنامه‌های از پیش تعیین شده که قرار بود ظرف مدت دو هفته محقق شود، اما می‌بینیم که بعد از گذشت شش ماه نیز چنین اتفاقی روی نداده است. بر همین اساس هم از این بابت نتانیاهو به شدت تحت فشار قرار دارد.
وی ادامه داد: بر همین اساس است که شاهد رفتار‌های غیر راهبردی و عصبی نتانیاهو هستیم. ضمن اینکه بخشی از این فشار افکار عمومی، در داخل و برای مسئله اسرای صهیونیست اسیر در دستان حماس است. اما آن‌ها تصور می‌کنند که با وارد آوردن فشار بر روی جمهوری اسلامی به نوعی میجبهه نبرد را تغییر بدهند و یا این فشار را از روی خوشان بردارند.
قادری خاطرنشان کرد: در واقع باید گفت نتانیاهو هنوز به این باور نرسیده است که این ماجرا با گذشته متفاوت است و جبهه مقاومت در یک فرآیند کاملا متحد د ابعاد و اضلاع مختلف وارد میدان نبرد با رژیم صهیونیستی شده است. این وضعیت هم در حوزه فلسطین، هم در حوزه کشور‌های مقاومت ازجمله لبنان، عراق و یمن مشاهده می‌شود.
کارشناس مسائل غرب آسیا اضافه کرد: بر همین اساس است که مشاهده می‌کنیم نتانیاهو بدون هیچ راهبرد مشخصی فقط به کشتار مردم غزه به خصوص زنان و کودکان مشغول است. اما مهمتر آنکه امریکا و کاخ سفید نیز در این فرآیند مشارکت می‌کنند و این وضعیت و جریان کاملا محسوس است.
وی عنوان کرد: چنانچه مقامات جمهوری اسلامی ایران پیرامون اتفاقی که در دمشق افتاد اعلام کردند، چه آمریکا رسما مسئولیت خود را بپذیرد و چه از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند از نظر ایران شریک رژیم صهیونیستی در این ماجرا است و همانند این رژیم اشغالگر از تبعات آن در امان نیست و با پاسخ ایران روبرو خواهند شد.
قادری در پاسخ به این سوال که رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ غزه تاکنون حمله‌های متعددی به مواضع جمهوری اسلامی ایران در منطقه داشته تا بتواند ایران را به یک جنگ مستقیم بکشاند و آیا در تحقق این هدف خود موفق خواهد شد، افزود: اولا رژیم صهیونیستی معمولا با یک پیوست رسانه‌ای مفصلی این قبیل اقدامات خودشان را انجام می‌دهند. آن اقدام آن‌ها هم این است که ضمن فضاسازی برای افکار عمومی داخل کشورمان اینگونه القاء کنند که رژیم صهیونیستی در این ماجرا‌ها دست برتر را دارد و ایران از پاسخ دادن به این قبیل عملیات‌ها عاجز است.
کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: آن‌ها از این طریق به دنبال این مهم بودند تا ضمن تحقیر جمهوری اسلامی، فضای رسانه‌ای را هم در دستان خود بگیرند. البته دیدیم که در اتفاق اخیر هم به نوعی در فضاسازی در شبکه‌های اجتماعی موفق بودند، اما جمهوری اسلامی ایران با یک راهبرد هوشمندانه در عین حال که ضربات بسیار مهلکی را بر جبهه آمریکایی - صهیونیستی وارد می‌کند تا الان با یک تدبیر هوشمندانه از افتادن در تله آن‌ها جلوگیری کرده است.
انتهای پیام/ ۱۳۴
