سومین جلسه بازخوانی عملیات طریق­ القدس؛

باید جان مجروحان را نجات می‌دادیم/ زیر بمباران دشمن، معبر می‌کشیدیم

ساعت 12 شب پای کار رفتیم. در آنجا یک­ساعتی پشت میدان مین توقف داشتیم که همه نیروها به حالت درازکش در همان­جا موضع گرفتند. عراقی­ها هنوز آتش تهیه می­ ریختند. میدان را باز کردیم و علی­رغم اینکه میدان را خمپاره باران کرده بودند اما معبر کشیدیم.
کد خبر: ۶۶۴۹۰
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۱ - 16January 2016

باید جان مجروحان را نجات می‌دادیم/ زیر بمباران دشمن، معبر می‌کشیدیم

به گزارش دفاع پرس از مشهد، سومین جلسه بازخوانی عملیات طریق­ القدس با حضور جمعی از پیشکسوتان دفاع مقدس در محل اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس برگزار شد. در این جلسه به بررسی نقش تخریب و بهداری در قبل از عملیات طریق­ القدس پرداخته شد.

ابتدا دکتر سید سعید موسوی مسئول تخریب قرارگاه کربلا سخنانی را در خصوص این عملیات ایراد کرد. وی اظهار داشت: در زمان عملیات طریق­ القدس، تنها یک قرارگاه فعالیت داشت که آنهم قرارگاه کربلا بود که بعدها قرارگاه خاتم­ الانبیاء(ص) نام گرفت. در همان مقطع چهار قرارگاه فتح، نصر، ظفر و حمزه به عنوان قرارگاه عملیاتی انجام وظیفه می­ کردند.

وی افزود: دو ماه قبل از عملیات طریق ­القدس با نیروها در منطقه شحیطیه استقرار پیدا کردیم، و معمولاً با نیروهای ارتش برای شناسایی می­ رفتیم. من چون در قرارگاه مرکزی بودم بصورت مستقیم با نیروها در ارتباط نبودم ولی با فرماندهانشان ارتباط داشتم. حتی با شهید چراغچی و شهید مهدی میرزایی دو نوبت شبانه شناسایی رفتیم. ما در طول این دو ماه که در شحیطیه بودیم به دفعات به شناسایی رفتیم. در یکی از شناسایی­ ها بر حسب اتفاق مینی را پیدا کردیم که اسمش را پدالی گذاشتیم. به دلیل رملی بودن منطقه امکان کار با سرنیزه نبود لذا با دست کار می­ کردیم.

موسوی خاطر نشان کرد: عملیات طریق­ القدس اولین عملیات وسعی بود که من در آن حضور داشتم. در شب عملیات در جاده سوسنگرد به بستان، سمت راست جاده من و تعدادی از نیروها وارد عمل شدیم و سمت چپ را سردار شهید عاصمی با جمع دیگری از رزمندگان عمل کرد. من و شهید عاصمی همشهری و همکلاس بودیم ولی بدون اینکه از هم اطلاعی داشته باشیم در یک منطقه عملیات کردیم و من این مطلب را بعد فهمیدم.

پیشکسوت دفاع مقدس ادامه داد: آن شب محمد علی­پور، مظفر عقیلی، مصطفی مینی، شهید صبوری، شهید امیر اسدی، شهید مجید پورکرمان من را همراهی می­ کردند. ساعت 12 شب پای کار رفتیم. در آنجا یک­ساعتی پشت میدان مین توقف داشتیم که همه نیروها به حالت درازکش در همان­جا موضع گرفتند. عراقی­ها هنوز آتش تهیه می­ ریختند. میدان را باز کردیم و علی­رغم اینکه میدان را خمپاره باران کرده بودند اما معبر کشیدیم. در همان لحظه یک دستگاه لودر در بین راهی که معبر زده شده بود مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و معبر عملاً بسته شد، که با تغییر جهت معبر برای اینکه نیروها بتوانند عبور کنند چاره اندیشیدیم.

موسوی تصریح کرد: یک ساعت از شروع عملیات نگذشته بود که به اتفاق نیروها جلو رفتیم. آن شب من امدادهای غیبی را به چشم خود دیدم. معمولاً وسائل نقلیه به علت رملی بودن منطقه در عبور و مرور دچار مشکل می­شدند اما آن شب نم بارانی زد و باعث شد تا زمین مسطح و غیر قابل نفوذ شود و ماشین­ها و اداوات سنگین و نیمه سنگین به روانی مسیر را طی کنند.

در ادامه جلسه دکتر جاوید مسئول بهداری نیروهای خراسان در ستاد جنوب به تبیین نقش بهداری در عملیات طریق­ القدس پرداخت و اظهار داشت: نزدیک عملیات طریق ­القدس شهید سید علی حسینی پیش من آمد و گفت یک راه احداث شده است که باید شما با سازماندهی کردن یک دسته از نیروها از طریق همین جاده تک کنید.  من هم از بین نیروها تعدادی را انتخاب کردم و به سمت منطقه ­ای که شهید حسینی به ما اعلام کرده بود حرکت کردیم. دشمن جلو رملها موانع متعددی ایجاد کرده بود و با این اقدام می­ خواست راه نفوذ ما را سد کند اما به حول و قوه الهی منطقه رملی را رد کردیم و در تپه­ ای که مشرف بود به محل استقرار عراقی­ها موضع گرفتیم. محل استقرار ما داخل یک گودالی بود که احداث کرده بودند و ما حدود یک ماه در آنجا بودیم. از جمع حاضر فقط شهید سید علی حسینی و من حق رفت و آمد داشتیم و بقیه در آنجا ثابت بودند. من در بعضی مواقع در همین محل دیده­ بانی هم می­ کردم.   

وی افزود: ما قبل از عملیات طریق ­القدس در همین محور یک بیمارستان زیر زمینی احداث کردیم که یک دکتر عراقی به نام دکتر ابوابراهیم آنجا زحمت می­ کشید.  24 کیلومتر آن­ طرفتر یک اتاق عمل ساختیم و دکتر اعتضادی را به عنوان مسئول آن انتخاب کردیم. در همین بیمارستان من خودم امدادگران را آموزش می­ دادم. در همین بیمارستان زیرزمینی برادر و پسرم را مسئول جابجایی شهدا کرده بودم و از طرفی هم یکی از روحانیون را گذاشته بودم تا بالای سر شهدا حاضر بشود و محتویات جیبهایشان را خالی کند و در پاکتی گذاشته تا به خانواده­اشان تحویل دهند. 

منطقه رملی که روی توپخانه دشمن اشراف داشت محل استقرار نیروهای بهداری بود و ما از همانجا چزابه را دیده ­بانی می­ کردیم. با اتمام عملیات طریق­ القدس چند ماهی طول کشید تا تنگه چزابه آرام گرفت. 

سپس دکتر توکلی از اعضا تیم پزشکی که در عملیات طریق­ القدس حضور داشتند شروع به صحبت کرد. وی گفت: ما به عنوان تیم پزشکی از ابتدا هیچ امکاناتی نداشتیم. فقط یک سیمرغ بود که صندلی­ های عقب آن را باز کرده بودند و به عنوان آمبولانس از آن استفاده می­ کردند. داروهایی هم که به منطقه می­ امد از محل کمکهای مردمی بود.

وی یادآور شد: ما تا بعد از عملیات طریق القدس بهداری تیپ و یا یگان مستقلی نداشتم تا استقلال نیرویی هم داشته باشیم. بیمارستانی هم که دکتر جاوید گفتند احداث کردیم دهانه­ای در حدود5/3 متر و طولی به اندازه 16 متر داشت. ما در این بیمارستان به دنبال آن بودیم که به هر صورتی که شده و آنچه در توان داریم جان مجروحین را نجات بدهیم. ما در این بیمارستان از استان­های دیگر نیز مجروح داشتیم. در این بیمارستان آنقدر مجروح جابجا کرده بودیم که دستهایمان از خون مثل دستی شده بود که حنا گذاشته باشند. 


نظر شما
پربیننده ها