به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مازندران، سردار «حمیدرضا رستمیان» فرمانده یگان عملیاتی ٢۵ کربلا و از فرماندهان دفاع مقدس به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت رزمندگان مازندرانی در کربلای خانطومان به بیان خاطرات و شرح واقعه این عملیات پرداخت که بخش اول آن را از نظر میگذرانیم.
اعزام کاروان ۱۱۰ نفره به نبرد خانطومان
در روزهای پایانی سال ۹۴، موضوع اعزام و حرکت کاروان حسینی به لشکر ٢۵ کربلا اطلاع رسانی شده بود. مسئولین نیروی انسانی و عملیات، آموزش، آماد و ... مشغول شناسایی افراد، ثبت نام، سازماندهی، آموزش و... هماهنگیهای اعزام در فروردین ۹۵ بودند.
خدا را شکر، داوطلبان زیادی برای حضور و رساندن خودشان به کنار حرمین شریف در دمشق و... ثبت و اعلام آمادگی کرده بودند. این وضعیت ما را در انتخاب افراد به دلیل اینکه باعث دلسردی و ناراحتی عاشقان اهل بیت علیهم السلام نشود نگران کرده بود. دوستان و همکاران و سلحشورانی همچون: عبدالله، رامین، محمود، حامد، روح الله، اسماعیل، امین، علی، و...
در شناسایی و انتخاب، افراد شایستهتر، کمک کردند تا بتوانیم بهترین افراد را انتخاب و سازماندهی کنیم. کاروان ۱۱۰ نفره انتخاب شدند و برای نبرد با تکفیریها لحظه شماری میکردند. اعزام مجددیها بیشتر بودند، تجربه نبردهای سالها و ماههای قبل را در ذهن و فکر و عمل داشتند.
آموزشها و چینشها انجام گرفت تعدادی از مالک اشترهای این کاروان پرچمداری میکردند و ما هم به وجود همه عزیزان، بویژه این مالکها افتخار کرده و شاکر نعمتهای خدای متعال بودیم. در تاریخ چهاردهم فروردین سال ٩۵، صدای طبل حرکت کاروان بلند شد. ای یاوران امام حسین علیه السلام، ای یاوران حضرت زینب کبری (س)، ای یاوران امام مهدی (ع)، ای یاوران، ولی امرمسلمین، ای آنانی که درانتظار ظهور هستید.
با شعار: «لبیک یا زینب کبری (س)، کلنا عباسک یا زینب (س)» به پیش، که هل من ناصر حضرت زینب کبری (س) بگوش میرسد. مسافران کاروان پروازشان از تهران به دمشق آغاز شد. پرواز عاشقان ثارالله و زیارت بارگاه منور و معطر حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) شانزدهم فروردین ٩۵بود که پرواز از تهران آغاز شد.
کاروان بسوی کربلایی حرکت میکرد که باید در آینده نزدیک رقم میخورد. روحیه بالا، آمادگی اعتقادی، معنویت ویژه رزمندگان اسلام، این کاروان را درخشان کرده بود. کادر پروازی هواپیما، به چهرههای رزمندگان نگاه میکردند و متعجب و حیران از این کاروانی که بسمت نبرد با تکفیریهای ملعون میرفت بودند. اینها کیانند، چقدر با نشاط، شاداب، شوخ طبع و آماده شهادت هستند.
بیاد اشعار زیبایی که از زبان سردارشهید حاج قاسم سلیمانی بارها و بارها قرائت شده بود افتادم.
«رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند.
چون رهند از دست خویش، دستی زنند.
چون جهند از نفس خویش رقصی کنند»
چقدر زیبا این اشعار با اعضای این کاروان منطبق بود. شور و شعور، نشاط و شادابی عجیبی در این کاروان بهنگام پرواز دیده میشد.
آمدهایم تا نوکری و سربازی کنیم
کاروان در سحرگاه روز شانزدهم فروردین ٩۵ در سرزمین شام بلا فرود آمدند و پس از استراحتی کوتاه راهی محل بارگاه حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) شدند. ضربان قلب بسرعت مینواخت هرچه نزدیکتر به بارگاه نورانی آنان میشدیم صدای تپش قلب بیشتر و بیشتر میشد. چه رابطهای، تمام وجود یک مسلمان شیعی با این بزرگواران هست این چنین تمام وجودمان با نگاه حرم و نزدیک شدن به حریم میتپید.
با نگاه و لمس مضجع شریف، راز دلها با چشمان اشک آلود و تپش قلبهایمان با این بزرگواران سخن میگفت. ما شاهد نگاه عمیق، باران اشکها، نالههای درونی، سرهای خم شده، لبهایی که بدون صدا تکان میخوردند، بودیم. «یا زینب اشفعی لی فی الجنة»، یا ام المصائب، یا جبل الصبر، ای بزرگواری که شاهد سختترین و تلخترین حوادث تاریخ اسلام بویژه در حماسه کربلا سال ۶١ هجری قمری و تلخترین مشکلات را بهنگام اسارت و... کشیده و چشیدهای، آمدهایم تا نوکری و سربازی کنیم.
به ما توفیق و مجوز حضور دادهای، پس ما را بپذیر تا مدافع شایسته حرمین شریف باشیم. آنروز، با صفای دل همه رزمندگان اسلام سپری گشت. تجدید میثاق قلبی با اهل بیت علیهم السلام بسته شد. منتظر ماندیم تا برابر برنامه، خودمان را به میدان کارزار با تکفیریها برسانیم. سحرگاه هفدهم فروردین ٩۵، ساعت حدود یک بامداد بود که بسمت فرودگاه حلب پرواز کردیم.
کاروان عاشورایی با شور و شین، روحیهای بالا در داخل هواپیما رجزخوانی میکردند همگی منتظر رسیدن به فرودگاه حلب بودند. ساعتی گذشت بروی باند خراب و متلاشی فرودگاه حلب فرود آمدیم، پس از استراحت کوتاه، اقامه نماز صبح، بسمت منطقه خانات در جنوب غربی حلب رفتیم. برابر هماهنگی با فرماندهی یگان مستقر در خانطومان، باهم بسوی جبهه خانطومان آمده و از نزدیک کلیه مواضع و خطوط پدافندی این جبهه را بازدید و بررسی کردیم.
پس از حدود سه ساعت، مجددا به منطقه عمومی خانات آمده و با ارکان یگان ویژه ۲۵ کربلا جهت توجیه کامل فرماندهان بسمت جبهه خانطومان آمدیم تا با حضور یک شبانه روز، کاملا شناسایی، توجیهات تغییر و تحول ارکان دو یگان صورت پذیرد.
عبدالله، رامین، محمود، رحیم، شیرزاد، مفید، احمد، باقر، نورمحمد، رضوان، محمدتقی، روح الله، حسین، مصطفی، محسن، سیدجواد، گردان ادوات و ضدزره، گردان محمول، گروهان مهندسی، گروهان تک تیرانداز، مخابرات، اطلاعات رزمی، آماد و پشتیبانی و... همگی برابرساختار تیپ ویژه، خودشان را برای نبرد با تکفیریها آماده ومهیا کرده بودند.
هر لحظه منتظر هجوم دشمن بودیم.
نحوه شهادت «سالخورده»، «بواس» و «خلیلی»
نبرد در روزهای بیستویکم و بیستودوم فروردین همانطور که پیش بینی شده بود از ساعت ١۶عصر روز بیستویکم فروردین، تکفیریها هجوم خود را با اجرای آتش تهیه سنگین و با بارش انواع گلولههای پشتیبانی، مستقیم، کالیبرها، جهنمیها، راکت اندازها و... شروع کردند.
حدود دو ساعت آتش تهیه توسط دشمنان اجرا گردید. تمام جبهه خانطومان، بصورت دود وغبار و آتشه شده بود. مردان جهادی یگان ویژه ٢۵کربلا همچون سدی فولادین در مقابل آنها ایستاده بودند. در حین آتش تهیه دشمن، عزیزانی چون: محمدتقی سالخورده، حسین بواس، سیدسجاد خلیلی و تعدادی از برادران فاطمیون بشهادت رسیدند.
هجوم واحدهای مانوری دشمن از چند محور با تانکها و نفربرها و پیاده شروع شد. گردانهای در خط با ارادهای فولادین به نبرد با واحدهای هجوم دشمن پرداختند. در منطقه راست یگان و در موقعیتهای خانه زرد، انبار کاه، سنگر دوشکا، مرغداری و... نبردهای تن به تن انجام گرفت. حماسه سازی سیدرضا طاهر و یارانش در این منطقه کم نظیر بود.
گردانهای محور یکم با فرماندهی برادر مفید و ابکا و شهید محمدتقی سالخورده، محمود، روح الله و... تلفات و خسارات سنگینی به تکفیریها وارد کردند و آنان را مجبور به عقب نشینی کردند. تعدادی از جنازههای تکفیریها با سلاح و تجهیزات و... در اطراف موقعیتهای اشاره شده به زمین افتاده بودند.
در این محور رزمندگان گردانهای عمار، حمزه، و بخشی از گردان احتیاط ناصرین با پشتیبانی ادوات و ضدزره و محمول در وارد کردن تلفات و خسارات و عقب راندن دشمنان به زیبایی درخشیدند. در سمت چپ جبهه خانطومان، گردانهای یاسر و مالک اشتر با فرماندهی برادر مصطفی و حسین و... و با هدایت شهید رحیم کابلی و برادر شیرزاد، نبرد سختی با واحدهای زرهی و پیاده دشمن داشتند.
در نبرد تن به تن گردان یاسر با تکفیریها، برادر حسین بواس شهید و تعدادی از همرزمانش مجروح شدند. دستهای ویژه ازگردان احتیاط ناصرین به کمک گردان یاسر آمده و با دشمن درگیر شدند و دشمن را مجبور به عقب نشینی کردند. تلفات وخسارات سنگینی به دشمنان وارد شد و تعداد زیادی از اجساد آنان بروی خاکریزها و داخل کانالها بر زمین باقی مانده بود. در این نبرد تن به تن، سیدسجاد خلیلی و دو نفراز برادران فاطمیون بشهادت رسیدند.
عقبنشینی از روستای خالدیه
در منطقه گردان مالک اشتر، با مقاومت و اتخاذ تاکتیک عملیات تاخیری، مجبورا عقب نشینی از روستای خالدیه انجام گرفت. این وضعیت تا ساعت ۵ صبح روز بیستودوم فروردین تثبیت شده بود، مرکز هماهنگی آتش، یگان و دیدهبان قرارگاه با مسئولیت برادر محمود هدایت و اجرا میشد. اگر چه واحدهای آتش هنوز کاملا مسلط بر وضعیتها نشده بودند، ولی با بکارگیری آتشهای ادوات و ضدزره و توپخانه و بالگردها، بمباران هوایی، تلفات سنگینی به تکفیریها و اربابان آنان وارد کردند.
برابر طرحریزی انجام شده، صبح ساعت زود، آنش تهیه خودی شروع و بدنبال آن با هجوم واحدهای پیاده احتیاط، مناطق اشغال شده توسط دشمن (روستای خالدیه) بازپس گرفته شد و خط پدافندی به حالت قبلی برگشت. بهنگام اجرای آتش تهیه و هجوم نیروهای احتیاط خودی، تلفات و خسارات سنگینی به دشمنان وارد و تحمیل گردید.
در عملیات روز بیستودوم، برادر عقیل شیبک و برادر... از نیروهای گردان احتیاط قرارگاه... به شهادت رسیدند. در اولین نبرد تن به تن با دشمنان تکفیری و اربابان آنان، گوشمالی تلخی به آنها زده شد. تعدادی قابل توجه از تانکها، نفربرها، خودروها، نفرات، هلی شاتها و... منهدم و به غنیمت رزمندگان اسلام درامد.
عملیات باز پسگیری روستای خالدیه
در هجوم روز بیستویکم فروردین، تحت فشار نیروها و زرهی دشمنان تکفیری، مجبور به عقب نشینی از روستای خالدیه و خط یاسر و مالک شده بودیم. با مقاومت و ایستادگی رزمندگان اسلام، دشمن متوقف و با تحمل تلفات و خسارات سنگین، قدرتی برای ادامه عملیات خودش را نداشت. ساعت حدود ۲۴ نیمه شب بود که آخرین وضعیت صحنه نبرد به فرماندهی قرارگاه... گزارش شد.
فرماندهی قرارگاه ومعاونین و... به موقعیت قرارگاه تاکتیکی یگان ویژه ٢۵ کربلا در خانطومان آمدند. ساعت حدود یک بامداد بود، جلسه ویژهای شکل گرفت وپس از تبادل نظر، قرار شد که در ابتدای صبح بیستودوم پس از اجرای آتش تهیه توپخانه صحرایی نیروهای خودی، عملیات پاتک با بکارگیری گردانهای احتیاط قرارگاه ویگان کربلا انجام گیرد.
بسرعت هماهنگیهای مختلف انجام شد و دو گردان احتیاط به کمک یگان ویژه ٢۵کربلا آمدند و صبح در ساعت ۵ آتش تهیه اجرا شد. پس از آتش تهیه، عملیات با فرماندهی فرمانده میدانی یگان برادر عبدالله، شروع و با موفقیت انجام گرفت. با وارد کردن تلفات سنگین به دشمن، روستای خالدیه تصرف و پاکسازی و سایر خطوط پدافندی ترمیم و تثبیت گشت.
در این عملیات پاتک، تعداد زیادی از تکفیریها کشته و زخمی شدند و از نیروهای خودی دو نفر بنامهای عقیل شیبک و... شهید و تعدادی مجروح شدند. مقاومت و عملیات هجومی رزمندگان یگان ویژه ٢۵کربلا، آنچنان ضربهای بر دشمنان تکفیری و اربابان آن وارد کرد که در تمام شبکههای فضای مجازی بیگانگان و گروههای تکفیری به معرفی لشکر ٢۵کربلا بعنوان لشکر ایرانی دوران دفاع مقدس پرداخته شد.
متوجه شدن دشمنان به حضور و استقرار رزمندگان لشکر ٢۵کربلا در خانطومان، باعث شد تا خودشان را برای نبردهای سنگین در آینده آماده نمایند. با تمام نواقصی که در خط پدافندی خانطومان داشت رزمندگان اسلام آماده نبردهای بعدی با تکفیریها بودند.
بررسی آخرین وضعیت و تحلیل نبرد
روز بیستوسوم فروردین جلسه شورای فرماندهی یگان ویژه ٢۵کربلا در موقعیت قرارگاه تاکتیکی (خانطومان) تشکیل شد. ترکیب نفرات شورای فرماندهی نسبت به جلسه قبلی که دو روز قبل تشکیل شده بود تغییراتی داشت.
برادر محمدتقی سالخورده به معراج رفته بود. برادر باقر (ا،ط یگان) مجروح و جانباز شد و... جلسه با تلاوت قرآن کریم شروع شد، نماینده فرمانده سیدجواد (ابوامیر) در جلسه حضور یافته و حامل پیام بود. فرماندهان ومدیران یک به یک گزارش دادند.
گردان عمار: با مقاومت رزمندگان اسلام و نبردی عاشورایی، تلفات و صدمات سنگینی به دشمن تحمیل شد. در این حماسه، فرمانده گردان، برادر محمدتقی سالخورده در حین عملیات بر اثر اصابت ترکشهای خمپاره به شهادت رسید.
گردان حمزه: دشمن با اجرای آتش و دور زدن ما از جناحهای راست و چپ به ما فشار میآورد، ولی رزمندگان اسلام مقاومت عاشورایی را بنمایش گذاشته بودند.
گردان یاسر: دشمن با تعدادی تانک و نفربر و نیروهای رزمندهاش به مواضع ما هجوم آورد، ولی رزمندگان اسلام مقاومت کردند. ضمن وارد کردن تلفات سنگین به دشمن، مجبورا یک پله (خاکریز) عقب آمدیم. برادر حسین بواس براثر اصابت گلوله (کپسول) جهنمی بشهادت رسید و تعدادی مجروح داشتیم.
گردان مالک اشتر: دشمن با نفرات و زرهی به خالدیه و سپس خانطومان فشار آورد مجبور به عقب نشینی از روستای خالدیه و مقاومت در حاشیه خانطومان شدیم.
گردان احتیاط ناصرین: بنا به دستور، یک دسته ویژه را در منطقه گردان عمار و یک دسته در منطقه گردان یاسر وارد عمل کردیم. درموقعیت گردان یاسر درگیری سختتری صورت گرفت. تعدادی مجروح و سه نفر (یک نفرایرانی و دو نفر فاطمیون) مفقود شدند و بدنبال پیگیری آخرین وضعیت آنان هستیم.
واحدهای آتش: با توجه به اینکه کاملا وضعیتها را نمیشناختیم، در حد مقدورات از آتشهای توپخانه، ادوات، بالگردها، هوایی استفاده شد و تلفات سنگینی به تکفیریها وارد شد. نیاز به هماهنگی و پیگیریهای بیشتری با مرکز هماهنگی آتش قرارگاه. داریم.
سایر فرماندهان شامل، ا، ط، عملیات، مهندسی، تخریب، نیروی انسانی، تبلیغات، حفاظت، آماد، بهداری، محمول، گروهان تک تیرانداز، و... گزارش خودشان را ارائه کردند.
حاج (ابوامیر)، از طرف فرمانده سیدجواد، از حماسه سازی لشکر ٢۵ کربلا در خانطومان تشکر و قدردانی کرد و گفت: مقاومت رزمندگان لشکر ٢۵کربلا برادران فاطمیون، افتخاری برای جبهه مقاومت اسلامی، و ایران اسلامی بوده است.
رزمندگان لشکر، ناکامی و یاس را به اردوگاه دشمن تحمیل کردند. انشاءالله، با توکل بر خدای مهربان، آماده نبردهای سختتر با دشمنان اسلام باشید.
ادامه دارد...
انتهای پیام/