به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، مدتی است که مهاجرت عده ای از هنرمندان سینما و تئاتر ایران برای پیوستن به شبکه جم آغاز شده است. این دسته از هنرمندان به قصد آزادی با تعریف خودشان جلای وطن میکنند تا آنچه را که در ایران نمیتوانند داشته باشند در آن سوی مرزها بدست بیاورند.
رفتن به "جم" به قیمت از دست رفتن سرمایه آنانی که مانده اند
بعد از پیوستن مانی کسرائیان و چکامه چمن ماه این بار رابعه اسکویی از بازیگران دسته چندم سریالهای طنز به شبکه جم پیوست. این هنرمندان نه تنها تأثیری در جریان تولید اندیشه ندارند که حتی صاحب هیچ اندیشهای لااقل در مخالفت با نظام هم نیستند که بشود دلیل رفتن آنها را تحلیل کرد. این گروه به همین راحتی که رفته اند فراموش خواهند شد. چیزی که در این اتفاق مهم مینماید این است که رابعه اسکویی یکی از این هنرمندانی است در اثری حضور داشته که برای شرکت در جشنواره فیلم فجر اعلام آمادگی کرده و قبل از رفتن رابعه اسکویی پذیرفته شده است.
یکی از همین بازیگران پیوسته به شبکه جم برای کشف حجاب و حضور در عرصهای گستردهتر(؟!) در فیلم "نیمه شب اتفاق افتاد" به کارگردانی تینا پاکروان بازی داشته است. او بعد از اتمام این فیلم به خارج از کشور رفت تا مثلا استعدادی که نمیشد با حجاب عیان کرد با کشف آن بروز دهد. حالا سازندگان اثر چه باید بکنند و برگزارکنندگان جشنواره فجر چه تدبیری باید بیندیشند. از یک اطرف اکران این فیلم به تعبیر برخی از ظاهربینان به این تعبیر میشود که جمهوری اسلامی ایران با این قضیه مشکلی ندارد و از طرف دیگر عدم اکران آن ضرر قابل توجهی را متوجه سازندگان اثر میکند.
تینا پاکروان که علاوه بر کارگردانی در کنار امیرحسین عبدالهی تهیه کننده "نیمه شب اتفاق افتاد" هم هست چرا باید هزینه این جهالت را بدهند. باید راه سلامتی برای این معضل پیدا کرد.
رفتن بازیگران به شبکه جم با مرگشان تفاوتی نمیکند
به نظر نگارنده اصل رفتن این بازیگران درجه چندم آنقدر برای مردم بیاهمیت است که با دیدن تصاویر آنها در سریالهای جم اندک اعتبارشان را هم از دست میدهند. نمونه بارز این مسئله رفتن گلشیفته فراهانی است، او رفت تا به زعم خودش شاه ماهی در رودی خروشان باشد اما با وجود همه هواخواهان بسیارش از چشم همه آنها افتاد.
ضربه اصلی را گروهی میخورند که به این بازیگران اعتماد کردهاند. اگر بشود هزینه های مادی آن را به طریقی جبران کرد سرمایه های معنوی که در این کار صرف شده را چگونه میشود جبران کرد.
هر چند نمیتوان ساده از کنار این مسئله گذشت اما باید تمهیدی به کار برد که نه تصویری از این بازیگران خانه گریز دید و نه فیلمهای ساخته شده با حضور آنها را بایکوت کرد. حذف پلانهایی که این بازیگران حضور دارند و تولید دوباره آن با بازیگر دیگر ساده ترین شکلی است که به ذهن میرسد اما مشکل را تا حدی حل میکند.
سازندگان اثر باید فکر کنند که در نیمه راه تولید اثر با مرگ بازیگر فیلم روبه رو شده اند، و جر این نیست که مهاجرت این هنرمندان با مرگ آنها تفاوتی نمیکند. باید مطمئن بود هنرمندان طراز اول و درجه یک ایران که صاحب اندیشه و اثر هستند به این مملکت پشت نخواهند کرد. افتادن یکی دو سیب کرم زده از شاخه، باغ سیب را نابود نمیکند.