گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: نقش رهبری و فرماندهی حضرت امام خمینی (ره) در هشت سال دفاع مقدس، نقشی بسیار حساس و شگفتانگیز بود؛ البته نباید گمان بر این برد که این نقش بهمعنای مدیریت میدانی نیروهای مسلح بود؛ بلکه امام امت با توکل بر خداوند متعال و بسیج همه امکانات و ظرفیتها و همچنین شناخت هوشمندانه دشمن، با بصیرت و عقلانیت، توانستند جنگی را اداره کنند که ماهیت آن، جنگ بین دو همسایه نبود؛ بلکه هدف اصلی آن، درهم کوبیدن انقلاب اسلامی ایران توسط استکبار جهانی با حمایت همهجانبه تسلیحاتی، اطلاعاتی و سیاسی بود، آنهم در شرایطی که در داخل کشور نیز نیروهای مسلح که بایستی از کشور دفاع میکردند، از وضعیت نابسامانی برخوردار بودند؛ یعنی ارتش دچار تزلزل بوده و سپاه و بسیج هم تازه شکل گرفته بودند؛ بنابراین در چنین شرایطی اداره جنگ، نیازمند حضور مردم در میدان بود که امام خمینی (ره) چنین موضوع مهمی را هم هوشمندانه تشخیص دادند و در یککلام ایشان توانستند جنگ را بهعنوان یک تهدید، به فرصت تبدیل کنند.
دشمنشناسی
حضرت امام خمینی (ره) دشمنان ملت ایران را از پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و دوران مبارزاتی خود علیه حکومت پهلوی میشناختند و اساساً خصوصیت دشمنشناسی ایشان را میتوان مهمترین عاملی دانست که موجب شد تا امام خمینی (ره) به مبارزه با حکومت پهلوی بپردازد. نمونه این دشمنشناسی را میتوان در آن سخن از ایشان نگریست که سال ۱۳۴۳ فرمودند: «آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر».
بصیرت امام خمینی (ره) در شناخت دشمنان ملت ایران موجب شد تا ایشان از همان ابتدای شروع جنگ تحمیلی، دشمن اصلی ملت ایران در این جنگ را نیز بشناسند. امام امت (ره) از همان ابتدای جنگ تحمیلی، صدام را آلت دست استکبار جهانی دانسته و در پیامی که ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ صادر کردند، فرمودند که تنها ارتش بعث عراق در برابر ملت ایران قرار نگرفته است؛ بلکه صدام و امثال او، اذناب آمریکا هستند و «ایران در حال جنگ است با آمریکا و این آلت دست آمریکا تجاوز کرده است به ایران». ایشان همچنین در ادامه این پیام، صدام را در پی این دانستند که میخواهد دست آمریکا را در ممالک اسلامی باز کند.
مردم؛ سدی پولادین در برابر متجاوزان
نیروهای مسلح از همان ابتدای جنگ تحمیلی، با وجود همه ضعفها و کمبودهایی که داشتند، به مصاف دشمنان رفتند؛ اما از آنجایی که امام خمینی (ره) دریافته بودند که این جنگ، تنها جنگ بین ۲ همسایه نیست و صدام توسط استکبار جهانی برای حمله به ایران تحریک، تجهیز و تهییج شده است؛ لذا علیرغم اینکه نیروهای مسلح با گذشت زمان کمکم وضعیت بهتری پیدا کردند؛ اما گستردگی این جنگ میطلبید تا خودِ مردم وارد میدان شده و گره جنگ توسط آنها باز شود؛ همان مردمی که نظام طاغوت را از کشور بیرون کرده و صاحبان اصلی انقلاب اسلامی بوده و هستند؛ بنابراین با مدیریت ایشان، یک حرکت عظیم مردمی برای اداره جنگ تحمیلی شکل گرفت.
حضرت امام خمینی (ره) درباره ضرورت مشارکت مردم در دفاع مقدس، ۲۸ فروردین سال ۱۳۵۹ در یکی از سخنرانیهای خود فرمودند: «اگر به کشور ما، کشور اسلامی ما هجوم بکنند و بخواهند تعدی بکنند، تجاوز بکنند، بر همه افراد مملکت، بر همه افراد کشور، چه زن، چه مرد، کوچک، بزرگ اینجا دیگر شرطی نیست، برهمه واجب است که دفاع کنند و ما امروز که مواجه هستیم با قدرتهای بزرگ و شیطنتهای بزرگ باید مهیا بشویم برای دفاع».
محبوبیت و نفوذ معنوی امام خمینی (ره)
ملت بزرگ ایران درحالی برای مقابله با دشمنان سرازیر جبهههای نبرد حق علیه باطل شدند که بدونشک سینههای آنها مالامال از محبت فقیهی بتشکن، و رهبری عالم و فرزانه بوده و شخصیت، نفوذ معنوی، صداقت و معصومیت بیان ایشان برای همه آشکار بود؛ همان رزمندگانی که وقتی امام (ره) فرمودند که جزایر مجنون باید حفظ شوند، تا پای جان در مقابل باران بیامان گلولههای دشمن مقاومت کردند؛ همان عاشقانی که هنوز هم وقتی پیکرهای آنها را تفحص میکنند، بعضاً تصاویر امام خمینی (ره) را همراه آنها مییابند.
حضرت امام خمینی (ره) بهدلیل ایمانی که داشتند، ضمن اینکه برایشان روشن بود که این جنگ روزی به پیروزی خواهد رسید، با سخنرانیهای خود، در درجه نخست باعث تقویت روحیه رزمندگان اسلام در خطوط مقدم جبههها شده و در درجه دوم نیز باعث تقویت روحیه مردم در پشت خط دفاعی میشدند که این روحیه باعث ایجاد وحدت میان مردم و نیروهای مسلح شده و حمایت امت از جبههها را بههمراه داشت؛ برای نمونه، شهید محمدابراهیم همت گفته است: در عملیات آزادسازی خرمشهر، زمانی که «محسن رضایی» و شهید «صیاد شیرازی» خدمت امام (ره) رسیدند و به ایشان عرض کردند که ورود به خرمشهر دارای سختیهای فراوانی است، ایشان در پاسخ فرمودند: «تا توکلتان چقدر باشد». در این لحظه برادران ما – رضایی و صیاد شیرازی – دیگر ننشستند و سریع حرکت کردند به سمت جنوب؛ کل فرماندهان لشکرها و تیپها را احضار کردند و به آنها گفتند ما مسایل و مشکلاتمان را با امام مطرح کردیم و ایشان در جواب ما فرمودند: تا توکلتان چقدر باشد! این موضوع در روحیه برادرها خیلی تأثیر گذاشت، طوری که آنجا برادرها همه به گریه افتادند و میگفتند: لابد توکلمان ضعیف است دیگر، لابد توکل نداریم که امام چنین صحبتی فرموده! این شد که همه عزمشان را جزم کردند تا با توکل به خدا، خودشان را برای اجرای مرحله پایانی عملیات آماده کنند».
تکیهگاهی همچون کوه استوار
حضرت امام خمینی (ره) از همان آغاز جنگ تحمیلی، علیرغم اینکه دشمن و گستردگی جنگ را شناختند و این موضوع مهم را دریافتند که گره جنگ توسط مردم باز میشود؛ از سویی دیگر نیز با سخنان خود در همان ابتدای آغاز جنگ تحمیلی، ثابت کردند که مانند کوهی در برابر تمامی ناملایمات و حوادثی که دشمنان به انقلاب اسلامی تحمیل میکنند، ایستادهاند؛ بنابراین جامعه نیز با وجود چنین رهبری، همچون طوفانی خروشان در برابر حوادث خصوصاً جنگ تحمیلی ایستاد و از آن گذر کرد.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در اولین جمله پس از تهاجم دشمن به ایران فرمودند که دیوانهای آمده و سنگی انداخته و رفته و جای نگرانی نیست و سپس با قاطعیتی تمام فرمودند: «ما چنان به صدام و حزب بعث عراق سیلی بزنیم که دیگر نتواند از جا بلند شود». همچنین امام امت از جوانان خواستند تا به مدارس بروند و کار و درسشان را شروع کنند؛ چراکه ایشان میکوشیدند تا شرایط کشور را طبیعی نگه داشته و جنگ موجب ایجاد ترس و اضطراب در جامعه و تعطیلی کار و فعالیت در کشور نشود.
امامِ انسجامگر
حضرت امام خمینی (ره) بهعنوان بنیانگذار و معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران در این جنگی که به ما تحمیل شده بود و همچنین از سویی دیگر شرایطی که در کشور وجود داشت؛ یعنی پایههای نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز بهطور کامل مستحکم نشده بود و مخالفینی همچون «بنیصدر» در رأس حکومت قرار داشته و ضدانقلابها نیز در اقصینقاط کشور بر طبل جداییطلبی میکوبیدند، باید همه آحاد ملت را بر سر یک سفره جمع میکردند؛ بنابراین همواره برای انسجام مردم و نیروهای مسلح تلاش و آنها را به عدم اختلافافکنی و بصریت در برابر توطئههای دشمن در این زمینه توصیه میکردند.
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران در یکی از این موارد، نهم بهمن سال ۱۳۵۹ در سخنانی فرمودند: «اینهایی که دارند هر روز فداکاری میکنند و فدا میدهند، هر روز کشته میدهند، هر روز معلول میدهند، ما در این کنار نشستیم و هیچ فداکاری خودمان نمیکنیم، فقط میگوئیم و صحبت میکنیم و با صحبتهای خودمان تفرقه بین جمعیتها میاندازیم، تفرقه میخواهیم بیندازیم بین ارتش و جناحهای دیگر، بین پاسداران و ارتش، اینها اشخاصی هستند که در خارج نشستهاند و فساد و شایعهسازی و این چیزها را آلت دست قرار دادهاند برای اینکه این کشور را از این چیزی که هست به حال اول برگردانند. انسان باید خودش نظر داشته باشد و همه قشرها و همه ملت و همه قوای نظامی و انتظامی و قوای مسلحِ و غیرنظامی باید خودش قضاوت بکند، گوش به حرف کسی ندهد».
قاطعیت در اداره جنگ
بزرگفرمانده دفاع مقدس برای اداره جنگ تحمیلی، قاطعیت بالایی داشتند؛ بهطوری که کارهای نشدنی را ممکن میکرد؛ برای نمونه، در شرایطی که فرماندهان در این فکر بودند که حصر آبادان چگونه باید شکسته شود، ایشان فرمان دادند که «حصر آبادان باید شکسته شود» یا در مواردی دیگر نظیر عملیات آزادسازی خرمشهر، حفظ جزایر مجنون، آزادسازی سوسنگرد، محاصره پاوه (قبل از جنگ) و... نیز همین قاطعیت امام بود که موجب شد تا همت فرماندهان و رزمندگان مضاعف شده و ناشدنیها ممکن شود.
عمقنگری و ژرفاندیشی
عمقنگری و ژرفاندیشی امام خمینی (ره) به حدی بود که ایشان با بصیرت و عقلانیت خود، نقش بیبدیلی در فرماندهی دفاع مقدس ایجاد کردند و این موضوع موجب شد تا امام امت از لحاظ سیاسی تحلیل درستی هم در موضوع جنگ و هم در عرصه بینالملل داشته باشند. ایشان در زمینه پذیرش یا عدمپذیرش قطعنامههای متعددی که در طول سالهای جنگ تحمیلی صادر شد و همچنین قطعنامه ۵۹۸، با عقلانیت عمل کردند که این موضوع از عمقنگری و ژرفاندیشی ایشان حکایت دارد. امام امت همچنین در موضوعات بینالمللی نیز این خصوصیت را دارا بودند که برای نمونه میتوان به هشدار ایشان مبنی بر فروپاشی شوروی اشاره کرد که به تحقق پیوست.
به گزارش دفاعپرس؛ مدیریت امام خمینی (ره) موجب شد تا پس از هشت سال جنگ تحمیلی، در حالی که بیش از ۳۶ کشور جهان از رژیم بعث عراق پشتیبانی مالی و تسلیحاتی میکردند، دشمن به پشت مرزهای خود بازگردد و حتی یک وجب از خاک کشورمان نیز در اشغال باقی نماند؛ حال چه پیروزی از این شیرینتر و درخشانتر؟!
انتهای پیام/ 113