به گزارش دفاع پرس از اردبیل، علی باقری وکیل آباد یکی از نویسندگان فعال در حوزه ادبیات پایداری استان اردبیل است که از سال 1387 در این عرصه فعالیت دارد. کتابهای «چریک چمران» خاطرات حاج منصور حیدری، «آرزوی فرمانده من» خاطرات جانباز علیرضا یزدانی که اخیراً عنوان این کتاب به «خدایا مرا پاکیزه بپذیر» تغییر کرده است و هفتمین فرمانده که در خصوص سردار شهید عمران پستی است از این نویسنده چاپ شده و کتاب «کراماتی از شهدا» مزیّن به خاطرات 72 شهید از شهدای استان اردبیل که در آستانه چاپ قرار دارد، از آثار این نویسنده میباشد.
به بهانه چاپ کتاب « هفتمین فرمانده» که خاطرات شهید عمران پستی از زبان دوستان و آشنایان اش و آخرین اثر چاپ شده این نویسنده ادبیات پایداری است گفتگویی با این نویسنده ترتیب دادهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
علی باقری در پاسخ به لزوم انتشار خاطرات شهدا و جانبازان هشت سال دفاع مقدس استان اردبیل در قالب کتابهای خاطره گفت: وقتی به آوازه استان اردبیل در سطح کشور توجه میکنیم میبینیم که بیشتر با اماکن تفریحی و شخصیتهای ورزشی، هنری و مذهبی خود شناخته میشود غافل از اینکه فرماندهان و شهدای گرانقدر استان اردبیل شخصیتهایی بسیار بزرگوار و تأثیر گذار این خطه در طول هشت سال دفاع مقدس بودند که میتوانند مایه افتخار استان بشوند و ظرفیت معرفی در سطح کشور را دارند ولی متاسفانه آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفتهاند، احساس من این است که در این حوزه کم کاری صورت پذیرفته است، شخصیتهایی همچون شهید داور یسری، شهید جعفر خراسانی، شهید عمران پستی نه در سطح استان که باید در سطح کشور بیش از این شناخته میشدند؛ به نظرم باید در معرفی شهدایمان باید تجدید نظر کنیم.
چرا مردم ایران نباید بدانند که شهید داور یسری آخرین مدافع خرمشهر قبل از ورود عراقیها به این شهر است؛ آخرین فردی که پل خرمشهر را منفجر کرد تا از ورود عراقیها به این شهر جلوگیری کند،کدام تعهد، کدام شجاعت باعث میشود فردی از شمالیترین نقطه کشور در روزهای آغازین جنگ درک نار مردم جنوبیترین استان کشور و شهر خرمشهر قرار و آخرین فردی باشد که در مقابل دشمن مقاومت میکند. اگر تفکر هنری و ادبی مناسب داشتیم باید زندگی این بزرگوار فیلم میشد و همه میفهمیدند که آخرین مدافع خرمشهر بودن چقدر باشکوه و افتخارآمیز است.
چرا نباید مردم ایران بدانند که نقش شهید جعفر خراسانی بهعنوان یکی از آخرین مدافعان سوسنگرد چه بوده است.
عملکرد این دو شهید بزرگوار تنها بخش کوچکی از شجاعت و دلاوریهای مردان رزمنده خطه سبلان است که متأسفانه تابه امروز آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است؛ اگر به این مس ایل اهتمام ویژهای داشته باشیم در سطح کشور وقتی اسمی از استان اردبیل میآید درک نار شخصیتهای علمی، فرهنگی، ورزشی و مذهبی نام پرآوازه این شهدای گرانقدر هم قرار میگیرد و ملت ایران از استان اردبیل بهعنوان شهر دلیر مردانی چون یسری و خراسانی یاد میکنند.
به یاد داشته باشیم اگر دلاوریهای این مردان بزرگ در قالب رمان، کتاب خاطره و حتی فیلم مستند به مردم عرضه شود تأثیرات بسیار شگرف و مثبتی به دنبال خواهد داشت.
این نویسنده فعال در حوزه ادبیات پایداری درباره آخرین اثر خود «هفتمین فرمانده» خاطرات شهید عمران پستی از زبان دوستان و آشنایان گفت: در ابتدای امر قرار به راین بود که این کتاب با عنوان «نابغه ناشناخته» منتشر شود ولی به خاطر اینکه شهید پستی هفتمین فرمانده گردان حبیب ابن مظاهر بود این کتاب به این نام منتشر شد.
علی باقری درباره علت توجه خود به شهید پستی و ثبت خاطرات این شهید افزود: شهید عمران پستی جزو نادر شخصیتهایی است که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خود در پی اش رفته و با اصرار به استخدام سپاه درآورده و در آن شرایط حساس کشور حساسترین پست سپاه یعنی مسئولیت گزینش اطلاعات سپاه تهران را به این شهید بزرگوار سپرده است. کدام ویژگی خاص در شهید پستی بوده که بزرگترین تشکیلات نظامی کشور در آن زمانحساس، به دنبال یک دانشجوی روستایی گمنام شهرستانی رفته و وی را به استخدام خود درآورده و دست آخر حساس تر ین پست سازمانی را به وی سپرده تا بهوسیله زحمات این شخص پایههای امنیتی یک کشور مستحکم و قوی پیریزی شود. ، به نظر بنده فقط چنین شخصی میتواند نابغه باشد و توانمندی و درایت او بوده که به چنان جایگاهی رسیده است.
چه ویژگی خاص در شخصیت شهید پستی وجود داشته که همسر ایشان باوجود اینکه تنها ده روز زندگی مشترک را درک نار وی بوده ولی باگذشت اینهمه سال بازهم به آن زندگی ده روزه خود پایبند مانده است.اینها مواردی بود که بنده را به تحقیق و نگارش خاطرات این شهید ترغیب کرد.
نویسنده کتاب «هفتمین فرمانده» درباره جالبترین اتفاق و خاطره خود از نگارش این کتاب گفت: در طول نگارش خاطرات شهید عمران پستی برایم جالب بود که این شهید صاحب چه کمالاتی بوده هر فردی که حتی به مدت یک ساعت در کنار شهید پستی بوده از این شهید به نیکی یاد میکند، همه افرادی که بنده برای مصاحبه درباره شهید پستی انتخاب کرده بودم به احترام این شهید قیام می کردند و یا به حرمت این شهید احترام ویژهای به بنده مینمودند، یکی از راویان در جریان مصاحبه وقتی متوجه شد مادر شهید پستی در قید حیات هستند با ایشان تماس گرفتند و15 دقیقه پشت گوشی تلفن گریه میکردند، برای من این اتفاقها بسیار جالب توجّه بود.
این نویسنده ادبیات پایداری درباره تفاوتهای این اثر با آثار دیگر تولید شده در این زمینه اضافه کرد: بنده در طول این سالها که به نگارش خاطرات شهدا و جانبازان پرداختهام هیچ گاه کار سفارشی انجام ندادهام ، تاب حال کسی به من نگفته خاطرات فلان شهید یا جانباز را بنویس؛ همیشه سعی کردم سوژههایم را خودم انتخاب کنم و به لطف خدا و توجه شهدا احساس میکنم در این حوزه موفق عمل کردم به طوری که کتاب «چریک چمران»،آرزوی فرمانده من،در بازار موجود نیست و نیاز به چاپ مجدد دارد .
علی باقری درباره کتاب «هفتمین فرمانده» گفت: در طول نگارش این کتاب از 27 راوی شامل خواهر، مادر، برادر و همرزمان شهید استفاده شده است تا این کتاب در 27 بخش به انضمام بخشهای وصیتنامه، نامهای از دوستان شهید، تصاویر و اسناد و در کل در 31 بخش با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل و تهران و مرکز فرهنگی 27 تهران منتشرشده و توسط مرکز فرهنگی 27 تهران هم رونمایی شد، در اردبیل هم اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به دنبال تجدید چاپ و رونمایی این کتاب در استان اردبیل است.
وی افزود: درک تاب« هفتمین فرمانده» سعی کردم نوشتهها از حالت گفتگوی محاورهای صرف خارج شود.
باقری درباره دشواریهای نگارش خاطرات شهدا بهواسطه اینکه خود راوی در قید حیات نیست اضافه کرد: نوشتن اینگونه خاطرات مس ایل زیادی را به دنبال دارد چراکه بنده برای مصاحبه گاهی مواقع مجبور بودم به اقصی نقاط کشور سفر کنم، از طرفی انتظاراتی که گاهی از طرف راویان وجود داشت کار را با مشکلاتی روبرو میکرد ولی با وجود همه این مس ایل تمام این مشکلات برای بنده ارزشمند و شیرین بوهاست.
این نویسنده فعال ادبیات پایداری در توصیه ای به نویسندگان ادبیات پایداری استان و ارگانهای دولتی مرتبط با شهدا افزود: توصیه مقام معظم رهبری این است که ما الآن موردتهاجم فرهنگی و سیاسی گستردهای واقع شدهایم و میبایست با کارهای فرهنگی عمیق به مبارزه با دشمن برویم. این وظیفه هم به همه واگذار شده است و کسی نمیتواند بگوید که ترویج فرهنگ شهید و شهادت به من مربوط نیست. عین سخن مقام معظم رهبری این است که همه در کار فرهنگی برای مقابله با شبیخون فرهنگی شرکت کنند. در این شرایط تکلیف برای برخی از ادارات مرتبط روشن است و حتی ادارات غیر مرتبطی مثل اداره گاز و برق و آب و غیره هم باید پای کار بیایند.چون خیلی از شهدا، جانبازان و آزادگان ما در سطح استان هستند که خاطراتی بسیار زیبا و ارزشمند برای نگارش دارند، خاطراتی که شاید بتوانند کتابهایی در حد و اندازه کتاب «دا» شوند بنابراین نویسندگان فعال ادبیات پایداری لازم است اهتمام ویژهای به شناسایی این سوژهها داشته باشند، از طرفی ارگانهای مرتبط با شهدا از جمله اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هم باید دست این نویسندگان را در امر ترویج فرهنگ جهاد و شهید و شهادت بگیرند. اگر پیام رهبر معظم انقلاب را مسئولان فرهنگی درست گرفته باشند،باید از بند مشکلات و نداری و ...خود را رها کنند و آثار فاخر تولید کنند. آثار فاخر وقتی تولید میشود که مسئولان فرمان را درست دریافت کنند و با تمام توان به صحنه بیایند. الان مشکل ما برگزاری جلسه رونمایی نیست. مشکل استان ما تولید کتاب نیست. مشکل ما تولید کتاب تأثیر گذار در این زمینه است و تولید کتاب خوب، تحقیق خوب، نگارش خوب و .. میطلبد که همه این کارها مرهون توجه مدیران دلسوز و انقلابی است که انشا الله بعد از این بهتر از قبل کار خواهند کرد.
علی باقری در پایان از آرزوهای خود در حوزه نویسندگی هم گفت واف زود: نوشتن خاطرات شهدایی همچون بنام علی محمد زاده، جعفر خراسانی و محمود بنی هاشم و آزاده عزیز جمشید آتش افروز از آرزوهای بنده در حوزه نویسندگی ادبیات پایداری است که امیدوارم روزی بتوانم این آرزوهای خودم را عملیاتی کنم. از تمام دوستانی که این بزرگواران را میشناسند خواهش میکنم که با راهنماییها و ارائه مطالبشان مرا در این امر یاری کنند.
کاری که از دست من میآید این است که وقت خود را در اختیار ترویج فرهنگ جهاد و شهید و شهادت بگذارم و کمتر بخوابم و نگران شبیخون فرهنگی دشمن باشم و برنامههایی برای مقابله با تهاجم دشمن داشته باشم اما کار وقتی نتیجه خواهد داد که مسئولان دست من و امثال من را بگیرند و با کمک به تولیدات با محتوی به تحقق فرامین مقام معظم رهبری کمک کنند. انشاءالله.
گفتگو از : سعید دستافشان