گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: شورای امنیت سازمان ملل متحد در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، قطعنامههای متعددی را صادر کرد؛ اما این قطعنامهها یا به نفع عراق بود یا اینکه در آن منافع و حقوق جمهوری اسلامی ایران لحاظ نشده بود؛ با این وجود قطعنامه ۵۹۸ نسبت به قطعنامههای پیشین متعادلتر بود؛ هرچند در این قطعنامه به صراحت به آغازگر جنگ و تنبیه او و پرداخت خسارت اشاره نشده بود؛ این درحالی است که پس از جنگ تحمیلی، سازمان ملل متحد در جریان حمله عراق به کویت در سال ۱۳۶۹، ظرف مدت هفت ماه که این کشور اشغال شده بود، ۴۰ قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور صادر کرد که در تمام آنها عراق متجاوز شناخته شده و این کشور را ملزم به پرداخت غرامت و خسارت کرده بود. سازمان ملل همچنین تشکیل قوای متحد نظامی ذیل پرچم سازمان ملل و انجام جنگ با متجاوز را ضروری دانسته بود.
نقش قدرت نظامی ایران در صدور قطعنامه ۵۹۸
قدرتهای بزرگ پس از مشاهده قدرت نظامی ایران در عملیاتهای «والفجر هشت» و «کربلای پنج» و احتمال پیروزی نظامی ایران در جنگ که بهشدت از آن واهمه داشتند؛ چراکه جمهوری اسلامی ایران در عملیات «والفجر هشت» توانسته بود شهر «فاو» را به تصرف خود درآورده و «بصره» را تهدید کند و از طرفی دیگر نیز در عملیات «کربلای پنج»، توانایی ارتش بعث عراق در مسلح کردن زمین در شلمچه متبلور شده بود؛ لذا پیروزی رزمندگان ایرانی در این عملیات، قابلیت و هیمنه نظامی عراق را زیر سوال برد.
بر این اساس؛ قدرتها خصوصاً آمریکا که منافع خود در خلیجفارس را در معرض خطر دیده بود، ضمن چراغ سبز نشان دادن به صدام برای تشدید حملات شیمیایی، جنگ شهرها، جنگ نفتکشها و شناورها تهاجم به مراکز اقتصادی در ایران و همچنین تقویت هرچه بیشتر ارتش عراق از نظر تجهیزات، تسلیحات و مهمات، با هدف خاتمه جنگ بدون برنده و بازنده، قطعنامه ۵۹۸ را تهیه و ارائه کردند.
مفاد و کاستیهای قطعنامه ۵۹۸
مقدمات تهیه قطعنامه ۵۹۸ که از پاییز سال ۱۳۶۵ شروع شده بود، پس از ۹ ماه بررسی و مشورت در میان قدرتها، در نهایت ۲۹ تیر سال ۱۳۶۶ در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب و صادر شده و در آن بر رعایت آتشپس و خاتمه درگیری، بازگشت بلادرنگ به مرزهای بینالمللی، مسئولیت دبیرکل بر تشکیل یک نیم ناظر بر آتشبس و عقبنشینی به مرزها، آزادی اسرای دو طرف، ضرورت همکاری ایران و عراق با دبیرکل برای یافتن راهحلی جامع عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، خویشتنداری سایر کشورها و کمک به اجرای این قطعنامه، تفویض اختیار دبیرکل به هیئتی بیطرف برای تحقیق در مورد مسئولیت منازعه، بررسی ابعاد خسارت ایجاد شده در جنگ و بررسی نیازهای بازسازی خسارتها، بررسی راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه، تأکید شد.
قطعنامه ۵۹۸ برای اولینبار ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد تصویب شد و برای طرفین لازمالاجرا بود؛ هرچند همانطور که گفته شد، این قطعنامه به صراحت به آغازگر جنگ و تنبیه او و پرداخت خسارت اشاره نداشت؛ اما نسبت به قطعنامههای پیشین متعادلتر بود؛ بنابراین به علت عدم درج خواستههای منطقی ایران، کشورمان این قطعنامه را در هنگام صدور نپذیرفت؛ اما قطعی هم رد نکرد و امام خمینی (ره) از وزارت خارجه خواستند تا فعالانه روی آن کار کند و در نهایت پس از یک سال و از سر ناچاری، آن را قبول کردند و سرانجام جمهوری اسلامی ایران قطعنامه ۵۹۸ را در ۲۷ تیر سال ۱۳۶۷ پذیرفت.
دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط امام خمینی (ره)
دلایل متعددی برای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است که در این میان میتوان به نبود تجهیزات خنثیکننده تسلیحات شیمیایی و همچنین رسیدن توان نظامی عراق به حدود سه برابر نسبت به ایران بهدلیل حمایت تسلیحاتی قدرتها اشاره کرد؛ اما مهمترین دلیلی میتوان گفت که موجب شد تا امام خمینی (ره) مجبور شوند تا به ناچار قطعنامه ۵۹۸ را قبول کنند، گزارشهایی بود که مسئولان وقت کشور به امام مبنی بر عدم امکان پیروزی و پشتیبانی از جنگ و همچنین ناتوانی اقتصاد کشور و دولت برای تأمین هزینههای جنگ داده بودند. رهبر معظم انقلاب اسلامی که در آن دوران رئیسجمهور بودند، سال ۱۳۷۵ در اینباره فرمودهاند: قبول قطعنامه از طرف امام، بهخاطر فهرست مشکلاتی بود که مسئولین آنروزِ امورِ اقتصادی کشور، مقابلِ روىِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمیکِشد و نمیتواند جنگ را با این همه هزینه ادامه دهد؛ لذا امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت.
البته در میان دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط جمهوری اسلامی ایران، تهدیدهای صدام و همچنین دخالت آمریکا در جنگ و اقدامات او نظیر هدف قرار دادن هواپیمای مسافربری و... نیز وجود دارد؛ ولی این عوامل دلیلی بر تحتفشار گذاشتن امام خمینی (ره) برای پذیرش قطعنامه نبود؛ چراکه رهبر معظم انقلاب اسلامی، دراینباره فرمودهاند: پذیرش قطعنامه، بهخاطر ترس نبود؛ بهخاطر هجوم دشمن نبود؛ بهخاطر تهدید آمریکا نبود؛ بهخاطر این نبود که آمریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند؛ چون آمریکا قبل از آن هم در امر جنگ دخالت میکرد. وانگهی؛ اگر همه دنیا در امر جنگ دخالت میکردند، امام (رضواناللَّه علیه) کسی نبود که رو برگرداند. بر نمیگشت!
به گفته امام خامنهای؛ در تمام عمر ۱۰ ساله حیات مبارک امام (رضوان اللَّه تعالی علیه)، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینىِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیه حسینی.
انتهای پیام/ 113