گروه بینالملل دفاعپرس: مرزهای جنوبی لبنان و شمال فلسطین اشغالی از زمان آغاز جنگ غزه، صحنه تبادل آتش میان نیروهای مقاومت لبنان و رژیم صهیونیستی شده است. حملات لبنان به جبهه شمالی فلسطین اشغالی در راستای دفاع از ملت مظلوم فلسطین و در پاسخ به تجاوزات دشمن صهیونیستی علیه غزه است و این حملات متوقف نخواهد شد مگر آنکه آتشبس در غزه برقرار و محاصره غزه شکسته شود.
حملات حزبالله لبنان به شمال سرزمینهای اشغالی، به کابوسی برای شهرکنشینان صهیونیست تبدیل شده است که چند ماهی است از ترس، از مناطق شمال اراضی اشغالی فرار کردهاند. گزارشها نیز حاکی از آن است که دهها شهرک در شمال اراضی اشغالی به دلیل حملات حزبالله تخلیه شده و این مناطق شبیه شهر ارواح شده است. ساکنان شهرکهای شمالی میگویند کابینه نتانیاهو آنها را به حال خودشان رها کرده است و فکری برای حل بحران مناطق شمالی نمیکند.
اپوزیسیون رژیم صهیونیستی، نیز نتانیاهو را مسئول وخامت اوضاع امنیتی در جبهه شمالی میدانند و به شکست مفتضحانه دولت نتانیاهو در همه جبههها اذعان میکنند.
«بنی گانتز» عضو سابق شورای جنگ نیز بیانیهای منتشر میکند و در آن بیانیه صراحتا خواستار پایان جنگ در غزه، انعقاد توافقنامه مبادله اسراء و اعزام نیرو به جبهه لبنان میشود.
بیانیههای گوناگونی نیز در سطوح مختلف صادر و در آنها بر اجرای عملیات گسترده علیه مقاومت اسلامی لبنان مبنی بر اینکه این عملیات منجر به جنگ فراگیر نشود، تاکید میکنند.
همه ما میدانیم که نهادهای تصمیمگیر در اسرائیل بعد از عملیات طوفانالاقصی درهفت اکتبر، دچار سردرگمی بیسابقهای شدهاند و محاسبات کارشناسی با محاسبات سیاسی، حزبی و شخصی نتانیاهوآمیخته شده است.
روند تحولات ده ماه گذشته نیز نشان میدهد که نظرات شخصی نتانیاهو در تصمیمگیریهای نظامی و سیاسی نقش محوری دارد و همه بر این مسئله اذعان دارند که پس طوفانالاقصی، ستونهای اصلی دکترین نظامی اسرائیل دچار فروپاشی شده است. هرچند این ستونها در ابتدا برای رویارویی با دولتها، رژیمها و ارتشهای سنتی طراحی شده بودند و دکترین نظامی اسرائیل با ماهیت رویارویی با بازیگران جدیدی مثل مقاومت طراحی نشده بود.
چون اسرائیل پس از بین رفتن خطر جنگهای کلاسیک بعد از امضای کمپ دیوید، روند عادیسازی روابط در پیش گرفت و نهادهای نظامی طرحهای جدیدی را برای بازسازی چهره رژیم صهیونیستی اتخاذ کردند و ارتش اسرائیل برای همگام شدن با تحولات منطقه، اقدام به کاهش نیروی انسانی خود و ایجاد ارتشی کوچک و هوشمند کرد. اما جنگ غزه شکست رویکردهای ارتش را نشان داد.
عدم آمادگی ارتش اسرائیل برای جنگ در دو جبهه، ترس از عواقب گسترده جنگ و تبعات اقتصادی آن، عدم حمایت آمریکا از گسترش درگیری و نیاز ارتش به حمایت نظامی آمریکا، عدم وجود نشانههای پیروزی همگی عواملی هستند که صهیونیست را از ورود به یک جنگ بزرگ منع میکند.
هرچند نتانیاهو تمایل دارد که وضعیت تشدید عمدی را در جبهه لبنان حفظ کند و در این مقطع زمانی توصیههای لازم را اتخاذ خواهند کرد تا حمله راهبردی صورت نگیرد که منجر به جنگ شود. نتانیاهو روی پیروزی دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا در انتخابات آمریکا که حدودا سه ماه دیگر مشخص میشود، شرطبندی کرده است.
البته ناگفته نماند که آمریکا خطر درگیری فراگیر و نامحدود بین حزبالله لبنان و رژیم صهیونیستی در سایه زرادخانه بزرگ سلاحهای حزبالله و وجود محور مقاومت را درک میکند و میداند که در صورت حمله به اهداف حزبالله در بیروت، اوضاع از کنترل خارج خواهد شد.
«عاموس هوکشتاین» فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به لبنان هم دو روز پیش به مقامات اسرائیل هشدار داد که در صورت مواجه شدن با حمله، حزبالله با موشکهای دوربرد به نقاط مختلف رژیم حمله خواهد کرد.
بنابراین آنچه نتانیاهو در کنگره آمریکا به نمایش گذاشت و نیتی که با نسبت دادن واقعه مجدل شمس به حزبالله دنبال میکند، به هیچ وجه بیانگر دست یافتن رژیم غاصب به موقعیت تازه در جنگ با مقاومت اسلامی نیست.
انتهای پیام/ 411