«معرفی کتاب»

«لیلای مجنون»

کتاب «لیلای مجنون » خاطرات آزاده دفاع مقدس «میرمحمود پورموسوی» که به نویسندگی «فرانک انصاری» در سال 1401 توسط انتشارات «خط هشت» به چاپ رسید.
کد خبر: ۶۸۱۶۶۳
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۲۷ - 31July 2024

«لیلای مجنون»

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، کتاب «لیلای مجنون» خاطرات آزاده دفاع مقدس «میرمحمود پورموسوی» که به نویسندگی «فرانک انصاری» توسط انتشارات «خط هشت»  در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
سیدمحمود پورموسوی از آزادگان استان اردبیل است. او قبل از اسارت ازدواج کرده و دو فرزند پسر داشت. وقتی عزم جبهه می‌کرد همسرش پا به ماه بود. در جریان عملیات خیبر به اسارت ارتش بعثی درآمد و سومین فرزندش وقتی که او در اردوگاه‌های عراقی حضور داشت به دنیا آمد. فرانک انصاری در کتاب لیلای مجنون خاطراتی از او را به نگارش درآورده و در طلیعه کتاب از نخستین دیدار روای با دختر کوچکش پس از آزادی که تا به حال او را ندیده، سخن به میان آورده است.

در بخشی از کتاب آمده است:
در راهپیمایی روز «هفده شهریور» حضور داشتم. یادم هست آن روز داشتیم با بچه‌های کارخانه از میدان خراسان به سمت میدان ژاله میرفتیم که دیدیم ماموران خیابان را بسته اند. چند نفری هراسان می‌دویدند و داد می‌زدند: ارتش مردم را مثل برگ خزان قتل عام کرده.
چند کوچه که جلوتر رفتیم، صدای تیراندازی را شنیدیم. ماموران حکومتی از آسمان و زمین مردم را هدف گرفته بودند. دیگر نتوانستیم به میدان ژاله برسیم. چند نفری که از میدان ژاله می‌آمدند، گفتند که عدّه‌ی زیادی از مردم در آنجا شهید شده اند.
آتش انقلاب تیز بود و ماموران حکومت به دنبال افراد فعال انقلابی می‌گشتند. برای همین بازار هم کساد و کارگاه خیاطی تعطیل شد. باجناق برادرم که پلیس بود؛ گفته بود بگیر بگیر است. مواظب خودتان باشید.
به خاطر تعطیلی کارگاه، من دیگر درآمدی نداشتم. بنابرین از ترس بگیر ببند‌ها به روستا برگشتم. روز ۲۶ دی ماه از رادیو شنیدم که شاه از کشور فرار کرده است.
انتهای پیام/ 

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار