به گزارش خبرنگار دفاعپرس از فارس، «جعفر زمردیان» دبیر اجلاسیه شهدای غریب کشور امروز در آستانه سالروز بازگشت سرافرازانه و غرورآفرین آزادگان به میهن در روایت بیست و دوم از رویداد ستارههای شهر که با حضور خانواده معظم شهدا و آزادگان و جمعی از مسوولان استان فارس از جمله سردار ابراهیم بیانی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران فارس در سالن فجر دانشگاه شیراز برگزار شد ابتدا بیان کرد: رهبر انقلاب، عزت یک ملت را مرهون مجاهدت فرزندانش دانست و تاکید کرد که این مجاهدت گاه در میدان دفاع مقدس و گاه در اسارت رخ میدهد.
دبیر اجلاسیه شهدای غریب کشور خاطرنشان کرد: بنده حقیر فرمایش رهبر معظم انقلاب را اینگونه ادامه میدهم که جهاد در جنگ ترکیبی کنونی که پس از جنگ تحمیلی و اسارت احتمالی پیش آمده و تاکتیکهایی متفاوت نیز دارد سومین وجه از این مجاهدتها است.
وی با روایت خاطراتی از زندگی خود گفت: سال ۶۵ من ۱۶ ساله بودم که به ناگه احساس دین کردم؛ این تکلیف ابتدا احساسی بود وچون همکلاسی ام شهید شد برای خونخواهی او به جبهه رفتم رفتم. بچه بودم و درک درستی از رویدادهای دفاع مقدس نداشتم. خانواده معمولی نیز داشتم؛ به جبهه رفتم و پس از ۹ ماه اسیر شدم و جزو شهدای مفقود الاثر شدیم که هیچکس هم از ما خبردار نمیشد.
زمردیان با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس پدر و مادرهای پشت صحنه بیشتر از ما سختی کشیدند افزود: پدر و مادرم از موهبت شنوایی و گویایی محروم بودند و البته هردو از قهرمانان ملی نیز بودند.(پدرم در کشتی و مادرم در دو میدانی)؛ بزرگترها مخالف ازدواج پدر و مادر ما بودند و من پس از وفات دو فرزند دیگر به دنیا آمدم و به همین خاطر برای پدر و مادرم عزیزتر بودم.
وی گفت: من از ابتدا دو شناسنامه به نامهای محمد جواد و جعفر داشتم. سنم را به سبک و سیاق آن دوران برای مشمول شدن جهت اعزام به جبهه کمی تغییر دادم و مسؤولان اعزام را راضی کردم که مرا به جبهه بفرستند اما بعدها که اسیر شدن مانده بودم نامم را به عراقیها به چه نامی معرفی کنم. محمدجواد محمد باقر نصرالله؟
این آزاده سرافراز با بیان اینکه عملیات کربلای ۵ دو هفته پس از کربلای ۴ رخ داد گفت: درهمان دوران و پس از اینکه از جبههها خبری از من نمیشود به ناگه با حکمت و تقدیر الهی پیکری شبیه من یافته میشود و تحویل خانوادهام میشود؛ پیکر هرچند مجروح اما شبیه من است، گروه خونی نیز یکی است و پزشکی قانونی هم تایید میکند که پیکر متعلق به من است اما مادر که مرا پس از کلی نذر و نیاز دنیا آورده دلش بیقرار و بیتاب است.
وی افزود: مادر من پیکری تحویلش داده شد که من نبودم و مادر دیگری که پیکر فرزندش تحویل خانواده ما داده شده بود نیز سالها چشم براه من ماند. ۴ سال گذشت. مادر من بر سر مزار و مادر دیگری چشم انتظار فرزند و یار؛ و اینگونه بود که ۲۳ سال این پیکر بعد از آمدن من گمنام ماند.
دبیر اجلاسیه شهدای غریب کشور با بیان دشواریهای شناسایی پیکر شهدا خاطرنشان کرد: امروز ۱۸۵۴ عکس پیدا شده که ۱۳۵۴ نفراز آنها مشخصاتشان معین شده و از بقیه فقط یک اسم و شمایل باقی مانده است.
وی افزود: 16 ماه قبل که این کار را از استان فارس شروع کردیم و در استان فارس تنها ۳ اسم بود و امروز ۴۵ اسم پیدا و شناسایی شده و ادامه این مسیر و توفیق در این امر وظیفه ما در این جنگ ترکیبی هست.
زمردیان با بیان اینکه ۱۵۳ شهید ما را دنیا و صلیب سرخ ثبت کرده بود و دشمن بر سرنوشت بقیه سرپوش گذاشته بود خاطرنشان کرد: ماموریت امروز ما روایت آن چیزی است که در 8 سال دفاع مقدس و پس ازآن بر ما و رزمندگان و اسرای ما گذشت و باید این مسیر و برپایی اجلاسیهها را در کنار دیگر آزادگان ادامه بدهیم و به دنیا بگوییم که رفقای غریب ما در دوران اسارت چه کشیدند.
وی افزود: یک وجه دیگر کار ترکیبی این است که جوانهای ما به ویژه در حوزه ورزش و رسانه و فعالیتهای هنری وارد شوند.
دبیر اجلاسیه شهدای غریب کشور در پایان گفت: استان فارس در حوزه ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و امور مربوط به شهدا و ایثارگران در همه حوزهها موفق عمل کرده اما در بسیاری از استانها تک بعدی عمل کردهایم که باید بهبود یابند.
گفتنی است ایرج خرمجاه از شهدای «گردان غواصی» حضرت زینب (س) لشکر 10 سیدالشهدا(ع) به فرماندهی سردار معز خادم حسینی و جانشینی علیمحمد اسدی است که پیکر وی با جعفر زمردیان اشتباه شده بود.
برنامه «ماه عسل» سال 92 تصویر پیکر نوجوان شهیدی را برای چند بار پخش کرد که پیکرش سال 1366 در منطقه عملیاتی «کربلای4» پیدا شده بود اما پیکر این شهید نوجوان به دلیل شباهت بیش از اندازه به «جعفر زمردیان» از رزمندگان گردان تخریب «لشکر32 انصارالحسین(ع)» استان همدان و به نام وی به خاک سپرده شده بود.
در نهایت شهید ایرج خرمجاه که سال 65 به نام جعفر زمردیان در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده بود، شناسایی شد.
/انتهای پیام