گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) یکی از بزرگترین وقایع قرن بیستم بود که در کمال ناباوری کارشناسان سیاسی جهان و با برهم زدن محاسبات و برنامهریزیهای قدرتهای جهانی توانست فصل نوینی از حیات بشر را رقم بزند به طوریکه به جرات میتوان تاریخ جدید را به قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تقسیم کرد. اما آنچه در سایه بزرگی و عظمت این رخداد مهم روی داده است، کمرنگ بودن یاد و نام شهدای انقلاب اسلامی است که در مقاطع مختلف و به دست عمال گوناگون رژیم طاغوت، برای سرکوب انقلاب اسلامی شهید شدند؛ یکی از سهمگینترین وقایع قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، کشتار مردم توسط رژیم پهلوی در میدان «ژاله»، موسوم به جمعه سیاه است که در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ به وقع پیوست و آخرین میخ را بر تابوت طاغوت زد.
۱۷ شهریور ۱۳۵۷ مردم تهران طبق اقدامات پیشین اعتراض و تظاهرات علیه رژیم وابسته پهلوی، در یکی از جنوبیترین نقاط تهران، خیابان «ژاله» که امروز با نام «مجاهدین اسلام» شناخته میشود، تجمع کرده و دست به اعتراض و تظاهرات زدند که برای واکاوی چرایی آن واقعه مرور برخی تحولات قبل از آن خالی از لطف نیست.
چند روز پس از آتشسوزی سینما «رکس» آبادان در تاریخ ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ و برملا شدن توطئه رژیم پهلوی در آن (به عنوان یکی از زمینهةای قیام ۱۷ شهریور)، دولت «جمشید آموزگار» که با شعار «دولت فضای باز سیاسی» آمده بود، مجبور به استعفا شد و چهارم شهریور «محمدرضا پهلوی» از «جعفر شریفامامی» که یک روحانیزاده و رئیس وقت مجلس سنای ایران بود و به مخالفت با دولت «امیرعباس هویدا» شناخته میشد، دستور داد تا دولتی با شعار «آشتی ملّی» برای کاهش اعتراضاهای مردمی تشکیل دهد.
** نماز عید فطر قیطریه؛ مقدمه خیزش مردم در ۱۷ شهریور
با روی کار آمدن شریفامامی، در تاریخ ۱۳ شهریور حضور مردم در نماز عید فطر در تپههای قیطریه تهران به راهپیمایی بزرگی منجر و از قیطریه، ونک، خیابان پهلوی (خیابان ولیعصر امروزی)، خیابان ژاله (مجاهدین اسلام کنونی) و جنوب تهران آغاز شد و ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه در میدان شهیاد تهران (آزادی امروزی) به پایان رسید. ساواک تعداد شرکتکنندگان آن روز را ۶۰ هزار تن از مذهبیون تهرانی برآورد کرد، اما روزنامه اطلاعات در سرمقاله روز چهاردهم شهریور خود، شرکتکنندگان را سه میلیون نفر در سراسر کشور عنوان کرد که به دنبال این تظاهرات، قیامهای دیگری نیز تا روز شانزدهم شهریور رخ داد؛ دولت نیز در بیانیهای شدیداللحن، برگزاری هرگونه تجمعی را ممنوع اعلام کرد که از سوی مردم جدی گرفته نشد.
ناآرامیها تا ۱۶ شهریور ادامه یافت به طوریکه نیز از نخستین ساعات بامداد این روز، مأموران گارد، شهربانی و ساواک در میدانهای مختلف و نقاط حساس شهر تهران مستقر شدند و طبق گزارش ساواک ۹۵ درصد مغازههای خیابانها و بازار تهران و شمیران و شهر ری تعطیل شدند. آن روز با حضور بیش از نیم میلیون نفر تهرانی تظاهراتی برپا شد که در آن با شعارهایی مانند «مرگ بر سلطنت پهلوی» برای نخستین بار مردم خواستار تشکیل حکومت جمهوری شدند.
پس از این تظاهرات، همان شب، شاه، دولت را مجبور کرد تا در تهران و ۱۱ شهر دیگر مانند کرج، قم، تبریز، کازرون، اصفهان، مشهد، آبادان، اهواز، قزوین، جهرم و شیراز، حکومت نظامی اعلام کند و فرماندهی نظامی پایتخت را نیز به «غلامعلی اویسی» که در تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز خوشخدمتی کرده و به «قصاب ایران» مشهور شده بود، سپرد که در ادامه آن دستورات و اقدامات، افرادی، چون «کریم سنجابی»، «مهدی بازرگان»، «داریوش فروهر»، «نصرتالله معینیان»، «عبدالکریم لاهیجی»، «محمود اعتمادزاده»، «هدایتالله متیندفتری» و «رحمتالله مقدم مراغهای» از جبهه ملی نیز بازداشت شدند.
** حمایت رسمی مردم از تشکیل حکومت اسلامی
آیتالله حاج شیخ «یحیی نصیری» معروف به علامه «یحیی نوری» از عالمان نامدار و مبارز تهران در دوران مبارزات انقلاب اسلامی که نامش با واقعه تاریخی اقامه نماز پرشکوه عید فطر سال ۱۳۵۷ و نیز حماسه تاریخی ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ گره خورده است به عنوان دعوت کننده اصلی راهپیمایی روز هفده شهریور معرفی شده است. این فرد از مبارزین بر ضد نظام شاهنشاهی بود که به صورت انفرادی عمل کرده و ساکن اطراف میدان ژاله بود. از نخستین ساعات صبح روز جمعه، مردم برای شرکت در راهپیمایی راهی میدان ژاله شدند؛ غافل از آنکه با اعلام دیرهنگام حکومت نظامی، تهران از ساعت ۶ صبح توسط فرماندار نظامیاش ارتشبد «غلامعلی اویسی» قرق شده و تجمعات بیش از سه نفر ممنوع اعلام شده بود.
آیتالله حاج شیخ «یحیی نصیری» معروف به علامه «یحیی نوری»
تجمع مردمی با شعار «مرگ بر شاه»، «درود بر خمینی» و همچنین شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» و شعارهای دیگر در تایید امام خمینی و اسلام شکل گرفت. حدود ساعت ۸:۱۵ صبح فرماندهان نظامی ابتدا چندبار با بلندگو از مردم خواستند که پراکنده شوند، اما وقتی با بیتفاوتی مردم روبهرو شدند یکی از فرماندهان میگوید: «ما را مجبور به تیراندازی نکنید».
حدود ساعت ۸:۳۰ علامه «یحیی نوری» که رهبری حرکت مردم را بر عهده داشت با نظامیان به گفتگو پرداخته و آنها را موعظه میکند، اما درنهایت بین ساعت ۹:۱۵ تا ۱۰ صبح، نظامیان از زمین و هوا شروع به تیراندازی کردند که در پی آن تعداد زیادی از مردم شهید و زخمی شدند. پس از کشتار مردم، درگیری خیابانی گستردهای شکل گرفته و به نقاط دیگر پایتخت نیز سرایت میکند. گفته شده میدان ژاله از همان روز توسط مردم به میدان شهدا تغییر نام یافت.
در مناطق جنوبی تهران برای پراکنده کردن جمعیت از بالگردهای نظامی استفاده شد که یک روزنامهٔ اروپایی در این رابطه نوشته است: «این بالگردها «کوهی از اجساد متلاشی شده» را بر جای گذاشتند. در میدان ژاله، تانکها که مردم را محاصره کرده و از پراکنده کردنشان ناتوان بودند شروع به شلیک به سمت مردم کردند.» بنا بر نوشتهٔ یک خبرنگار اروپایی، این صحنه به جوخه آتش شبیه بود که در آن افراد مسلح به انقلابیون بیحرکت شلیک میکردند.
آمار شهدای ۱۷ شهریور هیچگاه به صورت دقیق مشخص نشد. فرمانداری نظامی تهران معتقد بود ۸۷ کشته و ۲۰۵ مجروح از این تظاهرات بر جای مانده، اما شاهدان و مردم تعداد کشتهشدگان را بین ۳ تا ۵ هزار نفر اعلام کردند. در برخی خاطرات آن روز آمده است که شهدا توسط کامیونهای ارتش به نقاط خارج شهر منتقل و به صورت دستهجمعی دفن شدند. «میشل فوکو» اندیشمند فرانسوی که بهعنوان خبرنگار یک روزنامه ایتالیایی به محل حوادث رفته بود، مدعی شده است که چهار هزار تن در این روز هدف گلوله قرار گرفتند، البته در این میان سفیر انگلیس تعداد شهدا را صدها نفر و سفیر آمریکا نیز بیش از دویست نفر اعلام کردند.
** واکنش علما به کشتار ۱۷ شهریور
فردای آن واقعه، مراجع ثلاثه، آیات عظام «سید محمدرضا گلپایگانی»، «سید شهابالدین مرعشی نجفی» و «سید محمدکاظم شریعتمداری» بیانیههای تندی صادر کردند که به حضور بیشتر مردم در مخالفت با رژیم پهلوی انجامید و در ادامه نیز روحانیت مشهد با محوریت آیتالله «سید عبدالله شیرازی» و «سید حسن قمی» با صدور اعلامیههایی، ضمن محکوم کردن این حادثه در سراسر کشور عزای عمومی اعلام کردند و بر ادامه مبارزات تا سرنگونی کامل رژیم تأکید کردند. عالمان شهرهای دیگر همچون «محمد صدوقی»، «بهاءالدین محلاتی» و «سید مهدی یثربی» نیز این حادثه را محکوم و عزای عمومی اعلام کردند. حوزههای علمیه و نماز جماعتها نیز در واکنش به این جنایت، تعطیل شد.
امام خمینی نیز که در آن دوران در نجف تبعید بود، این کشتار را محکوم کرد و خواهان ادامه مبارزات و پیوستن ارتش به صفوف ملت شد. ایشان در تاریخ ۲۱ شهریور نیز در پیامی علاوه بر همدردی با خانواده شهدا از مردم خواستند تا به تعطیلیها و ادامه اعتصابات ادامه دهند چنانکه برای هفتمین روز شهادت شهدای ۱۷ شهریور و چهلم آنان پیام صادر کرده و این روزها را عزای عمومی اعلام کردند. امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز در بزرگداشت سالگرد این واقعه، ۱۷ شهریور را «یومالله» نامیدند.
اما از اوایل بعدازظهر ۱۷ شهریور، بازداشتهای گسترده مخالفین حکومت در شهرهای مختلف آغاز شد. گزارشهایی از نافرمانی سربازان و فرماندهان در تیراندازی به مردم آمد به طوریکه یک سرباز وظیفه که به او دستور داده بودند به سوی مردم شلیک کند، ابتدا به فرمانده خود شلیک کرد و سپس خودش را کشت. در نافرمانی دیگری، سه نفر از سربازان وظیفه لشکر گارد شاهنشاهی به نامهای «قاسم دهقان»، «علی غفوری» و «محمد محمدی» متواری شدند. فردای آن روز محل اختفای این سه سرباز کشف و مهدی محمدی کشته میشود.
** واکنش جریانهای سیاسی داخلی و خارجی
واقعه ۱۷ شهریور واکنشهای زیادی را در داخل و خارج کشور برانگیخت و احزاب و جریانهای سیاسی داخلی و خارجی به صورت گسترده به محکومیت حادثه پرداختند. یک روز پس از کشتار، صدها نفر از کارگران پالایشگاه نفت تهران اعتصاب کردند. نمایندگان مجلس ملی نیز این حادثه را محکوم کرده و شریفامامی نخستوزیر وقت را مورد بازخواست قرار دادند. گفته شده این واقعه توسط یکی از دانشجویان فیلمبرداری شد و ارسال آن به خارج از کشور و پخش آن سبب واکنش جهانی و ترغیب دانشجویان خارج از کشور برای حمایت از انقلاب شد.
انعکاس این رخداد در روزنامهها، رادیو و تلویزیونهای کشورهای اروپایی با واکنشهای شدیدی همراه شد و راهپیماییهای بزرگی در فرانسه و آلمان علیه رژیم پهلوی و همچنین اعتصاب غذای تعدادی دانشجو در لندن را بهدنبال داشت. نشریات اروپایی از این کشتار با عنوان «سپتامبر سیاه» و «۸ سپتامبر خونین» یاد کردند؛ البته «جیمی کارتر» در تماسی تلفنی از کمپ دیوید، برای شاه «آرزوی موفقیت» و پس از این حادثه همراه با اسرائیل، مصر و انگلیس از شاه حمایت کرد. خبر حمایت آمریکا از شاه موجی از تنفر از غرب و امپریالیزم را در میان مردم ایجاد کرد و سیاست دوگانه آمریکا در قبال ایران را که با تبلیغات سیاسی فشار آمریکا بر شاه برای گسترش فضای باز سیاسی به کلّی منافات داشت، نشان داد. «زبیگنیف برژینسکی» مشاور امنیت ملی آمریکا نیز درباره این واقعه گفت: «رویداد میدان ژاله چنان خونین و مرگبار بود که کشمکشهای گذشته میان دولت و مخالفان را از یاد برد. این رویداد، پایان شورشهای پراکنده و مقطعی و آغاز انقلاب واقعی بود.»
این روز و این رویداد در میان رویدادهای سال آخر حکومت پهلوی، اهمیت بسیاری داشت. در حقیقت با این کشتار، راه مخالفین و مبارزین برای همیشه از حکومت جدا و امکان هرگونه آشتی میان حاکمیت و مردم سلب شد. احساسات مردمی نسبت به ضدیت با شاه، بیش از پیش تحریک شد و موقعیت میانهروهایی که به دنبال نوعی مصالحه و سازش بین انقلابیون و سلطنتطلبان بودند، تضعیف شد؛ به گونهای که عملاً مردم به دو گروه «انقلابی» یا «ضدانقلاب» تقسیم شدند. درباره کشتار ۱۷ شهریور، تئوریهای گوناگونی وجود دارند. عبدالله شهبازی باور دارد که سربازانی که «هزاران» مردم بیگناه را در جمعه سیاه کشتند از اسرائیل بودند.
با وقوع انقلاب و برپایی دادگاههای انقلاب دستکم شش افسر و سرباز ارتش به اتهام شرکت مستقیم در رویدادهای ۱۷ شهریور در ساعت ۲ و ۵۰ دقیقه سحرگاه ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ اعدام شدند.
** پیامدهای ۱۷ شهریور برای پهلوی
واقعه ۱۷ شهریور موجی از پیامدها را به دنبال داشت که در نهایت خروج محمدرضا شاه از ایران و پیروزی انقلاب اسلامی را تسهیل کرد.
برخی از این پیامدها عبارتند از:
**گسترش اعتصابات با تاکید امام خمینی مبنی بر مبارزه نرم
**مطالبه کنارهگیری شاه و ایجاد جمهوری اسلامی
**پایان سیاست آشتی ملی و تعمیق شکاف میان مردم و حکومت و از بین رفتن فرصت هرگونه سازش.
** تسریع جریان پیروزی انقلاب اسلامی و اتحاد مردم و جریانات مختلف با هم.
**شکست سیاست تعدیل و اصلاحات لیبرالی و از بین رفتن موقعیت میانهروها برای سازش با سلطنت
**تزلزل اراده سیاسی رژیم در رویارویی با مردم
**تزلزل جایگاه ارتش و فرسایش آن و فرار سربازان از پادگانها
**تأثیر در روش مبارزه و خواستههای سیاسی مخالفان و رسیدن به این نتیجه که تنها راه نجات کشور سقوط رژیم و استقرار نظام مطلوب است
**تعویق فروش جنگافزارهای نظامی توسط آمریکا به ایران تا زمان روشن شدن اوضاع سیاسی
**تحکیم رهبری امام خمینی و تضعیف روزافزون دولت
گزارش از حامد افروغ
انتهای پیام/ 112