به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، حسین خلیلی، سال ۱۳۵۴ رشته خلبانی را برای تحصیل انتخاب کرد و سپس به کشور امریکا اعزام شد تا بهعنوان جوانترین خلبان با فنون پرواز هواپیماهای شکاری آشنا شود. سال ۱۳۵۶ پس از بازگشت به کشور در دوره پرواز با هواپیمای F ۵ پایگاه دزفول شرکت کرده و اوایل سال ۵۷ به پایگاه تبریز بهعنوان خلبان هواپیمای شکاری منتقل شده است.
در شهریور ماه سال ۱۳۵۹، خلیلی ۲۴ سال داشت و در حال فعالیت در پایگاه شکاری تبریز بود که ناگهان ساعت ۲ بعدازظهر ۳۱ شهریور جنگندههای عراقی به میهنمان حمله کردند. این پیشکسوت نیروی هوایی درباره «اهداف تهاجم پیشدستانه و میزان موفقیت نیروی هوایی عراق» به کشورمان میگوید: در خصوص حمله پیش دستانه دشمن «سرلشکر علوان العبوسی» از فرماندهان عالی رتبه نیروی هوایی عراق که علاوه بر فرماندهی گروههای هوایی پایگاه کرکوک، شخصاً در پروازهای آن روز نیز حضور داشته است، روایت کرده است: «از ماهها قبل تمرینهای منظم به منظور تهاجم پیش دستانه و بمباران پایگاههای هوایی ایران در قالب عملیات آموزشی صورت میگرفت تا این که در ۲۰ سپتامبر (۲۹ شهریور)، طرح مربوط به نیروی هوایی و جزییات عملیات حمله به پایگاههای ایران ظاهراً به صورت مانوری و آزمایشی ابلاغ شد.
** خلبانهای عراقی هم حمله به ایران را باور نداشتند
این طرح دارای یک ایراد بزرگ به این صورت بود که در مسیر حمله پایگاههای ایران خلبانان هواپیماهای بمب افکن ناگریز از روی برخی شهرهای بزرگ میگذشتند که این امر باعث لو رفتن دستههای پروازی قبل از رسیدن روی هدف و هوشیاری سامانه پدافندی ایران میشد. در این خصوص، من شخصاً مراتب را در قالب طرح پیشنهادی به سرلشکر «حلدون» که فرمانده پایگاه، بود ارائه کردم و او هم مراتب را فوراً به وسیله یک پیک ویژه هوایی به ستاد نیروی هوایی در بغداد فرستاد.
سرتیپ خلبان حسین خلیلی
پس از بررسی پیشنهاد من پذیرفته شد و اقدامات اصلاحی مورد ملاحظه قرار گرفت و براساس آن نقشهها اصلاح و مسیر جدید تصویب و سریعاً به پایگاه ابلاغ شد. تا این که دو روز بعد یعنی در ۲۲ سپتامبر (۳۱) شهریور هنگامی که هواپیماهای خود را برای مأموریت به ظاهر تمرینی ولی با مهمات حقیقی مسلح کرده و در ابتدای باند پروازی مستقر و آماده بودیم، با ناباوری دستور پرواز به سوی ایران داده شد و خلبانان متوجه شدند که درگیر یک مأموریت رزمی و حقیقی برای حمله به اهداف معین در پایگاههای ایران شدهاند.
«ژنرال علوان العبوسی» ادامه میدهد که ایران توان حمله پیش دستانه به عراق و انهدام سامانههای دفاعی ما را داشت و چنانچه این عملیات از سوی ایران صورت گرفته بود، موجب شکست عراق و عدم «حمله سراسری» به ایران میشد. با این وجود، همان گونه که قبلاً تأکید شد، اغلب نظریهپردازان نظامی جهان در آن مقطع انتظار یک «پیروزی برق» آسا را برای ارتش عراق رقم زده بودند. به همین منظور نیروی هوایی آن کشور، در آخرین روز از شهریور ۱۳۵۹ شمسی، عملیات پیش دستانه هوایی خود را به ۱۵ پایگاه ایستگاه رادار هوایی و برخی از فرودگاههای ایران با هدف نابودسازی هواپیماها و جنگندههای نهاجا روی زمین و فلج ساختن قدرت هوایی ایران آغاز کرد.
** اعلامیه تشریح حمله هوایی به ایران
ترجمه کامل اعلامیه شماره (۱) صادره از سرفرماندهی نیروهای مسلح عراق به شرح زیر است: با توجه به سلاحهای پیشرفتهای که در اختیار داریم و با تصویب مجلس اعلای عراق نظر به این که در این روزها استمرار حملات نیروهای مسلح ایرانی زیاد شده است و با بکارگیری تجهیزات نظامی علیه اهداف حیاتی و نظامی و شهری ما و... اقدام میکنند. نیروی هوایی ما در ساعت ۱۲:۰۰ امروز (۳۱ شهریور ۱۳۵۹) به پایگاهها و فرودگاههای نظامی واقع در عمق خاک ایران به شرح زیر حمله میکنند: ۱ - پایگاه هوایی مهرآباد نزدیک تهران ۲- پایگاه هوایی شیراز؛ ۳- پایگاه هوایی بوشهر؛ ۴- فرودگاههای دزفول - ۵- پایگاه شاهرخی در همدان ٦- پایگاه خاتمی در اصفهان؛ ۷- فرودگاه نظامی تبریز ۸-فرودگاه نظامی آغاجاری ۹- فرودگاههای نظامی کرمانشاه؛ ۱۰- فرودگاه هوایی اهواز در عربستان ما با هدف گیری دقیق موشکهای زمین به زمین اهداف مورد نظر خود را که در رأس آنها دزفول است و از آنجا به ما خسارت وارد میکردند مورد اصابت قرار دادیم.
عکس از سعید صادقی/ حمله هوایی به شهرک اکباتان تهران
خسارات ما در این حمله یک فروند هواپیما به علت نقص فنی در خاک ایران سقوط کرد و خلبانان آن به بیرون که مسئولیت جان آنان برعهده مقامات ایرانی میباشد؛ هواپیمای جنگندهای که مورد اصابت سلاح ایرانیها قرار گرفت خلبانش با مهارت و توانایی توانست به داخل خاک وطن برگردد.
سرفرماندهی نیروهای عراق - بغداد - ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰»
** بهترین زمان برای حمله هوایی به ایران
در راستای اعلامیه بالا، فرماندهان ارتش عراق در طراحی تجاوز هوایی سراسری به یگانهای عملیاتی نهاجا با استفاده از زمان گرینویچ حملات هوایی خود را به گونهای برنامهریزی کرده بودند که زمان روی هدف و رها ساختن بمبها، همگی ساعت ١٤:۰۰ به وقت ایران یعنی لحظه پایان خدمت رسمی ادارای و تعویض نوبت کاری یگانهای عملیاتی و نگهداری نهاجا باشد.
** ابتدا تصور شد دشمن در حال پیاده کردن چترباز است
از این رو، وقتی کارکنان نیروی هوایی در حال ترک محل خدمت خود بودند، با حمله ناجوانمردانه هواپیماهای متجاوز عراق و بمباران پایگاهها مواجه شدند. البته سامانه بمبهای هواپیماهای عراقی به گونهای بود که برای ایجاد تأخیر و رهایی هواپیماهای بمب افکن از ترکش بمبها، ابتدا چتری که روی بمبها تعبیه شده بود باز میشد. به همین خاطر افرادی که از کارکرد این سامانه تأخیری اطلاع دقیقی، نداشتند با مشاهده تعداد زیادی، چتر ابتدا گمان کردند که عراق در حال پیاده کردن چترباز در پایگاه، است، اما لحظاتی بعد صدای انفجار مهیب بمبها همگان را از تجاوز عراق آگاه ساخته و برخی را متحیر و بهت زده کرد.
برابر اعلامیه شماره یک سرفرماندهی نیروهای مسلح عراق نیروی هوایی این کشور با حمله به هشت پایگاه هوایی مهرآباد تبریز، همدان، دزفول، امیدیه، بوشهر، شیراز و اصفهان یک پایگاه هوانیروز در کرمانشاه و فرودگاه چند منظوره اهواز و انجام ۱۹۲ نوبت پرواز بدون این که با تهدید جدی از سوی شبکه پدافندی نهاجا مواجه شود عملیات خود را با حداقل تلفات (سقوط یک فروند هواپیما) و کسب یک موفقیت نسبی انجام داد.
براساس اسناد، شواهد و قرائن از جمله اظهارات ژنرال حمدانی فرمانده گارد ریاست جمهوری عراق دشمن تصور میکرد با این یورش همانند حمله هوایی اسرائیل به مصر در سال ١٩٦٧ (که ٦٥ درصد از هواپیماهای نیروهای هوایی کشورهای عربی در روی زمین نابود شدند)، بخش عمده توان رزمی نهاجا نابود و پیروزی برق آسا نصیب او خواهد شد.
در خصوص میزان موفقیت یا ناکامی عملیات پیش دستانه نیروی هوایی عراق و به ظاهر غافگیری سامانه دفاعی کشور دو رویکرد به ظاهر متفاوت، اما در واقع مکمل و یکسان به دلایل زیر وجود دارد نخست؛ این که سامانه پدافند هوایی نهاجا به رغم آگاهی از تحولات مرزی و دریافت گزارشهای متقن از یک تجاوز هوایی و قریب الوقوع، ظاهراً غافلگیر شده و اقدام مؤثری علیه هواپیماهای متجاوز انجام نداد.
به گفته سرلشکر عبوسی و اخبار جراید رسمی عراق خلبانان قهرمان ما همگی سالم به جز یک (مورد به پایگاههای خود مراجعت نمودند». به علاوه به سقوط یک فروند جنگنده و آسیب دیدن یک فروند دیگر اشاره دارد. البته در این یورش ترفندهای مختلف و مخفی کاری نیروی هوایی ارتش بعث در حمله به ایران که شرح آن گذشت را نباید نادیده گرفت که نمونهای از آنها در گزارههای بعدی ارائه شده است.
دوم، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اگرچه نتوانست اقدامی جدی علیه هواپیماهای متجاوز اعمال نماید ولی با توجه به تدابیری که بویژه در ابعاد پدافند غیرعامل اندیشیده بود، موجب کاهش چشمگیر تلفات و صدمات به نیروها و تجهیزات خودی شد. به گفته «سرلشکر عبوسی»، خلبانان عراقی در آن روز حتی یک فروند هواپیمای شکاری نهاجا را در محوطه باز و جایگاههای پارک هواپیما در محلهای بدون آشیانه بتنی (شیلتر) نیافتند.
سوم، اقدامات مهندسی نهاجا در ترمیم باندهای پروازی و معابر خزش به همراه آماده سازی هواپیماها برای دشمن غیر منتظره بود. آنها تصور نمیکردند که دستههای پروازی انتقام (البرز و آلفا رد) با آن وضعیت آشفته بتوانند حدود دو ساعت پس از یورش سراسری به خاک عراق حمله کنند.
** اعتراف فرماندهان عراقی به هوشمندی ایرانیان
سرلشکر عبوسی در خصوص مخفی کاری نیروهای مسلح رژیم بعث، فرایند آماده سازی هواپیماها و باندهای پروازی و روند واکنش سریع نهاجا میگوید: «من و دیگر مسئولین پایگاه، ٤٨ ساعت قبل از یورش هوایی و حتی در روز اجرای عملیات رزمی واقعی، از انجام قطعی مأموریت خود آگاهی نداشتیم، بنابراین در آن روز به خلبانان تحت امر خود گفتم که اگرچه مأموریت شما به ظاهر عملیاتی علیه ایران است ولی نوعی آموزش در قالب برنامههای تعلیماتی است که ماهها روی آن کار کردهایم. البته روز عملیات با خود فکر میکردم که این ممکن است مأموریتی واقعی باشد چرا که در تمرینها معمولاً همچون رانندگان تاکسی عمل میکردیم به این ترتیب که موتور را روشن میکردیم شتاب موتور را به ۱۵۰ دور در دقیقه میرسانیدیم دور موتور را کاهش میدادیم موتور را خاموش میکردیم و بر میگشتیم و پارک میکردیم ولی این بار به ما نگفتند موتورها را خاموش کنیم و به محل پارک برگردیم. به این ترتیب وقتی با دیگر خلبانان روی باند پرواز قرار گرفتیم و کسی دستور توقف عملیات را به ما نداد، فهمیدم که وارد جنگ (واقعی) شدهایم».
وی ادامه میدهد؛ در اولین پرواز وقتی بر فراز پایگاههای ایران رسیدیم برخلاف گزارش غربیها اثری از هواپیماهای ایران را روی زمین نیافتیم. او با اشاره به روند آمادهسازی باندها و انواع هواپیماها برای پرواز با اظهار تعجب چنین میگوید: «اقدامات مهندسی ایرانیان و فرایند آمادهسازی هواپیماهای شکاری برای انجام عملیات هوایی علیه ما بسیار عالی بود. آنها کارشان را تا شروع یورش مجدد و حمله هوایی دوم ما در همان روز و روز بعد تکمیل کرده و تعداد زیادی هواپیمای آماده برای انجام مأموریت داشتند عصر همان روزی که ما به ایران حمله کردیم، آنها نیز به پایگاه هوایی الشعبیه و الکوت حمله کردند»
این اعترافات نشان میدهد که از یک سو ارتش عراق به اهداف تعیین شده خود نائل نشد و از سوی دیگر سامانه فرماندهی خلبانان و سایر کارکنان غیور نهاجا به رغم غافلگیری اولیه پس از مواجهه با یورش هوایی، دشمن چنان درخشیدهاند که کلیه محاسبات قبلی ارتش بعث عراق و صدامیان را برهم زدهاند، بنابراین در یک جمع بندی باید اذعان داشت که با وجود سوابق تجاوزهای آشکار و پنهان ارتش عراق تقریباً کلیه پایگاههای مرزی غرب و جنوبی کشور و منطقه هوایی مهرآباد مورد تهاجم هواپیماهای شکاری و حتی بمب افکنهای دشمن قرار میگیرند و اقدامات قابل ملاحظهای به هنگام تهاجم اولیه از سوی سامانه پدافند هوایی کشور انجام نمیگیرد. هرچند به ظاهر بر اساس اسناد و مدارک روی کاغذ، ما از هوشیاری و آمادگی نسبی برخوردار بودیم، اما در عمل چنین نشد به گونهای که در تهاجم اولیه (ساعت ١٤٠٠ مورخ ۳۱ شهریور) دشمن همان طور که انتظار داشت با غافل گیری و کمترین واکنش از سوی پدافند هوایی نیروهای خودی مواجه شد.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/ 112