گروه بینالملل دفاعپرس: سالروز عملیات طوفانالاقصی و تبیین دستاوردهای این عملیات تاریخی فرصتی بود برای گفتوگو با «سیدرضا صدرالحسینی» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
دفاعپرس: بعد از عملیات «طوفانالاقصی» رهبر معظم انقلاب اسلامی در همان روزهای اول و آن هم زمانی که خیلی از جنایات و اقدامات «اسرائیل» علیه مردم غزه رخ نداده بود از عبارت شکست ترمیمناپذیر رژیم صهیونیستی در این عملیات استفاده کردند. با توجه به اینکه یک سال از این شکست میگذرد، چرا این عبارت همچنان صدق میکند؟
اگر به جزئیات عملیات طوفانالاقصی توجه کنیم، کاملا متوجه میشویم که هیچ وقت هم جبران نخواهد شد و واقعا ترمیمناپذیر است. اگر تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با موضوع تانکهای مرکاوا یا جنگندههای رژیم صهیونیستی بود، میتوانستیم بگوییم که تجهیزات منهدم شده قابل ترمیم است و تجهیزات جدید به راحتی جایگزین آنها خواهد شد.
اما اگر بدانیم که چه چیزی واقعا ترمیمناپذیر است، متوجه میشویم که این ترمیمناپذیری ابدی است. پس در رابطه با شکست غیرقابل ترمیم باید به سه موضوع مهم اشاره کنیم؛ موضوع اول، صلابت و توانمندی رژیم صهیونیستی است. موضوع دوم نیز اعتبار سیاسی و جایگاه این رژیم در حوزه بینالملل است. موضوع سوم که مسئله مهمی است، شکست رژیم در حوزه امنیتی است.
چرا این سه حوزه ترمیم ناپذیر است؟ با توجه به امکانات و پشتیبانیهای رسانهای که از رژیم صهیونیستی میشود، اینگونه تلقی میشد که ارتش این رژیم اولین ارتش غربآسیا و چهارمین ارتش در حوزه بینالملل است؛ اما این ادعا در جریان عملیات «طوفانالاقصی» کاملا نقض و رد شد.
مجموعه امکاناتی که برای حفاظت و امنیت رژیم صهیونیستی فراهم شده، شاید مشابه مراکز حیاتی در آمریکا باشد. لذا دیوارها، سیمهای خاردار، چالهها و خندقهای عمیق، امکانات فوق مدرن الکترونیک و بالنها و پهپادهای جاسوسی که همه در خدمت تامین امنیت صهیونیستها بود، در عملیات «طوفانالاقصی» از بین رفت.
جایگاه سیاسی رژیم صهیونیستی آسیب دیده است
جایگاه سیاسی رژیم صهیونیستی در حوزه بینالملل نیز بعد از عملیات طوفانالاقصی بهشدت آسیب دید؛ بعد از این عملیات و تداوم جنایات آنها در غزه کار را به جایی رساند که مردم در خیابانهای اروپا، آمریکا، شرق آسیا و سایر کشورها علیه این رژیم در راستای حماست از فلسطینیها تظاهرات کردند. در تعداد قابل توجهی از این کشورها که با رژیم صهیونیستی روابط سیاسی و اقتصادی داشتند، نفرت از این رژیم به بالاترین میزان خود رسید؛ بنابراین این موضوعات قطعا و یقینا قابل ترمیم نیست و مجموعه این موارد در قالب آن چیزی است که در دیوان دادگستری لاهه میگذرد. ضمن اینکه طی چند روز اخیر اعلام کردند که رژیم صهیونیستی یک دولت مستقل نیست و دیگر بهعنوان یک دولت و حکومت مستقل شناخته نمیشود. با این شرایطی که شرح آن گذشت، آیا رژیم صهیونیستی چند سال پیش تصور این حجم از شکست و ذلت را داشت؟
نقشآفرینی محور مقاومت در تحولات منطقه
چالش جدی که رژیم صهیونیستی این روزها و در روزهای آینده بیشتر با آن مواجه خواهد شد، هویت بخشی به مقاومت بعد از عملیات طوفانالاقصی است؛ یعنی مقاومت در این مدت توانست به خوبی نقشآفرینی کند و جایگاه ویژه و کنشگری خود را در تحولات منطقه و بینالملل به منصه ظهور بگذارد؛ بنابراین اگر بخواهیم هر یک از جنبههای شکست رژیم صهیونیستی را دقیق مورد بررسی قرار دهیم، باید بگوییم که این شکستها ترمیمناپذیر هستند و در طول یک سال گذشته هم تمام تلاش این رژیم این بوده که بخشی از این شکستها را جبران کند و برای همین است که حدود ۵۰ هزار نفر انسان بیگناه را در غزه به شهادت رسانده تا شاید بتواند بخشی از این شکستها را جبران و ترمیم کند؛ ولی این اتفاق نیفتاد و آن مطلبی که از روز اول رهبر معظم انقلاب اسلامی در هفته اول عملیات طوفانالاقصی فرمودند که این شکست ترمیم ناپذیر است، همچنان ادامه دارد و بعید است که تا پایان نیز در این وضعیت تغییری ایجاد شود.
دفاعپرس: یکی از نکاتی که بعد از عملیات «طوفانالاقصی» مطرح میشود، این است که این عملیات صرفا شکست رژیم صهیونیستی و قوای نظامی و سیاست امنیتیاش نبود و به نوعی شکست آمریکا و سیاستهای چند دههای آن در حمایت مطلق از تلآویو نیز بود. بحث آمریکازدایی از منطقه هم بعد از «طوفانالاقصی» با توجه به وضعیت جبهه مقاومت در منطقه و اقداماتی که این جبهه در قبال پایگاههای آمریکا و منافع آن انجام داده، بسیار جدی شد. با توجه به حضور مستمر آمریکا در هدایت جنگ غزه بعد از هفت اکتبر، چرا این شکست «اسرائیل» را باید شکست آمریکا محسوب کنیم؟
رابطه عملیات نظامی رژیم صهیونیستی و آمریکا مانند رابطه عملیاتی و نظامی یک لشکر با یک قرارگاه است. به هیچ عنوان این دو از هم جدا نیستند. بعد از عملیات «طوفانالاقصی» قبل از اینکه رژیم متوجه این عملیات شود، سنسورهای اطلاعاتی آمریکا به صدا درآمد. یعنی آمادهباشی که در مجموعه سنتکام در منطقه صورت گرفت، زودتر از آماده باشی بود که ارتش رژیم صهیونیستی برای نیروهای خود اعلام کرد.
همزمان با عملیات «طوفانالاقصی» فرماندهان رژیم صهیونیستی مستاصل شده بودند و وضعیت برای آنها مبهم بود و این ابهام برای آنها تا آنجایی بود که نمیدانستند دقیقا چه اتفاقی افتاده است. این فرماندهان آمریکایی بودند که از همان لحظات اول آمدند و قرارگاه مشترک را تشکیل دادند؛ لذا در طول یک سال گذشته هیچ عملیاتی نیست، مگر اینکه آمریکاییها بهطور مستقیم در آن حضور داشته باشند. هیچ تصمیم نظامی نیست که موافقت راهبردی آمریکا برای آن گرفته نشده باشد. ممکن است در یک بخشهایی آن هم در حوزههای تاکتیکی مجوزهایی به رژیم صهیونیستی داده شده باشد، اما در حوزههای راهبردی به هیچ عنوان این اتفاق روی نداده است.
رژیم صهیونیستی کاملا با هدایت آمریکاییها حرکت میکند و آمریکاییها خود را به امنیت این رژیم متعهد میدانند، لذا شکستی که در این عملیات متوجه صهیونیستها شد، ضربه به پیکره آمریکا نیز بود. خاکریز و گام اول تضعیف آمریکا در منطقه ضربه زدن به رژیم صهیونیستی است.
هماهنگی مثالزدنی محور مقاومت بعد از عملیات طوفانالاقصی
بعد از عملیات طوفانالاقصی، اضلاع مقاومت اسلامی با نگاههای مختلف متوجه این قضیه شدند که میتوانند با رژیم صهیونیستی مقابله کنند و بعد از عملیات «طوفانالاقصی» میزان جسارت توانمندی مقاومت در منطقه افزایش پیدا کرد. به همین دلیل میبینیم که بعد از این عملیات بود که هماهنگی میادین به وجود آمد و این هماهنگیها را ما در جبهه ضدصهیونیستی در منطقه کاملا میبینیم که مثال زدنی است. ارتش ملی یمن بعد از عملیات طوفانالاقصی توانمندیهای نظامی خود را بروز داد. مقاومت عراق نیز توانست توانمندیهای خود را عملا به اثبات برساند. این موضوع برای جریانهای دیگر هم صدق میکند.
نکته دیگری که در حوزه نرمافزاری باید به آن توجه کنیم مسئله توقف نقشه و طرح آمریکاییها در منطقه و آن عادیسازی روابط برخی از کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی بود؛ بنابراین اگر کشورهای منطقه پس از عملیات «طوفانالاقصی» پرونده مذاکره و گفتگو و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را متوقف کردند، این ضربهای به پیکره و طرحهای راهبردی آمریکا نیز محسوب میشود.
دفاعپرس: همان طور که میدانید عملیات طوفانالاقصی پیامدهایی در تغییر هندسه قدرت در منطقه و جهان ایجاد کرد. اکثر صاحب نظران نیز بر این نکته تاکید کردند که نظم منطقه دیگر همانند گذشته نخواهد بود و اکنون شاهد ظهور غرب آسیای جدید با بازیگری محور مقاومت هستیم. به نظر شما محور مقاومت در آینده منطقه چه جایگاهی دارد و چه نقشی را میتواند ایفا کند؟
یکی از دلایل اصلی نگرانی آمریکاییها و حمایت همهجانبه آنها از رژیم صهیونیستی جلوگیری از تغییر نظم و یا رژیم حقوقی منطقه است. این رژیم حقوقی یا نظم منطقهای به نفع مقاومت تغییر کرده است. چه کسی ناظم و بازیگر اصلی نظم جدید خواهد شد؟ قطعا آمریکا نخواهد بود. محوریت نظم آمریکاییها در منطقه امنیت رژیم صهیونیستی است که در حال حاضر کاملا متلاشی شده است.
مقاومت مهمترین بازیگر منطقه
مقاومت مهمترین بازیگر منطقه در آینده خواهد بود. نه در حوزه رژیم حقوقی و نظم جدید بلکه هیچ کنشی در منطقه وجود نخواهد داشت که مقاومت در آن نقش اساسی و اصلی را نداشته باشد. یا باید نظر مثبت مقاومت را برای تحولات ماندگار آینده بگیرند یا باید مقاومت نقش اصلی را داشته باشد؛ بنابراین مهمترین بازیگر منطقه در حال و آینده مقاومت خواهد بود و نگرانی آمریکا و نظام سلطه از این موضوع است.
دلیل حمایت همهجانبه تروئیکای اروپا از رژیم صهیونیستی هم همین موضوع است که در این سیالیت نظام بینالملل، مقاومت منطقه هم یکی از بازیگران اصلی است. آنها در دو دهه گذشته حوزه نظم جدید بینالملل را بر روی حوزه اقتصادی با محوریت چین برده بودند. اما بعد از بیداری اسلامی و اتفاقاتی که بعد از عملیات «طوفانالاقصی» روی داد، جایگاه مقاومت در نظم منطقهای و نقشآفرینی در نظم بینالمللی کاملا آشکار شد.
یمن راهبرد دریایی آمریکا را به بنبست کشانده است
دفاعپرس: بعد از عملیات طوفانالاقصی شاهد تحرکات جدی گروههای مقاومت علیه سیاستها و منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی و حامیان آن هستیم. نقش یمن را چطور میبینید؟
در یک جمله میتوانم پاسخ شما را بگویم که ارتش ملی یمن توانسته است راهبرد دریایی دو کشور صاحب بمب اتم و حق وتو و عضو دائم شورای امنیت یعنی آمریکا و انگلیس را به بنبست بکشاند. این موضوع بسیار بااهمیتی است.
پهناوری سرزمینی، سواحل طولانی، عزم و اراده یمنیها، آزمودگی آنها در جنگ ائتلاف عربی به رهبری عربستان و حمایت همهجانبه آنها از مردم غزه جایگاه یمن را در تحولات آینده متمایز میکند و نگرانی نظام سلطه را دوچندان کرده است؛ بنابراین یمن بهعنوان یکی از نقشآفرینان اصلی در منطقه مورد توجه است.
دفاعپرس: نقش سایر کشورهای اسلامی- عربی در حمایت از مردم فلسطین را چطور ارزیابی میکنید؟
به نظرم میآید که کشورهای عربی منطقه باور نکردند که روی تعهدات آمریکا نمیتوان حساب کرد. علیرغم ضربات و لطماتی که از وابستگی خوردند، باور نمیکنند که در شرایط بحرانی آمریکا به کمک آنها نخواهد آمد.
عربستان و امارات در حوزه اقتصادی احساس کردهاند تعهداتی که آمریکاییها نسبت به آنها دارند، عملیاتی نمیشود و برای همین است که به سمت شرق تمایل پیدا کردهاند. در حال حاضر روابط عربستان و امارات و بهویژه عربستان با روسیه بیشتر شده است. این وضعیت نسبت به چین در مورد تمام کشورهای منطقه ازجمله عربستان و امارات مشاهده میشود.
اما در حوزه مسائل نظامی و امنیتی باور نکردند که بر روی آمریکاییها نمیتوانند حساب باز کنند. آمریکاییها در شرایطی به کشورهای عربی منطقه کمک میکنند که بتوانند سلاحها و تجهیزات خودشان را به آنها بفروشند و بتوانند از سرزمین، آب و خاک آنها برای ایجاد پایگاه نظامی استفاده کنند.
امیدی به سران و مقامات عربی منطقه نیست
بر این اساس، امیدی به سران و مقامات عربی منطقه نیست. رهبر معظم انقلاب اسلامی هم در خصوص این موضوع به نخبگان جهان اسلامی تاکید کردند که سران برخی از کشورهای عربی و اسلامی انگیزهای برای ایجاد امت اسلامی ندارند. امید به نخبگان، فرهیختگان، اصحاب رسانه، علما و تودههای مردم منطقه است و باید روی آنها حساب باز کرد.
دفاعپرس: در چندین مرحله شاهد تلاش واضح صهیونیستها برای تشدید اوضاع و وارد کردن ایران به میدان تقابل منطقهای بودیم که مهمترین آن تجاوز رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق و ترور شهید هنیه در تهران بود، اما با عملیات وعده صادق و پاسخ ایران به صهیونیستها عملا از گسترش جنگ تا حدودی جلوگیری شد؛ ارزیابی شما از اقدامات و ایجاد بازدارندگی چیست؟
بازدارندگی جمهوری اسلامی در برابر رژیم صهیونیستی بوده و هست؛ این بازدارندگی با اقدامات تروریستی از بین نمیرود و اینکه صهیونیستها شهید هنیه را در تهران ترور کنند، این بازدارندگی را به هم نمیزند. متاسفانه این لفظ و واژه در واژگان برخی از تحلیلگرانی آمد که به هیچ عنوان با موضوع بازدارندگی در استراتژی نظامی آشنایی ندارند.
اقدامات تروریستی بازدارندگی ایران در برابر اسرائیل را به هم نمیزند
بنابراین بازدارندگی ما در مقابل رژیم صهیونیستی بوده و هست و خواهد بود. اما این اقدام ترور نمیتواند بازدارندگی را برهم بزند. در دو عملیات «وعده صادق۱» و «وعده صادق۲» ما مجددا این موضوع را به رژیم صهیونیستی ثابت کردیم که اقدامات تروریستی نمیتواند توازن قوا بین ما و رژیم صهیوینستی را برهم بزند.
اما سوال شما این است که آیا ممکن است رژیم صهیونیستی در برابر عملیات «وعده صادق۲» ما اقدامی کند؟ من میگویم محتمل است. به این دلیل هم میگویم محتمل است که نباید به هیچ عنوان ما تصور کنیم که ماجرا تمام شده است. هم باید از جهت روحی و روانی و تقویت عزم و اراده مردم کشور کار کنیم و هم از جهت آمادگیهای دفاعی که الحمدالله نیروهای مسلح در آمادگی کامل در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکا به سر میبرند.
بنابر این احتمال هرگونه حرکت ضدامنیتی چه در حوزه نظامی و چه در حوزه امنیتی وجود دارد. البته بهتر است بگویم که هرگونه حرکت در حوزه اقدام بر علیه منافع ملی ما چه در حوزه امنیتی و چه در حوزه نظامی وجود دارد. اما آمادگیها هم در حد قابل قبول است و رژیم صهیونیستی قطعا و یقینا نه به میزانی که ما به آنها ضربه و لطمه زدیم، بلکه یک صدم آن هم نمیتواند اقدامی انجام بدهد.
جمعه نصر مکمل عملیات وعده صادق ۲ بود
نکته بعدی که بسیار مهم است این آرامش بعد از لحظه انجام عملیات «وعده صادق۲» است که در کشور ما حاکم بود و به ویژه تکمیل کننده این عملیات نمازجمعه نصر بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی آن را اقامه کردند. البته حرکت دیپلماتیک جمهوری اسلامی در شرایط خطرناک و سفر عراقچی، وزیر امور خارجه به منطقه هم اهمیت دارد.
دفاعپرس: در نماز جمعه نصر حضرت امام خامنهای تاکید کردند که در پاسخ به رژیم صهیونیستی نه تعلل میکنیم و نه دچار شتابزدگی میشویم؛ این گزاره را تبیین میکنید؟
برخی بر این باور بودند که جمهوری اسلامی در خصوص شهادت شهید هنیه یک اقدام احساسی و عصبی همراه با سرعت نشان دهد؛ اما حضرت آقا فرمودند که ما در این رابطه هیچگونه تعجیلی نداریم. بعد از بررسیهای لازم توسط مجموعههای ذیربط تصمیمات خودمان را گرفتیم و آن را هم عملی کردیم. امکان استفاده از طرح اولیه «وعد صادق۱» نبود؛ زیرا تغییرات عمده پدآفندی رخ داده بود و برای همین هم باید اشراف کامل اطلاعاتی پیدا میشد و راههای نفوذ پیدا میشد و باید با توجه به شرایط جدید امکانات تدارک دیده میشد که در نهایت این اتفاق افتاد.
عملیات «وعده صادق ۲» فقط یک عملیات موشکی نبود، بلکه با اقدامات استشهادی در داخل فلسطین علیه صهیونیستها، عملیات سایبری و عملیات حزبالله لبنان همراه بود که تمامی آنها با یکدیگر انجام شد و اینگونه عملیات «وعده صادق ۲» مایه عزت جهان اسلام شد.
مقاومت در عملیات زمینی دست برتر دارد
دفاعپرس: در حال حاضر شاهد تشدید درگیری در شمال سرزمینهای اشغالی بین صهیونیستها و رزمندگان غیور حزب الله لبنان هستیم و این روزها هم بحث حمله زمینی این رژیم به خاک لبنان خیلی داغ است. لطفا در خصوص روندی که در این منطقه در حال وقوع است، توضیحاتی ارائه کنید.
دست برتر مقاومت اسلامی در زمین است و برتری هوایی توسط هواپیماها و امکانات اهدایی آمریکا در منطقه با نظام سلطه و رژیم صهیونیستی است. اما مقاومت در هیچ عملیات زمینی دست پایینتر را ندارد. برای همین هم در طول یک سال گذشته نیروهای زمینی رژیم صهیونیستی نتوانستند به غزه وارد شوند. زیرا نظامیان اسرائیلی به هرکجا که وارد میشدند، دچار آسیبهای فراوانی شده و بلافاصله بازمیگشتند.
در حال حاضر هم وضعیت در جنوب لبنان به همین صورت است؛ بنابراین ضربهای که دو روز قبل توسط حزبالله لبنان به بخشی از نیروی زمینی رژیم صهیونیستی وارد شد، این موضوع را اثبات کرد که دست برتر با مقاومت است و حزبالله در این رابطه دست به دعا است که نیروی زمینی رژیم بر اساس تحمیقی که در بین فرماندهان آنها وجود دارد، به جنوب لبنان ورود کنند تا انتقام بخشی از جنایات کشتار مردم بیدفاع گرفته شود.
دفاعپرس: ترور سران و فرماندهان حزبالله چه تاثیری بر روی آینده حزبالله خواهد داشت؟
دفاعپرس: نتانیاهو مدام در حال رجزخوانی است؛ ضمن اینکه آمریکاییها هم به نوعی وانمود میکنند که از «اسرائیل» حمایت نمیکنند و یا از اقدامات این رژیم اطلاعی ندارد؛ آیا جز این است که آمریکا کارفرمای رژیم صهیونیستی است؟
رابطه بین رژیم صهیونیستی و آمریکا کاملا مشخص است. اما باید این سوال را بپرسید که چرا این کار را میکند؟ علت آن هم این است که شرایط داخلی آمریکا و حتی برخی از کشورهای دیگری که ارتبط نزدیکی با رژیم صهیونیستی داشتند در شرایط فعلی در حال فاصله گرفتن از این رژیم هستند.
آمریکا کارفرمای رژیم صهیونیستی است
تنفر بینالمللی از رژیم صهیونیستی به صورتی است که امروز نزدیکی به این رژیم، تنفر به همراه خود دارد. بر همین اساس کسی که به این رژیم نزدیک است و یا اعلام نزدیکی میکند مورد تنفر قرار میگیرد.
وضعیت داخلی آمریکا با بازگشایی دانشگاهها، نوع حمایت مردم فرهیخته و اندیشمند جامعه آمریکا از مردم فلسطین و تنفر از این رژیم موجب شده تا مقامات آمریکا اینگونه صحبتها را انجام دهند. ضمن اینکه به آرای مسلمانان در آمریکا هم نیاز دارند، مقداری مراقبتهایی میکنند که بیش از این دامنشان به نجاست رژیم صهیونیستی آلوده نشود.
امروز هیچ کسی در حوزه بینالملل نیست که آمریکا و رژیم صهیونیستی را دو پدیده و دو عنصر سیاسی جداگانه بداند؛ آمریکا کارفرمای رژیم صهیونیستی است. زیرا آنها یکی هستند که در دو قالب، دو لباس و دو موقعیت به سر میبرند. بنابراین علت کاهش حمایت گفتاری آمریکا از رژیم صهیونیستی مسائل داخلی و ابراز تنفر بینالمللی از این رژیم است.
دفاعپرس: فرانسه که اخیرا گفته رژیم صهیونیستی را تحریم تسلیحاتی میکند، در همین راستا است؟ یعنی کلامی است؟
تصور من بر این است که این تحریمهای کشورهای اروپایی بیشتر در حوزه گفتار است. زیرا در حوزه عمل و در طول یک سال گذشته و در اوج جنایات و کشتار رژیم صهیونیستی، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا مورد تشویق قرار میگیرد. در واقع این تشویقها برای خوشآمدگویی نیست و پشت سر آن حمایتهای مادی و تسلیحاتی قابل توجهی بوده است. در اوج جنایات رژیم صهیونیستی در بمباران مناطق مسکونی لبنان، مبلغ هفت و نیم میلیون دلار تسلیحات از آمریکا به مقصد سرزمینهای اشغالی بارگیری شده است. بنابر این باید گفت که در حال حاضر هیچ کمبودی در آنجا وجود ندارد.
انتهای پیام/ 134