گروه سیاسی دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ بوجود آمدن رژیم منحوس صهیونیسم و ریشه دواندن این علف هرز در سرزمینی که متعلق به آنها نبود وابسته به دلایل بسیاری بود که باید مورد واکاوی قرار بگیرد. این رژیم توسط منشور استقلال اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ تاسیس و در ۱۱ می ۱۹۴۹ از سوی ۱۶۵ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.
در اسفند ۱۳۲۸ علیرغم مخالفت عموم مردم و روحانیون و مجتهدین، شاه معدوم رای به موجودیت اسرائیل به عنوان کشوری مسنقل داد. سطح روابط شاه و اسرائیل به حدی بود که مقامات ایران نظیر بختیار با مقامات اسرائیلی نظیر موشه دایان در تهران و اسرائیل دیدار داشتند. نتیجه این دیدارها ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و آموزش ساواک توسط موساد در حوزه امنیتی و اطلاعاتی بود.
مسلما حضور کشوری مسلمان و غیر عرب در غرب آسیا برای رژیم صهیونیستی که در حال جنگ با کشورهای عربی و مسلمان بود امتیازی ویژه محسوب میشد. هر چه به سالهای پایانی رژیم پهلوی نزدیک میشویم رابطه ایران و اسرائیل مستحکمتر میشود. رژیم صهیونیستی سرخوش از حمایت ایران و نفت بادآوردهای که شاه در اختیارش میگذاشت همچنان به یکه تازی در سرزمین فلسطین مشغول بود.
اما پیروزی انقلاب اسلامی در اوج این رابطه دوستانه، خواب خوش را از رژیم صهیونیستی گرفت و نام ایران، کابوس ابدی اسرائیلیها غاصب شد. در اولین فرصت به رسمیت شناختن اسرائیل پس گرفته و سفارت ایران در اسرائیل برای همیشه بسته شد. ننگ رابطه با اسرائیل که شاه معدوم به نام ایران ثبت کرد با اقدام شجاعانه امام خمینی (ره) مبنی بر اشغالگر بودن اسرائیل و غده سرطانی خواندن آن و حمایت همه جانبه از فلسطین این ننگ تطهیر شد. ایران پهلوی که زمانی یار و همراه اسرائیل بود با تبدیل شدن به ایران اسلامی به دشمن شماره یک اسرائیل تبدیل شد.
با این حال برای شناخت رابطه دقیق ایران و اسرائیل که نمیتوان آن را نادیده گرفت باید به گذشته سفری کوتاه داشت. مطالعه تاریخ این رابطه نه تنها به شناخت چگونگی قدرت گرفتن اسرائیل کمک میکند بلکه به خیانت شاه پهلوی به مردم ایران و مسلمانان جهان بخصوص فلسطین کمک خواهد کرد.
موساد آموزگار ساواک
یکی از بخشهای بسیار فعال دفتر نمایندگی اسرائیل در تهران، حوزۀ وابستۀ نظامی بود که پیگیری روابط و همکاریهای نظامی بین ایران و اسرائیل از مهمترین وظایف آن بود. یعقوب نیمرودی اولین وابسته نظامی اسرائیل در ایران بود که علاوه بر حوزه نظامی، در فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی، اقتصادی و بازرکانی، قاچاق اشیای عتیقه و ... نیز نقش گستردهای داشت و البته جمعآوری کمک و اعانه برای اسرائیل در مراسم و جشنها و شبنشینیها نیز فراموش نمیشد.
از همان روزهای تاسیس کشور جعلی اسرائیل ارتباط گستردهای بین آمریکاییها و انگلیسیهای مستقر در تهران با آژانس یهود در مسیر پیشبرد اهداف صهیونیستی شکل گرفت و این ارتباط به قدری شدت یافت که در سال ۱۳۲۱ تعداد ۱۳۰۰ نفر از یهودیان ایران با کشتی رهسپار سرزمین اسرائیل شدند.
بر طبق اسناد و اطلاعات موجود بسیاری از مراکز پولی، بازرگانی و بانکی ایران در دست یهودیان و یا اشخاص یهودی تبار قرار داشت و این برای محمدرضاشاه بسیار خوشایند بود و همیشه از این نفوذ برای تحکیم ارتباط با اسرائیل استفاده میکرد و در برخی از نشستهای محرمانه با مقامات اسرائیلی از آنها تقاضا میکرد که از اهرم نفوذ و موقعیت خود درآمریکا برای حفظ منافع حکومت پلوی استفاده کنند.
حتی از اسرائیلیها میخواست که اجازه ندهند رسانههای غربی علیه او و دستگاهش تبلیغات کنند. در ورای تمام این تلاشها، مقامات رژیم پهلوی همواره موضوع شناسائی رسمی اسرائیل و هرگونه ارتباط و همکاری با آنها را از ترس افکار عمومی انکار و تکذیب میکردند، اما واقعیتهای پشت پرده غیر از این بود.
هم زمان گروههای فشار یهودی در مناطق مختلف رژیم پهلوی را تحریک میکردند تا همکاری پنهان خود را علنی کنند. نخستین همکاریهای موساد و ساواک به دیدار تیمور بختیار در مهر ۱۳۳۶ برمیگردد. روابط رژیم پهلوی و اسرائیل که علاوه بر عرصه اقتصادی، در زمینههای امنیتی ـ اطلاعاتی نیز جریان داشت. باعث شد شاه یمور بختیار رئیس وقت ساواک را به اسرائیل بفرستد.
بختیار در این دیدار پیشرفتهای اسرائیل در جنگ سینا را ستود و پیام شاه ایران را در زمینۀ همکاریهای اطلاعاتی و ارزیابیهای سیاسی خاورمیانه به آگاهی یعقوب صور، سفیر اسرائیل در فرانسه رساند.
پس از ملاقاتهای متعدد که بین موساد و ساواک صورت گرفت، سران دو کشور وظیفه پیشبرد روابط دوجانبه را بر عهده این دو سازمان گذاشتند. در بهار ۱۳۳۷ از طرف موساد شخصی به اسم «مئیر عزری» بهعنوان اولین سفیر اسرائیل در تهران به ایران آمد. مهمترین ماموریت وی خروج رژیم صهیونیستی از انزوای ایجاد شده توسط اعراب بود.
در همین زمان فعالیتهای وسیعی از سوی برخی اشخاص و سازمانها به منظور رسمیت یافتن اسرائیل به طور علنی و رسمی از سوی ایران -صورت میگرفت. همزمان با تحرکات یهودیان و ماموران اسرائیلی داخل ایران، اسرائیلی¬ها در فلسطین اشغالی نیز در خصوص ارتباط و همکاری میان دو طرف و تمایل و آمادگی مقامات ایرانی با شناسائی کامل و رسمی اسرائیل تبلیغات پراکندهای را سازماندهی میکردند. در نهایت، دولت ایران با تمام مخالفت¬های کشورهای عربی، اسرائیل را به¬ رسمیت شناخت و نمایندۀ رسمی هم به عنوان مامور مخصوص به آنجا اعزام کرد.
دکتر مصدق، بعد از ملی شدن صنعت نفت دفتر نمایندگی ایران را در اسرائیل تعطیل و رضا صفینیا نماینده مخصوص و وزیر مختار دولت ایران را از اسرائیل فراخواند. اما دیری نپایید که در آذر ۱۳۳۸، افتتاح نمایندگی سیاسی ایران در تل آویو مجدداً صورت گرفت.
از طرفی روزنامههای اسرائیلی، گزارشها و اطلاعاتی را در مورد سیاست خارجی ایران و بعضی از اقدامات سری شاه عمداً انتشار میدادند. در پارهای گزارشها و مکاتبات اداری، سیاسی و حتی اطلاعاتی از دفتر نمایندگی اسرائیلیها در تهران مشخص بود که اسرائیل در همه حوزههای سیاسی، دیپلماتیک، اطلاعاتی، جاسوسی، نظامی، مطبوعاتی، فرهنگی و حتی امور داخلی یهود ایران فعال و ماموران فراوانی در بخشهای گوناگون تحت پوشش خود داشتند.
یکی از بخشهای بسیار فعال دفتر نمایندگی اسرائیل در تهران، حوزۀ وابستۀ نظامی بود که پیگیری روابط و همکاریهای نظامی بین ایران و اسرائیل از مهمترین وظایف این بخش بود. یعقوب نیمرودی اولین وابسته نظامی اسرائیل در ایران بود که علاوه بر حوزه نظامی، در فعالیتهای اطلاعاتی و جاسوسی، اقتصادی و بازرکانی، قاچاق اشیای عتیقه نقش گستردهای داشت. در جشن بیست و پنجمین سالگرد تاسیس دولت اشغالگر اسرائیل، مقامات بلندپایه رژیم پهلوی نیز شرکت کردند.
کانال ارتباط بین ساواک و موساد در تهران به نام «کمیته زیتون» معروف بود و کارمندان موساد بطور اعم با رئیس ساواک یا مدیران کل ادارات هفتم، دوم و سوم و پنجم و یا اداره کل آموزش و یا معاونین عملیاتی این ادارات کل ارتباط میگرفتند.
روابط صمیمی و نزدیک دستگاههای اطلاعاتی رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی به ویژه از اواسط دهه سی شکل ویژهای گرفت. تعاملات و تفاهمات ساواک و موساد نشان میدهد که یک پشتیبانی خاص اطلاعاتی به ویژه در حوزه آموزش و گسترش و بروزرسانی تجهیزات امنیتی وجود دارد که بخشی از آنها در اسناد و خاطرات سران و عوامل رژیم پهلوی مشاهده میشود.
در ششم آبان ۱۳۵۷ تیمسار ناصر مقدم رئیس ساواک در گفتگو با اسحاق هوفی رئیس موساد در تهران و در بحبوحه انقلاب پیشنهاد کرد مأموران بازنشسته موساد در ساواک استخدام شوند. در این گفتگو، با اشاره به دوستی نزدیک ایران پهلوی و رژیم صهیونیستی، مقدم رئیس ساواک به نقش بسیار مهم موساد در آموزش مأموران ساواک تصریح و طرح استخدام مأموران بازنشسته موساد از سوی ساواک را به ژنرال هوفی پیشنهاد میکند.
رئیس ستاد موساد از همتای ایرانی خود درباره حوادث مربوط به انقلاب اسلامی و قیام مردم مسلمان ایران سئوال کرده، نگرانی رژیم صهیونیستی را درباره رویدادهای داخلی ایران اعلام میکند؛ اما رئیس ساواک با اشاره به خطر شوروی، قیام مردم ایران را یک حرکت کمونیستی مورد حمایت شوروی قلمداد میکند.
روابط همهجانبه رژیم پهلوی و رژیم صهیونیستی حمایت آنها نسبت به یکدیگر را در پی داشت. هر دو رژیم مراودههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی متعددی با یکدیگر داشتند. از آنجایی که ساواک تعالیم خود را در دهه چهل مرهون سرویس جاسوسی و امنیتی رژیم صهیونیستی بود و به نوعی دستپروده موساد محسوب میشد، در سالهای بعد همکاریهای خود با موساد را گسترش داد.
در سال ۱۳۵۳ موساد و ساواک عملیات مشترک ویژهای را علیه مقاومت فلسطین آغاز کردند و با تعلیم نیروهایی قصد نفوذ در گروههای چریکی فلسطینی و ضربه زدن به مبارزان فلسطینی برآمدند.
تصویب طرح تقسیم فلسطین و اعلام موجودیت اسرائیل خشم مسلمانان را برانگیخت. مردم ایران نیز با رهبری روحانیون، به شدت به این موضوع واکنش نشان داده به مبارزه با این رژیم پرداختند این در حالی بود که رژیم پهلوی موضع همسویی با ابرقدرتهای جهانی داشته و یکی از متحدان رژیم صهیونیستی نیز به حساب میآمد.
انتهای پیام/ 161