به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، در بیست و سومین روز از جنگ تحمیلی، در محور آبادان، عراقیها از (پل) «مارد» بهطرف آبادان در حال پیشروی هستند و تنها راه ارتباطی (جاده ماهشهر ـ آبادان) زیر آتش شدید قرار دارد. اهواز از دو سمت جنوب و غرب زیر آتش توپخانه قرار گرفت و نیروهای دشمن در ۳۰ کیلومتری جنوب اهواز مستقر شدند. در این روز بستان دیگر سقوط کرد و به تصرف دشمن در آمد و عراقیها حرکت خود را به سوسنگرد ادامه دادند.
در جبهه میانی رزمندگان اسلام با پیشروی در ارتفاعات کوره موش (محور سر پل ذهاب)، ضرباتی به دشمن وارد کردند و نیروهای بسیج روستایی مسلح به تفنگ برنو، طی درگیریهایی با دشمن در جبهه دزفول، تعدادی عراقی را کشته و چند کلاشینکف و بیسیم غنیمت گرفتهاند.
** ورود دشمن به شهر [۱]
در خرمشهر دشمن با به دست آوردن جای پا در مدخل خرمشهر در روز گذشته و محاصره پادگان دژ، خرمشهر را در معرض سقوط قرار داده و فقط مقاومت باقیمانده حماسهآفرینان خرمشهر است که اجازه تسلط بر این شهر را بهسادگی نمیدهد. ساعت ۱۴:۳۰ امروز، سپاه آبادان اعلام کرد که: خرمشهر در محاصره دشمن است و نیروهای عراقی از سه جبهه راهآهن، پلیسراه و گمرک پیشروی میکنند.
اگر تا این زمان نیروهای اعزامی و سلاحهای سنگین و دوربرد میتوانستند کمک مؤثری در جلوگیری از پیشروی دشمن باشند، ازاینپس مدافعان آشنا به شهر، سلاحهای سبک و دقیق، خمپارهاندازهای سبک و... کارساز هستند تا مانع نفوذ متجاوزان به عمق شهر شوند.
** شیخ قنوتی: در جهاد خواب حرام است [۲]
گروهی از بچهها که در درگیریهای مختلف با دشمن شرکت داشتهاند، در پی ورود دشمن به مدخل شهر، با مشاهده وضعیت خطرناکی که پیشآمده، در پی چارهجویی برمیآیند و سرانجام به سراغ شیخ شریف قنوتی میروند. شیخ شریف از اوایل هجوم دشمن با حضور در صحنه نبرد خرمشهر به انحاء مختلف، با تشکیل گروه اللهاکبر، جمعآوری نیروهای پراکنده و فرستادن آنها به خطوط درگیری، تشویق و تشجیع رزمندگان، شرکت مستقیم در مقابله با دشمن، یکی از نامآوران این میدان شده است.
بچهها به مسجد جامع میروند و سراغ او را میگیرند. ظاهراً حاجآقا شریف به هر جا توانسته، رجوع کرده و فشار آورده، اما نتیجه نگرفته است و حالا نمیخواهد با بیان آنها، روح بچهها را بیازارد. مکثی میکند و غمگین میگوید: اگر من مسئول هستم، به هرکجا که بگویید، میآیم. کاری که از عهده من برمیآید، این است که با شما بیایم و بجنگم.
رزمندگان جانبرکف خرمشهری و داوطلبان اعزامی از دیگر شهرها که هر روز از سپیدهدم تا هنگامیکه از پای بیفتند، با دشمن مقابله میکنند و ساعتی از شب را ناچار به استراحت میپردازند، این فرصت را نیز از دست میدهند و چنانکه شیخ شریف فریاد میزند: در جهاد، خواب حرام است، این استراحت مختصر را نیز بر خود حرام میکنند.
طولی نمیکشد که با آغاز چهارمین مرحله هجوم دشمن، اولین ستون نیروهای کماندوی عراقی وارد کوی طالقانی میشوند و با استقرار در ردیفهای اول ساختمانها، جاده کمربندی و بیابان شمال، آن را تأمین و راه ورود قوای عراقی را در محور شمالی هموار میکنند. درحالیکه اندک مدافعان شهر برای جلوگیری از پیشروی مهاجمان در بندر، چهل متری و کوی طالقانی میجنگند، یگانهای کماندویی و زرهی عراق، غافلگیرانه عازم پادگان دژ میشوند.
با سقوط پادگان دژ و تسلط دشمن بر جاده کمربندی، قسمت اعظم ضلع شمالی شهر به اشغال نیروهای عراقی در میآید و همانطور که در ابتدای ورود به این محور، اشغال گوشه شمال غربی کوی طالقانی، موجب تأمین این محور شد، ازاینپس دشمن با تسلط بر جاده کمربندی و آسودگی خیال از جانب پادگان دژ، نفوذش در منطقه کوی طالقانی و حرکت به سمت خیابان چهل متری تسریع میشود.
منابع:
[۱]مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب چهارم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۷۵، صفحات ۴۱۳، ۴۱۴، ۴۱۵
[۲]خرمشهر در نبرد طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۰، صفحات ۳۴۹، ۳۶۰، ۳۶۲، ۳۶۴، ۳۶۶
انتهای پیام/ 112