سیزده‌ساله‌هایی که دل به خط مقدم زدند

بعد از پیروزی انقلاب و شروع دفاع مقدس، بنا به شرایط خاص آن دوران، حضورهای مردمی در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و نظامی پُررنگ شد و تصویری خاص از فضای اجتماعی ایرانِ دهه ۶۰ شکل گرفت که گروه سرود امور تربیتی خرم‌آباد از دل آن وضعیت پدید آمد.
کد خبر: ۶۹۸۰۷۹
تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۶ - 13October 2024

به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، امروز شاید برای بعضی‌ها فرقی کند دشمن دوهزار کیلومتر دورتر باشد یا همین نزدیکی‌ها ولی برای آنان که به این میهن و سربلندی‌اش عشق می‌ورزند، مقاومت، مقاومت است.

گروهی که اعضای آن طی سالیان جنگ با سرود «جنگ جنگ تا پیروزی» خود هر آنچه داشتند برای روحیه بخشیدن به رزمندگان اسلام تا خط مقدم نبرد پیش رفتند و ندای حماسه سر دادند. بعدها تندیسی برنزی از این قهرمانان کوچک در محل ایستگاه متروی امام خمینی(ره) نقش بست تا نسل‌های بعدی بدانند در دوران دفاع مقدس، به معنای واقعی همه مردم از جان برای دفاع از میهن به میدان آمدند.

مسعود پورحمزه یکی از اعضای آن گروه سرود است که اکنون در شغل مقدس معلمی در دهه پنجم زندگی خود به‌سر می‌برد. او در آن سال‌ها نوجوانی دوازده ـ سیزده ساله بود که به جبهه رفت.

مصاحبه‌ای با او انجام دادیم تا بدانیم از روزهای جنگ و حماسه و نوجوانانی که تا خط مقدم پیش رفتند.

سیزده‌ساله‌هایی که دل به خط مقدم زدند

گروه سرود امور تربیتی چه سالی و چطور شکل گرفت و هسته اولیه آن چه کسانی بودند؟

در تابستان سال ۱۳۶۴ و در میانه جنگ تحمیلی، گروهی دانش‌آموزی زیر نظر مرحوم استاد عیسی سپه‌ونی برای اجرای سرودهای انقلابی و حماسی تشکیل شد. این گروه به همت امور تربیتی آموزش و پرورش شهرستان خرم آباد تشکیل شده بود و پس از دو ماه از بین تعدادی محدود از دانش‌آموزان از منطقه اسدآبادی گروه سرود با هدایت مرحوم عیسی سپه‌ونی که یک بازنشسته ارتشی بود اقدام به اجرای برنامه کرد و اولین برنامه رسمی خود را در ۱۳ آبان سال ۱۳۶۴ در مصلای شهرستان خرم آباد برای دانش آموزان شرکت کننده در مراسم راهپیمایی اجرا کرد.
که بعد از آن اجرا سیل عظیمی از دانش آموزان سراسر شهر خرم آباد جهت عضویت در گروه به امورتربیتی مراجعه نمودند.

گروه سرود امورتربیتی چه سال‌هایی به مناطق جنگی اعزام شدند؟

این گروه پس از تشکیل تا پایان جنگ تحمیلی مرتبا در جبهه های جنوب و غرب حاضر می شد و به اجرای برنامه می پرداخت.
همچنین گروه در اعزام نیروهای استان و استان های همجوار نیز حضور پیدا می کرد.
و مهم ترین اعزام نیروی کشور (سپاهیان محمد (ص) سال ۶۵ که در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد) را نیز ابن گروه بدرقه کردند و چند ساعت موزیک رژه زده شد تا تمام این عزیزان در حضور ریاست محترم جمهور وقت ( رهبر معظم انقلاب ) رژه رفتند.

تعداد اعضاء گروه چند نفر بود و عمده فعالیت‌شان چه بود. آیا فقط سرود می‌خواندند یا ساز هم می‌نواختند؟

تعداد ثابت گروه بین ۳۰ تا ۴۰ نفر عضو بود ، اما در طی آن سالیان ( ۱۳ سال فعالبت استاد سپه ونی ) تعدادی نیز به گروه اضافه و یا از آن خارج می شدند (شاید در آن دهه بیشتر از ۲۰۰ نفر در این گروه حاضر شدند) که البته هم سرود می خواندند و هم موزیک می نواختند، تعدادی هم بودند که فقط در یکی از این دو دسته حضور داشتند.

سیزده‌ساله‌هایی که دل به خط مقدم زدند

آیا زمانی‌که در جبهه‌ها به ‌سر می‌بردید حادثه‌ یا اتفاقی برای گروه پیش نیامد؟

بله اتفاقات زیاد و هر کدام از بچه ها خاطرات خاصی دارند، مثل آن شبی که از خرمشهر برای اجرا به سمت آبادان حرکت کردیم و در بین راه چون توپخانه دشمن شروع به زدن مسیر کرد ما را سریع برگرداندند و یا زمانی که در لحظه اجرای گروه در کوه های شهر پاوه درگیری بین کومله و سپاه شروع شد سریع ما را درون لندکروز انداختند و به داخل شهر برگرداندند و یا در منطقه سومار شبی که در نزدیکی خط مقدم بودیم را کاملا در تاریکی بسر بردیم و کسی نمی توانست حتی یک چراغ قوه کوچک روشن کند و از این دست خاطرات که شاید مجال گفتن همه آنها نباشد.

در بهبوحه جنگ آیا با سرداران نامدار یا مقامات سرشناس آن زمان هم دیدار داشتید و برایشان اجرا کردید؟

بله، حضور در مقابل فرماندهان سپاه و ارتش و مسئولین دولتی که کار روزانه ما بود. ولی شاید مهم ترین آنها اجرا در مقابل رئیس مجلس و ریاست محترم جمهور (رهبر معظم) و فرمانده سپاه در سپاهیان محمد (ص) در سال ۶۵ بود. در سال ۶۶ نیز باز در حضور رهبر معظم با حضور عشایر لرستان برنامه داشتیم.

آیا آثاری از این گروه به صورت آلبوم یا تک‌آهنگ یا بصورت کار تولیدی برای رسانه ملی خلق شده است؟

نه متاسفانه. برای رسانه ملی بازسازی تولیدی انجام نشده است و فقط در همان زمان این کارها به صورت اجراهای ضبطی صوتی و تصویری از شبکه پخش می شد.
فقط بعضی از دوستان به صورت خودجوش ممکن است این کار را انجام داده باشند، مثل قطعه برار و اسب و تفنگ که توسط رامین صادقی بازسازی شد.

از حال و هوای بچه‌ها و شوق‌شان برای حضور در جبهه بیشتر بگویید.

تقریبا بیشتر افرادی که در گروه ما حضور داشتند و برای رزمندگان برنامه اجرا می‌کردند در مقطع راهنمایی مشغول به تحصیل بودند. من در آن زمان ۱۲ سال داشتم و شاید یکی از دلایلی که به عضویت این گروه درآمدم این بود که ما را به خاطر سن کم به جبهه اعزام نمی‌کردند. ولی با حضور در اینگونه برنامه‌ها می‌توانستیم به جبهه و رزمندگان نزدیک شویم و بعدها هنگام اجرای برنامه فهمیدیم که کار ما چه تأثیری در روحیه بخشیدن به رزمندگان دارد. چنانکه در بیشتر اجراها و زمانی که ما در حال خواندن سرود بودیم اشک‌های رزمندگان جاری می‌شد و ما به وضوح احساسات به غلیان درآمده رزمندگان را می‌دیدیم و فکر می‌کنم رزمندگان هم زمانی که ما را می‌دیدند به نوعی احساس می‌کردند که فرزندان خود را دیده‌اند و همین امر تأثیر زیادی در حماسه‌آفرینی آنها می‌گذاشت.

گویا کتابی در مورد خاطرات اعضای گروه سرود امورتربیتی در جبهه، منتشر شده است، مختصری در مورد این کتاب توضیح دهید. آیا تا کنون بصورت رسمی تجلیلی از این گروه صورت گرفته است؟

بله یکی از دوستان پژوهشگر در خصوص تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، جناب آقای سامان سپهوند (مدیر کل محترم وقت حوزه هنری استان لرستان) قریب ۶ سال زحمات شبانه روزی و مصاحبه با اعضا گروه اقدام به گردآوری و چاپ این کتاب با عنوان جنگ جنگ تا پیروزی نمودند که برگرفته از نام معروف ترین سرود این گروه با تک خوانی باقر بیرانوند بود.

این کتاب در هشت فصل به ماجراهای اجرای گروه سرود امور تربیتی پرداخته است. در ادامه زندگی‌نامه‌ استاد سپهونی و هم‌چنین تبیین الگوی موفق هنری انقلابی و مطالعه‌ی مصداقی استاد از ابعاد مختلف توسط سعید خورشیدی از نقاط قوت کتاب است. تا کنون ۲ بار این کتاب چاپ شده است که عزیزان علاقمند می‌توانند از طریق اینترنت آن را خریداری کنند.

آیا تا کنون بصورت رسمی تجلیلی از این گروه صورت گرفته است؟

نه متاسفانه برای خود گروه هیچ گونه تجلیلی برگزار نشده است اما مراسم هایی در این راستا برگزار شده است، مانند مراسم رونمایی از کتاب فوق و یا مراسم تجلیل از زنده یاد استاد عیسی سپه ونی و یا بزرگداشت هایی که بعد از فوت این استاد گرانقدر برایشان برگزار شد.

سیزده‌ساله‌هایی که دل به خط مقدم زدند

مخاطبانی که این مصاحبه را می‌خوانند احتمالا تمایل دارند که از سرنوشت اعضای این گروه اطلاعاتی داشته باشند، در صورت امکان از سرنوشت برخی از اعضای این گروه به ویژه آنها که احیاناً در عرصه‌های هنری، علمی، سیاسی و اجتماعی موفق‌تر بوده‌اند اشاره بفرمایید.

بله. شاید مجال نام بردن از همه عزیزان نباشد.اما می توان به عنوان نمونه از عزیزانی همچون سید نظام الدین موسوی، ساسان والی زاده ، علیرضا سپهوند، نورمحمد آریانپور، محسن عادلی ، محسن سلیمانی ، علی رضایی، باقر بیرانوند ، رامین صادقی ، منوچهر رحمتی که در عرصه های سیاسی، علمی و فرهنگی درخشیده اند نام برد.

امروز که گردی از غبار برا آن خاطره ها نشسته، گذر زمان و تحولات نوجوانان و جوانان امروز با ان دوران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بنده قبل از اینکه صحبت در این خصوص بگویم لازم است اشاره کنم به فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای که می فرماید: «بنده عقیده‌ام این است که جوان امروز از جوان دهه‌ ۶۰ توانایی و همّت و عزم و ایمانش کمتر نیست؛ این اعتقاد من است. براساس آشنایی و آگاهی و گزارش و مطالعه‌ی میدان؛ این را عقیده داریم منتها به این توجّه بشود که امروز جوان کشور ما در معرض تهدیدهای خطرناک فکری است».

من خودم همیشه به دانش آموزان خودم می‍ گویم که همانطور که در زمینه های علمی پیشرفت مملکت توسط شما انجام می گیرد در زمانی که کشور عزیزمان مورد هجمه ای قرار بگیرد باز همچون رزمندگان دفاع مقدس که اکثرا جوان و نوجوان بودند ، این شما هستید که سینه سپر می کنید و سرنوشت جنگ را پیروزمندانه رقم می زنید، فقط باید فریب فتنه های هزار رنگ دشمن را نخورید و تحت تاثیر رسانه های آنها قرار نگیرید.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها