به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، کتاب «آوای آفتاب» مجموعه داستانهای کوتاه اعضای انجمن ادبی کانون پرئرش فکری کودکان و نوجوانان استان اردبیل که به نویسندگی «سمیه حسین زاده» توسط انتشارات «خط هشت» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
شهدا و جانبازان وطن استوره و کهن الگوهای سرزمینهای ما هستند که حال و قال آنها در داستانها ما را به عرصه شهود و حضور و معرفت میرساند. این کتاب بر آن است که کودکان و نوجوانان را با چنین معرفت و آگاهی آشنا ساخته تا پیوند خویش را با جاودانگی حفظ کنند.
در بخشی از کتاب آمده است:
پدر رفت و سالها گذشت و چشمهای منتظر فاطمه در ته کوچه ماند. امروز بعد از این همه سال با قامت شکستهی مادر، چشمهای منتظرش را از ته کوچه برداشت و به همراه سیل جمعیت به پیشواز گلهای بهشتی رفت شاید از بابا نشانی بیابد و بگوید که، دیگر میداند، جبهه کجاست.
همراه مادر به جمع گریانی که دست بر پیکر پرچم پوش شهیدان میکشیدند و عزیزان خود را جست و جو میکردند، پیوست. اما نشانی از پدر نیافت، چشمانش بارید و زیر لب زمزمه کرد:
-ای ناموس دو عالم!ای پاکترین مادر دنیا! قسمت میدهم به بزرگی خدا، مرا یاری کن، تا گمشدهی خود را پیدا کنم.
سرش را بر شانههای خسته مادر گذاشت و از ته دل گریست. وقتی که آرام شد، سرش را از روی شانههای مادر برداشت و دلتنگ به پیکرهای بهشتی نگریست که یک دفعه چشم هایش به تکه از پیشانی بند سرخی افتاد، که از گوشهی یکی از تابوتها بیرون زده بود. گوشهی پیشانی بند، نقاشی که برای بابا کشیده بود، دیده میشد. چشمهای منتظر فاطمه، بعد از سالها پر از اشک شادی شد.
انتهای پیام/