به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، پیش خدا که عزیز شده باشی، انتخابت میکند برای ماموریتهای سرنوشتساز و جاودانهات میکند با فداکاریهای بزرگ؛ و چه ماموریتی مهمتر از رسواسازی رژیم جعلی و چه فداکاری بزرگتر از گذشتن از جان شیرین؟... و معصومه و رضا، عزیز شده بودند پیش خدا.
راست میگفت آقا سید مرتضی آوینی که «باب شهادت، مسدود شدنی نیست. اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد، هر کجا که باشی و در هر زمان، تو را در جمع اصحاب کربلا به بهشت خاص خویش فرا خواهد خواند» ... و صبح روز شنبه ۲۸مهر ۱۴۰۳، همان روز موعود بود برای «معصومه کرباسی»، بانوی هموطن ما و همسر لبنانیاش، دکتر «رضا عواضه»؛ روزی که متاع وجودشان در دل جادهای در معرکه بیروت و در زمانه جولان سگ هار صهیونیستی، به چشم خدا، خریدنی آمد و در قامت شهدای طریق القدس، به جمع کربلاییان ملحق شدند...
** رد جنایت اسرائیلی؛ از لبنان تا ایران
خبر ترور پهپادی سرنشینان یک خودرو در جادهای در شمال بیروت، میتوانست دفن شود زیر آوار خبرهای جنایات بیپایان رژیم اسرائیل و حتی لحظه-ای هم، چشم مخاطبان رسانهها را نگیرد. انتشار جزییات تلخ اما، کمکم خبر این حادثه را به صدر اخبار جنگ رساند؛ جنگ نابرابری که این روزها بار دیگر بر تن عروس خاورمیانه، رخت عزا پوشانده. «۲ سرنشین خودرو ابتدا موفق شدند از مهلکه فرار کنند، اما پهپاد، تعقیبشان کرد و آنها را به شهادت رساند.» همین روایت شاهدان عینی و گواهی دوربینهای مداربسته کافی بود که رسانهها از این سوءقصد پهپادی، به ترور هدفمند تعبیر کنند. این اما، تنها نکته قابلتوجه این حادثه دردناک نبود. اعلام شهادت یک بانوی ایرانی در این ترور به همراه همسر لبنانیاش، ابعاد ماجرا را از مرزهای لبنان فراتر برد و جامعه ایران را به مخاطب خاص خبرهای مرتبط با این حادثه تبدیل کرد.
** پهپاد قاتل و یک ترور هدفمند
زوج شهید ایرانی-لبنانی این ترور پهپادی، چه کسانی بودند؟ در آن جاده در بیروت چه میکردند؟ و دقیقاً چه بر سرشان آمد؟ پیگیری برای رسیدن به جواب این سؤالات، ما را به یکی از همدانشگاهیهای دکتر «رضا عواضه» در ایران میرساند که حالا یکی از فعالان رسانهای حوزه فلسطین و جبهه مقاومت محسوب میشود. او که یکی از اولین خبرها را درباره این حادثه تلخ منتشر کرده، درباره جزییات این ترور پهپادی اینطور میگوید: «دکتر عواضه به همراه همسرش، خانم معصومه کرباسی، از مناطق شمالی به سمت بیروت در حال حرکت بودند که در منطقه «جونیه» یک موشک نزدیک خودرویشان، دقیقاً وسط جاده اصابت میکند. در همان حال که دکتر رضا خودرو را به حاشیه جاده هدایت میکند، موشک دیگری در کنار خودرو به زمین میخورد. اینجاست که دکتر و همسرش تصمیم به ترک خودرو میگیرند.
همانطور که در تصاویر ضبط شده توسط شهروندان لبنانی حاضر در صحنه و فیلمهای دوربینهای مداربسته قابل مشاهده است، دکتر عواضه بهسرعت پیاده میشود، خودش را به آن طرف خودرو میرساند، در را برای همسرش باز میکند و بهاتفاق هم، به سمت فضای باز آن اطراف میدوند تا در پناه درختان آن منطقه از تیررس موشکها درامان بمانند، اما پهپاد، آنها را تعقیب میکند و با شلیک سومین موشک، هر دویشان را به شهادت میرساند...» * (فیلمی که نشان میدهد دکتر عواضه و خانم کرباسی از خودرویشان پیاده میشوند و در فضای باز کنار جاده پشت درختان پناه میگیرند. اما پهپاد اسرائیلی آنها را تعقیب میکند و با موشک، هر دویشان را به شهادت میرساند)
** ایثار در بحبوحه شهادت
«توقف، پیاده شدن از خودرو و دویدن به سمت آن منطقه کنار جاده، یک حرکت ایثارگرانه از طرف دکتر عواضه و خانم کرباسی بود» ... دوست دکتر عواضه، سؤال و ابهام را از نگاهم خوانده که بیآنکه بپرسم، در ادامه میگوید: «منطقه جونیه در شمال بیروت قرار گرفته و به مناطقی که در یک ماه اخیر تحت حملات تروریستهای صهیونیست بوده، ارتباطی ندارد. این موضوع و اینکه پهپاد، در ۳مرحله تلاش میکند دکتر عواضه و همسرش را هدف قرار دهد، مشخص میشود این ماجرا یک ترور هدفمند بوده. دکتر عواضه و خانم کرباسی هم که متوجه این موضوع میشوند، در یک واکنش سریع، از خودرو خارج شده و خودشان را به فضای باز حاشیه جاده میرسانند.
تصاویری از آثار تخریب بمبهای اسرائیلی در مناطق مختلف لبنان
وقتی بهتر درک میکنیم این حرکت، یک حرکت فداکارانه بوده که بدانیم دقیقاً در فاصله چند متری قبل از محل توقف خودروی دکتر عواضه در بزرگراه «جونیه المسلک»، چند ساختمان وجود دارد که محل رفت و آمد مردم است. علاوهبراین، بعد از آن فضای باز هم، یک پمپبنزین قرار دارد که لحظهای تردد خودروها در آن متوقف نمیشود. به همین دلیل دکتر عواضه و خانم کرباسی برای اینکه احتمال آسیب جانی به مردم را هرچه کمتر کنند، خودرویشان را ترک کرده و وارد فضای باز میشوند. اینکه در آن لحظات پراسترس و در اوج بحران که معمولاً ذهن انسان سخت تصمیم میگیرد، این عزیزان حواسشان به حفظ جان بقیه بوده، خیلی ارزشمند است.»
** همسر یعنی همسفر تا بهشت...
حادثه تلخ ترور این زوج لبنانی-ایرانی، اما باز هم در خود، نکتهها و جلوههای زیبا داشته؛ ظرایفی که از دید شاهدان عینی و مجازی این واقعه دردناک، دور نمانده: «در میان قساوت هدایتکنندگان پهپاد در تعقیب دکتر عواضه و خانم کرباسی و صحنههای تلخ به شهادت رساندن آنها، یک نکته لطیف و احساسی، توجه خیلیها را به خود جلب کرده؛ اینکه این دو عزیز، تا لحظه آخر زندگیشان با هم بودند و حاضر نشدند از هم جدا شوند. آنها بعد از پیاده شدن از خودرویشان، میتوانستند از هم جدا شوند تا احتمال زنده ماندن یکیشان تقویت شود، اما دست در دست هم، به سمت آن فضای باز دویدند و تا لحظه آخر در کنار هم ماندند.
روایت رایزن فرهنگی ایران در لبنان
از رابطه عاشقانه شهیده «معصومه کرباسی» و همسرش، شهید دکتر «رضا عواضه»
همراهی دکتر عواضه و همسرش تا آخرین لحظه، واقعاً درسآموز بود و حسابی در فضای مجازی لبنان، سر و صدا به پا کرد. یکی از کاربران لبنانی در توییت جالبی، شهادت دکتر عواضه و خانم کرباسی را به شهادت شهید سیدعباس موسوی (دبیرکل اسبق حزبالله لبنان) به همراه همسرش تشبیه کرده و نوشته بود: «همسر یعنی همسفر تا بهشت» ...
** وصال دختر ایرانی و پسر لبنانی در دیار سعدی و حافظ
روایت اجمالی دوست دکتر عواضه از حادثه دردناکی که ۵ فرزند این خانواده را به سوگ پدر و مادر شهیدشان نشانده، به نقطه پایانی میرسد، اما هنوز سؤالات زیادی درباره این زوج ایرانی-لبنانی باقی مانده؛ از همه مهمتر اینکه قصه زندگی دختر ایرانی و پسر لبنانی، کجا و چطور به فصل مشترک رسید؟ میپرسم و دوست آقای دکتر در جواب میگوید: «شاید کمتر کسی بداند آشنایی شهید دکتر رضا عواضه و شهیده خانم معصومه کرباسی، در شهر شیراز اتفاق افتاد. هر دوی این عزیزان، دانشجوی مقطع کارشناسی مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز بودند و آشنایی و صحبتهای مقدماتیشان برای ازدواج هم در همان دوران شکل گرفت. اوایل دهه هشتاد شمسی هم بود که ازدواج کردند.
بعدها دکتر عواضه، تحصیلات تکمیلیاش را در دانشگاه بیروت و در ادامه، در دانشگاه تهران طی کرد و حائز مدرک دکتری شد. آقا رضا، انسان واقعاً باهوشی بود؛ این را به وضوح در رفتار عادیاش هم میشد درک کرد. در همان دوران لیسانس هم، دانشجوی فعال و موفقی بود و این موفقیت تا آخر ادامه داشت و باعث شد او بهعنوان یکی از نخبگان حوزه مهندسی کامپیوتر شناخته شود. حالا پسرش هم پا جای پای او گذاشته و جزء نخبگان المپیادی است.»
شهید «رضا عواضه» در دوران دانشجویی در ایران
** «مقاومت»، عشق مشترک من و رفیق شهیدم
«آشنایی و دوستی من با شهید دکتر عواضه هم، از همان دوره دانشجویی در دانشگاه شیراز شکل گرفت. جالب است بدانید اولین دیدار حضوری ما، در یک راهپیمایی روز قدس اتفاق افتاد و فلسطین و جبهه مقاومت، شد حلقه وصل ما. خوب یادم است بعد از فرار تروریستهای صهیونیست از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ و جشنهای پیروزی در لبنان، رضا پیشنهاد برگزاری یک مراسم برای بزرگداشت این پیروزی بزرگ در دانشگاه شیراز را داد. اتفاقاً با امکاناتی که آن موقع در اختیارمان بود، به همت دانشجویانی مثل رضا، مراسم خوبی هم گرفته شد.»
دکتر «رضا عواضه» در میانسالی، وقتی گلچین شد برای شهادت
** داماد خندهرویی که هیچوقت گلایه نکرد...
دوست همدانشگاهی شهید دکتر عواضه، انگار بخواهد همه خاطرات و دانستههایش از داماد لبنانی خانواده کرباسی را برای معرفی جمع و جور او یککاسه کند، مکثی میکند و در ادامه میگوید: «آقا رضا، برای اینکه در ذهن رفقا و اطرافیانش بماند، ویژگیهای جذاب زیادی داشت. مثلاً همیشه خندان بودن و شوخ طبعی، یکی از بارزترین خصوصیتهایش بود. محال بود کنارش بنشینی و لبخند به چهرهات نیاورد. اصلاً انسان تکبعدی نبود؛ همانطور که به واجبات و امور دینی مقید بود، برای تفریح و امور مربوط به خانواده و دوستان هم واقعاً وقت میگذاشت.
از آن طرف، در کار و تحصیل بهشدت جدی و پرتلاش بود. همیشه میگفت: راضیام به رضای خدا؛ و واقعاً رضا بود و گله نمیکرد. همیشه اهل تکلیف بود و آنچه وظیفهاش بود را انجام میداد. چون و چرا نمیکرد و اگر چیزی بهعنوان تکلیف بود، به بهترین نحو تا انتها انجامش میداد.
شهیده «معصومه کرباسی»
خانم معصومه کرباسی، همسر مکرمه دکتر رضا هم، فعالیتهای فرهنگی متعددی در لبنان داشت. فکر میکنم پیامهای تسلیت متعددی که در این ۲، ۳روز صادر شده، گویای میزان فعالیت و اثرگذاریایشان در جامعه ایرانیان مقیم لبنان بوده. همسر سفیر ایران در لبنان هم از حضور فعال این شهیده متدین و ولایی در برنامههای دینی مربوط به ایرانیان مقیم لبنان تمجید کرده بود.»
** ما سنگرمان را ترک نمیکنیم؛ حتی به قیمت جان
«بعد از پایان دانشگاه و برگزاری مراسم ازدواج، دکتر عواضه و خانم کرباسی به لبنان رفتند و زندگی مشترکشان را آنجا شروع کردند. در تمام این سالها هم، با وجود ناامنیهای دائمی در لبنان و وقوع جنگهای مکرر میان حزبالله و ارتش رژیم صهیونسیتی، هیچوقت تصمیم نگرفتند لبنان را ترک کنند. در این میان به طور طبیعی، خانواده خانم کرباسی و دوستان از سر محبت و دلسوزی به آنها توصیه میکردند به ایران برگردند، اما جواب آنها همیشه منفی بود.
اتفاقاً یکی از دوستان مشترکمان در لبنان، دیروز تعریف میکرد: هفته گذشته، برای چندمین بار به دکتر عواضه گفتم خانواده را بفرست ایران. در جوابم گفت: خانوادهام خودشان راضی نمیشوند لبنان را ترک کنند. میگویند دوست داریم تا آخر همینجا بمانیم.
همه اعضای خانواده عواضه، معتقد به تفکر مقاومت بودند. در زمان جنگ ۳۳روزه هم، با وجود موج سنگین حملات اسرائیل، خانواده دکتر لبنان را ترک نکردند و با وجود درخواست خانواده همسرش، حاضر نشدند به ایران بروند. آنقدر استقامت نشان دادند تا نهایتاً لبنان عزیز، شد مشهد آقا رضا و همسرش...»
روایت مادر شهیده «معصومه کرباسی» از شجاعت دخترش
نکتهای در ذهن رفیق قدیمی شهید عواضه، جرقهزده که سکوت میکند و بعد از مکث کوتاهی میگوید: «این روحیه مقاومت و صبوری، در خانواده این دو شهید عزیز، مشترک است. دیشب توفیقی دست داد به همراه جمعی از دوستان برای عرض تسلیت، خدمت خانواده شهید خانم کرباسی رحمتالله علیها رسیدیم. روحیه پدر و مادر محترم این شهیده و بقیه اعضای خانواده، واقعاً ستودنی بود و نشان از مقاومت داشت. جالب است که آنقدر روحیه محکمی داشتند که آنها به ما دلداری میدادند.»
** تا نیاید، این گره باز نخواهد شد...
از آخرین دیدار و آخرین پیامهای مبادلهشده که میپرسم، کلمات راوی این قصه، رنگ غم میگیرد. حال و هوای روزهای تلخ و غمبار بعد از شهادت سید عزیز مقاومت در ذهنش تداعی میشود و در همان حال میگوید: «برای تسلیت شهادت سید حسن نصرالله که به دکتر عواضه پیام دادم، در جواب نوشت: عظم الله اجورکم (خداوند ثوابهای عزادار بودن شما در این مصیبت را زیاد گرداند). من دعا کردم شر این اشرار ضد بشر زودتر کم شود و جوابی که او فرستاد، این بود: اللهم عجل لولیک الفرج. این، آخرین یادگاری بود که از رضا برای من باقی ماند...».
منبع: فارس
انتهای پیام/ 112