به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس به نقل از پایگاه المنار لبنان، سالروز شهادت فرماندهان حزبالله لبنان یادآور جانفشانیهای خونین فرماندهانی است که مبانی ارزشهای مقاومت عزتمند و افتخارآفرین را با تمامی ابزارهای قدرت و اقتدار خود پایه گذاری کردند. آنها گروهی کوچک را ایجاد کردند که سعی در تقابل با دشمن صهیونیستی داشت و امروز به مقاومتی تبدیل شده که به عنوان یکی از وزنههای قابل توجه معادلات منطقهای و بینالمللی به حساب میآید، مقاومتی که در هر جا لازم باشد برای تغییر تحولات و ایجاد تاریخ و حمایت از جغرافیای منطقه برای حفظ فلسطین و مقابله با تمامی توطئههای صهیونیستی در مناطق مختلف حاضر است.
سر پیروزیها و دستاوردهای محور مقاومت در اینجا است که حد و مرزی برای جانفشانیهای رهبران و عناصر مقاومت قابل تصور نیست، فرمانده مقاومت تنها جوانان و عناصر مبارز را به میدان نمیفرستد، بلکه خود به همراه تمامی اعضای خانوادهاش در صف اول مجاهدین قرار دارد، فرماندهی در اینجا به معنی استراحت و آرامش و رفاه نیست، بلکه به معنی مسئولیتپذیری و جانفشانی بیحدومرز و بدون محاسبه منافع مادی است. چنین مقاومتی با تمامی آنچه که در اختیار دارد برای خداوند کار میکند و همه چیز را در راه ذات اقدسش فدا میکند.
ماه فوریه مملو از ارزشها و زهد و ایثار و گذشت است، ماهی که نشان دهنده بخشی از این جانفشانیها بوده و فرماندهان زیادی را در عرصه شهادت در راه خداوند متعال دیده است. در روز 12 فوریه سال 2008 فرمانده جهادی بزرگ، حاج عماد مغنیه به شهادت رسید. در روز 16 فوریه سال 1992 نیز سید عباس موسوی دبیر کل سابق حزبالله لبنان شهید شد و در همین روز در سال 1984 شیخ راغب حرب به شهادت رسید. امروز روزی است که نشان دهنده تمامی معانی جانفشانی در طی نسلهای متعدد مقاومت است.
درست است که مقاومت روز به روز به لطف خداوند و جانفشانیهای شهدا و مجروحین و عناصر مجاهد و تمامی خانوادهها و جامعه مقاومت بازدارندگی و قدرت خود را افزایش میدهد، اما همین مقاومت در کنار مبارزه با دشمن اصلی خود یعنی دشمن اسرائیلی، امروز علاوه بر توطئههای داخلی و خارجی در تقابل با دشمن تکفیری نیز قرار گرفته است. این عقل استراتژیک که مقاومت دنبال میکند، آن را به قدرت استراتژیک در سطح منطقه - اگر نگوییم در جهان - تبدیل کرده است، چرا که توانمندیهای مقاومت به عنوان یک سازمان یا حزب، پروژههای دولتها را به تعطیلی کشیده و افقهای جدیدی را در سطح منطقه ترسیم کرد که نتایج و آثار جهانی به همراه دارد. از جمله این تحولات، اوضاع سوریه است که به علت ایستادگی مقاومت در برابر گروههای تروریستی، به سنگ بنایی برای ترسیم مجدد نقشه موازنه ها در منطقه تبدیل شده است.
شیخ حسن عزالدین مسئول مناسبات عربی حزبالله لبنان در این رابطه در گفتگو با المنار میگوید: فرماندهان شهید تریبونهای مقاومت و مسیر دستاوردهای محقق شده و جانفشانیهای انجام شده آن هستند. شیخ شهدای مقاومت، شیخ راغب حرب نقش عمدهای در بسیج مردم داشت و اقدامات وی شعله انتفاضه مردمی در روستاهای جنوبی لبنان را روشن کرد که این روند به تأسیس مقاومت منتهی شد. سید شهدای مقاومت اسلامی، سید عباس موسوی گفت که مقاومت در زندگی او ریشه دوانده بود. او با شهادت خود مقاومت را به عنوان یک سبک و روش شکستناپذیر قرار داد.
شیخ عزالدین در سالروز یادبود رهبران شهید مقاومت گفت: حاج رضوان موفق شد فعالیتها و توانمندیها و روشهای این مقاومت را گسترش داده و باعث تحقق بزرگترین پیروزیها در برابر ارتش اسرائیل در سالهای 2000 و 2006 شود. این فرمانده شهید همواره حتی بعد از شهادتش به عنوان عامل اصلی وحشت دشمنان و نگرانی رژیم غاصب صهیونیستی مطرح است.
حاج عبدالله قصیر رئیس اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی و مدیر مرکز مطالعات و بررسیهای تربیتی در این زمینه میگوید: شیخ راغب حرب موفق شد مقاومت را وارد تفکرات مردم جنوب لبنان به صورت خاص و رویکردهای شیعی به صورت عام بنماید. وی همچنین اضافه کرد که با شهادت سید عباس موسوی مقاومت وارد عرصه عمومی لبنان شد، به گونهای که برای اولین بار بود که دبیرکل یک حزب به همراه همسر و فرزندش به شهادت میرسید. این شهادت عامل مهمی در پیشبرد مقاومت به شمار میرود.
قصیر در گفتگو با المنار تأکید کرد که شهادت سید عباس بر اعتبار مقاومت صحه گذاشت و تأثیر معنوی و دینی زیادی بر بخشهای مختلف ملت لبنان داشت. میتوانیم بگوییم که شهادت سید عباس ولادت دیگری برای مقاومت بود، چرا که باعث توسعه ملی این جریان شده و تأکید کرد که تنها راه اخراج اشغالگران مقاومت است و این جریان به دنبال رویکردها و غنیمتهای مادی یا پستهای سیاسی و حاکمیتی نیست.
این چهره رسانهای مقاومت میافزاید: مرحله سوم، شهادت حاج عماد مغنیه است که گزینه مقاومت را در سطح جهان و به ویژه فلسطین متمرکز کرد، حاج رضوان به صورت غیرعادی با فلسطین مرتبط بود و ردپاهای ویژه وی در حمایت از آرمان فلسطین دیده میشد. قدس همواره در تمامی اقدامات حاج عماد حضور داشت.
شیخ عزالدین در زمینه تبدیل شدن توانمندیهای مقاومت به وطنه ای در عرصه منطقهای میگوید: این فرماندهان شهید با دستاوردهای خود دیدگاههای فراگیر و ابعاد استراتژیک به جنبش مقاومت دادند. اقتداری که امروز ما در مقاومت میبینیم نتیجه دستاوردها و تجربههایی است که آنها برای تکمیل روند مقاومت در مسیر پیشرفت و توسعه ایجاد کرده و توانستند تمامی معادلات بازدارندگی را در برابر دشمن به وجود آورند.
عزالدین تصریح کرد که مقاومت تمامی عرصههای مبارزه و جهاد در برابر دشمن صهیونیستی را با هم متحد کرده و در برابر تمامی توطئههای مختلف به ویژه پروژه آمریکایی صهیونیستی در عراق و سوریه و دیگر کشورها ایستاده است. مقاومت نوک پیکان حمله در برابر رژیم صهیونیستی است و نقش خود را در برابر مزدوران دشمن به ویژه گروههای تکفیری که به دنبال تخریب چهره اسلام از طریق پروژههای ویرانگر خود بر ضد امت اسلام هستند، به خوبی ایفا میکند. گروههای تکفیری به فضل جانفشانیهای مقاومت لبنان به عنوان نقطه عطف اساسی محور مقاومت به سمت زوال پیش میروند.
قصیر نیز در این رابطه گفت: روند مقاومت از آغاز انتفاضه مردمی در برابر اشغالگران در برخی روستاها تا آزادسازی بیشتر اراضی اشغالی لبنان در سال 2000 و پیروزی الهی مقاومت در سال 2006 در مسیر تصاعدی قرار گرفته است. نقش منطقهای مقاومت بعد از این پیروزی آغاز شده است ، چرا که مقاومت پروژههای بینالمللی آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه را تغییر داد و خاورمیانهای جدید را براساس معیارهای محور مقاومت و بازدارندگی ایجاد کرد، نه خاورمیانه ای که کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا براساس معیارهای این کشور به دنبال آن بود.
این کارشناس مسائل بینالمللی میافزاید توطئههایی که بر ضد سوریه طراحی شده ، در نتیجه واکنش به شکست محور آمریکایی اسرائیلی در اجرای پروژههای آن در منطقه بود که در نتیجه دستاوردهای مقاومت از هم پاشیده است. دشمنان در این مرحله تصور میکردند که سوریه نقطه ضربهپذیر محور مقاومت است ، اما حضور متحدان سوریه در کنار این کشور ، عدم سقوط آن و به شکست کشیدن پروژههای تکفیری به عنوان نوک پیکان توطئههای آمریکایی در منطقه را تضمین کرد.
شیخ عزالدین میگوید: جانفشانیها و وصیتهای فرماندهان شهید مقاومت این روند را با بهترین صورت از طریق فرماندهی حکیمانه مقاومت و در راس آن ها سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان دنبال کرده است، فردی که به نماد مقاومت و نشان دهنده اقتدار و قدرت آن تبدیل شده است. حزبالله امروز راهکارهای حمایت از کشور و امت اسلام و حمایت از پروژه آزادیبخش واقعی در منطقه و فلسطین به عنوان نقطه عطف منطقه آن در اختیار دارد.
حاج عبدالله قصیر معتقد است که مقاومت در حال حاضر قوی و توانمند بوده و در هر جایی که لازم باشد برای حمایت از لبنان و تمامی لبنانیها حاضر است. مقاومت در گذشته شهدا و جانفشانیهای زیادی بر ضد دشمن اسرائیلی داده و امروز نیز این روند را در جبهه شرقی بر ضد دشمن تکفیری دنبال میکند. هدف جانفشانیهای مقاومت حمایت از تمامی لبنانیها است ، نه حمایت از قشر و طایفهای خاص.
لبنان چگونه از قدرت مقاومت استفاده میکند؟
براساس آنچه که گفته شد و با توجه به عرصه داخلی لبنان میتوان تأکید کرد که لبنان نیازمند الگو گرفتن از این نمونه جهادی و مقاومت است که بدون درخواست چیزی، جانفشانیهای خود را در خدمت به جامعه و هممیهنانش دنبال میکند. مقاومت با تمامی تجربههای خود باید به عنوان یک مکتب و یک فرصت تلقی شود تا در فکر و فرهنگ و افکار لبنانیها و رویکردهای عربی و ملیگرا و انسانی به صورت عام تأثیر بگذارد.
شیخ عزالدین خواستار استفاده از پروژه و مبانی مقاومت شد چرا که این پروژه موفق شده مفهوم رشد واقعی کشور را ارائه کند و بدون چشم داشت، دستاوردهای سیاسی و غیرسیاسی خود را به لبنان تقدیم نماید. این رویکرد میتواند الگویی برای تمامی جریانها و احزاب در نحوه تعامل با توسعه واقعی کشور به شمار آید. وی ابراز امیدواری کرد که تمامی گروهها از تجربه مقاومت و پروژه آن برای ایجاد دولتی ملیگرا و قادر به حمایت از تمامیت ارضی خود، استفاده کنند.
قصیر نیز قدرت لبنان را در معادله طلایی ملت، ارتش و مقاومت دانست و تأکید کرد که تجربه نشان داده است که این معادله در بسیاری از مواقع از لبنان حفاظت کرده و مؤسسات و طبقات سیاسی لبنان باید از این تجربه برای ایجاد دولتی عادل و قوی و قادر به حمایت از ملت و خودش استفاده کنند. وی نیز ابراز امیدواری کرد که چنین دولتی در لبنان ایجاد شود، به گونهای که وزن و تأثیرگذاری خاص خود را در معادلات منطقهای به دست آورده و دولتی وابسته و منزوی در تقابل با چالشهای مختلف نباشد.
طبعاً مقاومت رویکردها و دیدگاههای واضح و درستی در تصمیمگیریهای خود دارد و به این ترتیب میتواند موقعیت درست و صحیح خود را از طریق بررسی شرایط داخلی و منطقهای و بینالمللی ارزیابی نماید. مقاومت در نشانه گرفتن تفنگ خود به سمت دشمن واقعی اشتباه نمیکند، چرا که همواره در مسیر حق قرار داشته و تجربه سالیان گذشته این موضوع را اثبات میکند.
