به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل،پری آخته، از اولین نویسندگان و شاعران زن در اردبیل است که به تالیف و تدوین در حوزه دفاع مقدس ،زندگی شهدا، ایثارگران، آزادگان، مادران شهدا، همسران شهدا و... در اردبیل پرداخته است.
دنیایی را با کتابها برای خودم ساخته بودم
متولد ۱۳۵۲ هستم. در خردسالی پدر و مادرم را از دست دادم و تحت قیّومیت و سرپرستی برادرم بودم. ایشان استاد دانشگاه و فردی ادیب و بسیار اهل مطالعه بودند؛ بنابراین خواندن و نوشتن را در پنج سالگی از ایشان آموختم. به جرات میتوانم بگویم که تا ۱۰ سالگی بسیاری از کتب اشعار از جمله شاهنامه و دیوان حافظ و شهریار و نظامی و رودکی و ... را حفظ کرده بودم.
برادرم عاشق تاریخ بود و من هم برای کنجکاوی هر کتابی را که میخواند برمیداشتم و میخواندم. تا جایی که در ۸ سالگی تاریخ تمدن ویل دورانت را تمام کرده بودم. از ۸ سالگی شروع کردم به نوشتن شعر البته غزل. خانه ما کتابخانه بسیار بزرگ و نفیسی داشت.
رمان، شعر و و محموعه داستان و کتب دینی و تاریخی و ... تا ۱۲ سالگی حدود هزار جلد کتاب را خواندم. شاید برای بسیاری جای تعجب داشته باشد ولی کودکی که از مهر و محبت مادر محروم است و هیچ وجه تشابهی با هم سن و سالان خود ندارد. از بچگی عاشق کند و کاو و دانستن بودم. دست خودم نبود انگار گمشدهای داشتم در میان کلمات هر کتابی را میدیدم برمیداشتم و میخواندم.
اولین بانوی خاطره نگار شهدا در اردبیل
از ۱۲ سالگی داستان و نمایشنامه نوشتم. نمایشنامههایم را در آموزش و پرورش و مدرسه اجرا میکردند. سال ۱۳۶۶ در مسابقه شعری که در شهر مشهد بود رتبه اول شدم. در همان سال ازدواج کردم و دقیقا سه روز بعد از ازدواجم مادرشوهرم مرا به پایگاه بسیج برد و اسمم را نوشت.
آرزویش این بود که عروسش خانم مجلسی شود و ... خیلی زود پیش رفتم و مربی احکام و اخلاق اسلامی و مفسر قرآن و مسئول پایگاه شدم. سال ۱۳۸۵ فعالیتم را در بسیج هنرمندان اردبیل آغاز کردم و اولین بانوی خاطره نگار شهدا در اردبیل بودم.
دو تا فرزند پسر دارم و همسرم جانباز اعصاب و روان بدون درصد و بدون حقوق است. از سال ۸۵ تا به اکنون بالای ۲۰ کتاب نوشتهام ویراستار هستم و کارشناس ادبی و منتقد. مدرس داستان و خاطره نگاری هستم.
خداوند خود زیباست و عاشق زیبایی و هنر جزو زیباییست. هنر از دیرینهترین عرصه برای تبلور روح انسان است. هنر نغمه روح است بر جهان. روحی که از اوست و به او باز میگردد. اولین هنرمند خالق بیهمتایمان است. به طور کلی من در هنر فقط عشق خالق را دیدم و میبینم. اما نمود این عشق در شهدایی است که با مطالعه زندگیشان و با مصاحبه با همرزمان و خانواده شان به عظمت روحی آنها پی بردم و واقعا و با تمام وجود درک کردم که شهادت هنر مردان و زنان خدایی است.
هنر مادران و همسران شهدا هنری ماورایی است
پروردگار را شاکرم که روز به روز بانوانی پیدا میشوند که در عرصه هنر و به ویژه هنر انقلاب اسلامی پیشرفتهایی دارند. حضور بانوان در برخی از زمینههای هنری به گونهای چشم گیر و گیراست که میتوان حتی آنها را هنر زنانه نامید. قرار نیست همه بانوان شعر بگویند و یا ترانه بخوانند. زن خود مولد و پدیدآور است. زنان در فرهنگ ما گرایش ویژهای به هنر دارند. چه همان زنان عشایری که بر روی پارچه با نخ و سوزن شکل داده و نقشهایی میزنند و یا فرش و گلیم و جاجیم و نمد و ... میبافند و چه آنان که با قلم به آفرینشهای هنری دست مییازند.
زن یکی از اصلیترین محورهای بیان هنر است. زن خود هنر خالق است بر روی صفحه گیتی و به نظر من تمامی زنان هنرمند آفریده شدهاند. اما هنر مادران و همسران شهدا هنری ماورایی است. هنر گذشتن از دلبندشان، هنر ایثار، هنر فداکاری، هنر عشق به همنوع، وطن، دین و ارزشهای معنوی انسانی که قابل ستایش است و همین زنان ایثارگر بهترین الگوهای دختران امروز ما هستند.
شهدای بهترین الگوهای معرفتی
خوشبختانه ذهن من پر از ایده است و سوژه، اما زمان من برای نوشتن اندک است. در کل ایدهها و سوژهها چه در داستان و چه در شعر و یا خاطره خودشان مرا مییابند نه من آنها را. داستان را ما خلق میکنیم. شخصیت ساخته ذهن ماست که بر روی قلم آن را میپرورانیم، اما خاطره نه؛ در خاطره شخصیت راوی را باید نشان دهیم با مکانهایی زنده و مستند با انسانهایی که به واقع او با آنها زیسته است. خاطره واقعی است، اما داستان نشات گرفته از تخیل نویسنده است.
در داستان دستمان برای پرورش و نمو شخصیت برای زیستن او برای تمامی راههایی را که رفته برای تمایلات و احساسات و خواسته هایش عشقها و وابستگیها و شکست و بحران و یا مرگش نویسنده آزاد است. اما در خاطره چنین نیست در خاطره ما با یک انسان واقعی طرفیم با یک شخصیت زنده و پویا. در نوشتن خاطرات شهدا با قهرمانانی ایثارگر و فداکار مواجهیم که از همه چیزشان گذشته اند و نوشت در مورد انان، لذتی وافر دارد و خود نویسنده را هم هدایت میکنند. باید بگویم که شهدا بهترین الگوی معرفتی هستند.
از نوجوانان و جوانان میخواهم که وارد این عرصه ارزشی بشوند. بسیاری هستند که از قدم اول میترسند. باید بگویم که شجاعت همان قدم اول را برداشتن است. برای کسب موفقیت در عرصه ایثار و شهادت، تلاش و کوشش بی وقفه لازم است، اما در کنار آن نباید ناامید شد.
مسلما در کنار این تلاش، مطالعه و آموزشهایی هم لازم است. باید مطالبی را بیاموزیم و با توجه به افراد موفق که در آن حیطه فعالیت دارند توصیه و پند و آموزشهایشان را با جان و دل بشنویم و به کار ببندیم. اما مهمترین موضوع در این عرصه شناخت شهدا و علاقه است که با ورود به این عرصه در کوتاه مدت، به دست میآید و لطف خدا و نظر شهدا باعث برکت در زندگی و کار میشود.
انتهای پیام/