خبرگزاری دفاع مقدس؛ در پژوهشهای تاریخی تاکنون مورخان، در اکثر موارد از وقایع تاریخی، شخصیتها و اماکن تاریخی زیاد صحبت کردهاند و کمتر به تاریخ اجتماعی و مردم شناسی پرداختهاند. مردمی که شاید بیشتر از شخصیتها و عوامل دیگر در وقایع تاریخی نقش داشتهاند. پس بهتر است مورخان به سراغ این مردم و شناخت روحیاتشان بروند و بررسی کنند که چه عواملی میتوانسته در آن بستر زمانی بر این مردم تأثیر بگذارد یا گذاشته که باعث به وجود آمدن وقایعی مهم شده که سالها در طول تاریخ ماندگار بوده و تأثیر خود را بر وقایع دیگر گذاشته است.
مردم کوفه از این گونه مردماند که همیشه در تاریخ، نام آنها پیش از بحث از قیام عاشورا بر سر زبانهاست و کمتر به آنها پرداخته شده است. کوفهای که در آغاز شهر نظامی و با شکوهی بود و هماکنون مکانی کوچک در کنار نجف اشرف است و در کنار شکوه شهر نجف تداعی کننده همان خاطرات گذشته میباشد.
شهر کوفه در سال 16 ه. ق در زمان عمر بن خطاب «خلیفه دوم» به فرمان سعد بن ابی وقاص کنار ساحل فرات ساخته شد. این شهر در آغاز، یک منطقه استراتژیک برای حمله به ایران و یک شهر نظامی محسوب میشد. کوفه بعدها در زمان حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) «امام اول شیعیان» به مرکز خلافت امت اسلامی تبدیل شد ؛«شاید به خاطر نزدیکی به ایران و شام»و به گفته "ادوارد براون" مستشرق انگلیسی جمعیت آن زیاد شد و تا 120 هزار هزار نفر هم رسید، به طوری که جمعیت آن تا سال 60 ه. ق آمیزهای از اعراب و ایرانیان با مسلکهای مختلف بود.
حال با این مقدمات به جامعه شناسی و روانشناسی مردم کوفه میپردازیم تا هر کس بخواهد قیام عاشورا را بررسی کند در آغاز راه به شناخت این مردم تأثیرگذار بپردازد و بداند در پژوهشهای تاریخی چه مقدماتی را باید طی کند. کوفهای که امام حسین(ع) از مکه دیار امن الهی به سوی آن روان شد اینگونه بود:
1- عدم قانونپذیری و خصلت صحرانشینی
گفتیم که مدتی از بنای شهر کوفه نگذشته بود که آنجا به یک شهر مهاجر نشین تبدیل شد. شهری با اعراب صحرانشینی که از شبه جزیرهٔ عربستان به بهانههای مختلف به آن آمده بودند «اعراب جنوبی و شمالی یا قحطانی و عدنانی» و با شهری شدن آنها هنوز روحیه گذشته در این اعراب وجود داشت و تابع هیچ نظام و قانونی نبودند. در مقایسه با مردم شام که متمدن و غیر عرب بودند و معاویه به راحتی بر آنها حکومت میکرد کوفیان، چه با امیر عادل و چه با امیر ظالم، سر ناسازگاری داشتند. برخوردی که آنها با امام علی(ع) در جنگ صفین و قبل از آن با والی او عمار کردند گویای این خصلت است. اگر امیرانی ظالم مثل مغیرة بن شعبه و زیاد بن ابیه نیز بر سر کار میآمدند، کوفیان به زور سرکوب میشدند و کسی مثل نعمان بن بشیر هم با آنها مدارا میکرد تا حکومتشان در سال 61 ه. ق به عبیدالله بن زیاد رسید که واقعاً نفسهای آنها را در سینههایشان حبس کرد.
۲- خود برتربینی کوفیان
چون اکثر مسلمانان صدر اسلام و صحابه و قاریان و کاتبان قرآن به کوفه هجرت کرده بودند یک حس برتری و اعلمیت در خود نسبت به حاکمان داشتند اگر حاکمی عادل بر سر کار بود نهایت سو استفاده را کرده و همه چیز را به نفع خود تفسیر میکردند و اگر حاکم ظالم بود باز هم این ادعا را داشتند، ولی در مقابل شمشیر از ترس جان، خاموش میشدند. نمونه آن در جنگ جمل، صفین و نهروان «یعنی تفسیر دین و تنها گذاشتن امام علی(ع) و حتی مقابل او ایستادن» است و همین طور زمان عبیدالله که این ادعا را در خود نگاه داشتند و از مسلم حمایت نکردند، بیعت شکستند و حتی با فرزند پیامبر جنگیدند.
۳- دنیاطلبی و احساساتی بودن
امام حسین(ع) میفرماید: مردمان، بندگان دنیایند و دین، مانند امری لیسیدنی بر زبان آنها است، تا زمانی به دنبال دین میروند که معیشت آنها تأمین شود، زمانی مشخص میشود که دینداران واقعی کیستند که در معرض امتحان قرار بگیرند. با توجه به این سخن امام، صفت دیگر مردم کوفه مشخص میشود.
مادیگرایی که احساسات هم شامل آن میشود
مردم کوفه زمانی به دور امیران خود جمع میشدند که از پیروزی آنها و جمع غنایم مطمئن بودند. نمونه آن در جنگ صفین است که به دور امام جمع شدند و حتی از او طلب غنایم کردند و زمانی که شکوه و توانمندی سپاه شام را دیدند امام را تنها گذاشتند و یا امام حسن(ع) را در برابر دریافت مبالغی پول تنها گذاشتند و به سمت معاویه رفتند. آنها تا زمانی که خطری از جانب شام احساس نکردند با امام حسین(ع) بیعت کردند و همین که عبیدالله بن زیاد زور و پول را بر سر آنها ریخت مسلم و امام را تنها گذاشتند. بعدها میبینیم همین مردم پس از واقعه عاشورا و ضعف دولت اموی بر اثر احساس پشیمانی به دور مختار جمع شدند تا منتقم امام باشند و پس از قیام مختار او را در مقابل مصعب بن زبیر تنها گذاشتند.
مخلص کلام آنکه فریبکاری، تناقض در رفتار، اخلاق بد تحت تأثیر تبلیغات، طمع، تمرد از والی و روحیه ی فرار از مشکلات را در مردم کوفه میبینیم که اگر این رفتارها را نشان نمیدادند شاید وقایعی دیگر در تاریخ اسلام رقم میخورد، ولی اینگونه رقم خورد تا صدای حسین بن علی (ع) در تاریخ بشریت بماند که "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید".
اسماعیل ترکی دستگردی، کارشناس ارشد تاریخ ایران و اسلام