به گزارش خبرنگار سیاسی دفاعپرس، زندگی و سیره سیاسی و سراسر مبارزه حضرت امام خمینی (ره) یک اتفاق ساده تاریخی از جنس رهبران و سلاطینی نیست که خوانش و تکرار آن ملال آور باشد. با هر بار مواجه شدن با شخصیت امام راحل میتوان به شناخت کاملتری از ایشان رسید.
«تقویم روحالله» مجموعهای است که در هر روز وقایع زندگی امام خمینی (ره) را بازخوانی میکند. اتفاقات تلخ و شیرینی که در زندگی امام راحل میافتد علاوه بر خوانش دوباره تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، فرصتی است مغتنم برای نزدیک شدن به مردی که بعد از ۱۴ قرن مسیر تاریخ را به سوی نور تغییر داد. حضرت امام خمینی (ره) خود به تنهایی یک ملت، یک امت، یک جریان پویا و یک تاریخ منحصربفرد است که مانند الماسی درخشان ابعاد مختلف و ناشناخته دارد.
در ادامه مصاحبههایی که امام راحل در این روز و با رسانههای محتلف انجام شده را میخوانید:
سیاست و دیانت
رؤسای جمهور اسلام، سلاطین اسلام، مسئولیتشان خیلی زیاد است و شاید بیشتر از همۀ طبقات باشد. اسلام الآن به دست این طبقه، به حسب ارادۀ خدای تبارک و تعالی ـ تکویناً ـ سپرده شده است و آنها مسئولند بر حفظ اسلام و حفظ وحدت کلمۀ اسلام و حفظ احکام اسلام و معرفی کردن اسلام را به دنیای متمدن که گمان نشود اسلام مثل مسیحیت است، فقط یک رابطۀ معنوی ما بین افراد و خدای تبارک و تعالی است و بس.
اسلام برنامۀ زندگی دارد؛ اسلام برنامۀ حکومت دارد؛ اسلام قریب پانصد سال حکومت کرده است؛ با اینکه احکام اسلام در آن وقت باز آنطور اجرا نشده است که باید اجرا بشود لکن همان نیمۀ اجرا شدهاش ممالک بزرگی را، اداره کرده است. اسلام از قبل از تولد انسان شالودۀ حیات فردی را ریخته است تا آن وقت که در عائله زندگی میکند، شالودۀ اجتماع عائلهای را ریخته است و تکلیف معین فرموده است تا آن وقت که در تعلیم وارد میشود، تا آن وقت که در اجتماع وارد میشود، تا آن وقت که روابطش با سایر ممالک و سایر دوَل و سایر ملل است.
تمام اینها برنامه دارد، تمام اینها تکلیف دارد در شرع مطهر. اینطور نیست که فقط دعا و زیارت است؛ اسلام سیاست دارد اسلام. مسجد وقتی نماز در آن بر پا میشده است تکلیف معین میکردهاند؛ جنگها از آنجا شالودهاش ریخته میشده است؛ تدبیر ممالک از آنجا، از مسجد شالودهاش ریخته میشده است. مسجد مرکز سیاست اسلام بوده است.
باید اسلام را آنطور که هست معرفی کنند. کسانی که خدای تبارک و تعالی به آنها ریاست داده است مسئولیت دارند در مقابل ریاستشان؛ باید اسلام را آنطور که هست معرفی کنند. باید یک برنامۀ رادیویی برای معرفی اسلام تهیه کنند؛ باید به علمای اسلام رجوع کنند تا اینکه آنها حقایق اسلام را برایشان تشریح کنند و رادیوها و در سایر مطبوعات نشر بدهند.
الان گرفتاری ما برای خاطر [یهود است]؛ یهود مانع است که اسلام ترویج بشود؛ تکلیف سران کشورهای اسلامی، حفظ وحدت کلمه الآن بر رؤسای اسلام، الآن تکلیف است که این اختلافات جزئی را کنار بگذارند؛ عرب و عجم ندارد، ترک و فارس ندارد؛ باید [همه]تبع اسلام باشند. اگر وحدت کلمۀ را حفظ کنند، حدود و ثغورشان را حفظ کنند، [پیروز خواهند بود]. بدانید دستهایی میخواهند منابع شما را بگیرند، ثروت شما را ببرند، ذخایر شما را به یغما ببرند، آنها نمیگذارند که عراق و ایران با هم متحد بشود؛ ایران و مصر با هم متحد بشود؛ ترکیه و ایران با هم متحد بشود؛ همه شان با هم وحدت کلمه پیدا کنند. نخواهند گذاشت.
رؤسا تکلیفشان این است که بنشینند با هم تفاهم کنند، حدود و ثغور خودشان را حفظ کنند، دشمن خارجی که به شما اینقدر ضرر وارد میکند در مقابل او توحید کلمه کنید. اگر توحید کلمه بکنید، این یک مشت یهود دزد، چطور میتوانند فلسطین شما را از دستتان بگیرند و مسلمین را از فلسطین بیرون کنند و نتوانید هیچ کار بکنید؟ اگر توحید کلمه کنید، چطور هندوی بدبخت میتواند کشمیر عزیز را از ما بگیرد و هیچ کاری از آنها نیاید؟ اینها مطالبی است که جزو واضحات است منتها تذکر لازم است.
این از عجایب است. این مطلب از عجایب است که ثروت در دست شرق است، این ثروت مهم نفت در دست شرق است، در دست مسلمین است ـ اینکه در ممالک اسلامی است ـ این مخازن بسیار مهم دست مسلمین است. آنها باید بیایند به شما تملق بگویند، دست شما را ببوسند، پای شما را ببوسند و این ذخایر را به قیمت بالا بخرند؛ شما نباید از آنها یک تملقی بگویید ان شاءالله نمیگویید آنها باید تملق شما را بگویند؛ ثروت دست شماست. مع ذلک انسان میبیند که مطلب اینطور نیست. جوری مستعمرین این مطلب را درست کردهاند که بعض ممالک را بازی دادند و خیال میکنند که نه، باید از آنها هم یک تملقی بگویند، تا اینکه ثروت آنها را هم ببرند. این تأسف دارد.
تا وحدت کلمه نباشد، تا رؤسای اسلام، وحدت کلمه در خودشان ایجاد نکنند، تا فکر نکنند بر بدبختیهای ملتهای اسلام، بدبختیهای اسلام، بدبختیهای احکام اسلام، غربت اسلام و قرآن کریم، سیادت نمیتوانند بکنند. باید فکر کنند، عمل کنند، تا سیادت کنند و اگر این مطلب را انجام بدهند، سید دنیا خواهند شد. اگر اسلام را آنطوری که هست به دنیا معرفی کنند و آنطوری که هست عمل بکنند، سیادت با شماست؛ بزرگی با شماست.
این راجع به آن دسته که رؤسای سیاسی ما هستند. دستۀ دیگر که علمای اسلام هستند و مراجع عالیمقام هستند، آنها هم مسئولیتشان خیلی زیاد است. شاید به یک معنا مسئولیت علمای اسلام از همه کس زیادتر باشد. بر آنهاست که اسلام را آنطور که میدانند معرفی کنند بر دنیا. البته ما وسایل نداریم؛ این هم از بیعرضگی ماست؛ ما وسایل نداریم، همۀ وسایل دست دیگران است. مسلمین بِما هُمْ مُسْلِمین، علما بِما هُمْ عُلَما، ندارند یک دستگاهی که اسلام را ابلاغ کنند به دنیا و بگویند اسلام این است. یک کالای به این خوبی دست شما هست و نمیتوانید عرضه کنید به عالم.
آنها انجیل خودشان را، آن انجیل که اصل نیست، به تمام دنیا عرضه داشتهاند. ما در محیط خودمان هم نمیتوانیم احکام اسلام را آنطوری که هست عرضه بداریم. ما مباحثاتمان از حدود کتاب «طهارت» تجاوز نمیکند. اسلام برای همه چیز، برای همۀ زندگیها، برنامه دارد. این را کی باید معرفی کند جز علمای اسلام؟ علمای اسلام با همه زحمتهایی که میکشند، با همۀ رنجهایی که میبرند، مسئولیتشان زیادتر از این معانی است.
باید قیام کرد به مسئولیت؛ باید اسلام را آنطوری که هست، نه آنطوری که حالا در دست مثلاً چهار تا فرض کنید مقدس مآب فقط کتاب مفاتیح است، باید آنطوری که هست احکام اسلام را معرفی کرد. گفت به دنیا که ما یک همچو کالای بزرگی داریم، یک همچو قوانین مترقی داریم؛ محتاج نیستیم به اینکه در قوانین به کسی دیگر مراجعه کنیم؛ در هر بابی از ابوابْ قانون داریم ما. اسلام تکلیف معین کرده است، قانون معین کرده است؛ مسلمین محتاج نیستند به اینکه در قوانین تبعیت از غیر بکنند.
الآن جوانهای ما، این جوانهای دانشگاهها، چه در اینجا، چه در ایران، چه در سایر ممالکی که هستند، اینها نمیدانند که اصل اسلام چه چیز است یا اصلاً مطلع نیستند که اسلام یعنی چه. اسلام را غیر از یک نمازی که طهارات و امثال ذلک، چیز دیگری ادراک نکردند. خیال میکنند که برنامه ندارد اسلام. بر علمای اسلام است که این مطلب را تصویب کنند البته خودشان با مسائلی که دارند نمیتوانند، اما تصویب این مطلب بر علمای اسلام است که تصویب کنند این مطلب را که اسلام را، همۀ شئون اسلام را، همۀ فنون اسلام را، همۀ احکام اسلام را بنویسند، بیان کنند، عرضه بدارند به دنیا.
قوانین اسلام را در هر رشتهای که هست بنویسند، منتشر کنند؛ اگر موفق بشوند دستگاه فرستنده پیدا بکنند که به دنیا ابلاغ بکنند؛ اسلام را آنطور که هست معرفی کنند به دنیا؛ بفهمد دنیا که ما چه داریم و با اینکه این را داریم اینطور زندگی میکنیم. این مسئولیت بزرگی است که به دوش علمای اعلام است.
سخنرانی در جمع علمای نجف ـ نجف ـ بیست و چهارم آبان ۱۳۴۴
انتهای پیام/ 161