چایی منزل «حاج قاسم» جمعه‌ها معرکه بود

حجت‌الاسلام علی شیرازی، جانشین عقیدتی سیاسی وزارت دفاع که از همرزمان حاج قاسم سلیمانی است به بیان برخی ویژگی‌های شخصیتی وی پرداخت.
کد خبر: ۷۱۷۹۱۲
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۲۵ - 07January 2025

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: وقتی سخن از همراهی و دوستی حجت‌الاسلام والمسلمین «علی شیرازی» جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با حاج «قاسم سلیمانی» پیش می‌آید، ذهن‌ها به سوی همان سال‌هایی می‌رود که او نماینده ولی‌فقیه در نیروی قدس سپاه بود؛ اما سابقه همرزمی شیرازی با سلیمانی به سال‌های دفاع مقدس برمی‌گردد. او از زمانی که در لشکر ۴۱ ثارالله (ع) مسئولیت تبلیغات را می‌پذیرد، رفاقتش با حاج قاسم آغاز می‌شود و تا شهادت ایشان ادامه پیدا می‌کند. 

شیرزای: حاج قاسم ارتباط با خانواده شهدا را تا لحظه آخر حیاتش حفظ کرد

حجت‌الاسلام «علی شیرازی» در گفت‌وگو با خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس بسیار از حاج قاسم یاد می‌کند؛ نه‌تنها در ایام سالگرد شهادتش که در طول سال نیز مشتاق گفتن از یار و همرزم قدیمی‌اش است. خودش می‌گوید: علاقه ویژه‌ای به حاج قاسم داشتم. به او عشق می‌ورزیدم. سعی داشتم همیشه پس از جلسات کاری، لحظاتی در اتاق او، با حاجی تنها باشم و با او حرف بزنم. 

شیرازی می‌افزاید: در این جلسه‌ها خیلی بهره می‌بردم. گاهی هم حاج قاسم حرف دلش را می‌زد. خدا را شکر می‌کردم که عاشق او و در کنار او هستم. آنقدر دوستش داشتم که برای دیدار بعدی لحظه شماری می‌کردم. حاضر بودم من شهید بشوم اما او باشد. خدماتش به اسلام و انقلاب را که می‌دیدم، هرگز نمی‌خواستم او شهید شود. می‌گفتم: اگر بناست شهید شود، در دوران پیری و ازکارافتادگی باشد. حاجی عاشق خدمت به انقلاب و مردم بود. وقت نمی‌شناخت. دائم در میدان خدمت بود. 

جانشین عقیدتی سیاسی وزارت دفاع با اشاره به برگزاری روضه‌های خانگی شهید سلیمانی بیان می‌دارد: روز جمعه که می‌شد، لحظه شماری می‌کردم عصر بشود و برای روضه به منزل حاج قاسم بروم. پای ثابت جلسات عصر جمعه شده بودم. عشق به اهل بیت (ع) و حاجی مرا به جلسات روضه کشانده بود. 

چایی منزلش هم معرکه بود

همرزم سال‌های دفاع مقدس حاج قاسم اظهار می‌دارد: روز جمعه، اول دی ماه ۱۳۹۱ سخنران جلسه بودم. هر زمانی حاج آقای رضایی نمی‌آمد، من زاپاس بودم. آن روز مداحی آقای یادگاری حسابی گل کرد. اشک حاج قاسم را درآورد. وقت پذیرایی، حاجی با کماچ سِهن (نوعی شیرینی مخصوص کرمان) و پرتقال پذیرایی کرد. چایی‌های منزل حاج قاسم هم معرکه بود. چای را که نوشیدم، محو جمال او شدم. نمی‌دانم چرا نمی‌خواستم چشم از او بردارم. هشتم دی ماه هم توفیق رفیق شد و باز سخنران جلسه منزل حاجی بودم. معمولا بعد از جلسات، نیم ساعتی می‌نشستم. دوست داشتم از معنویت حاج قاسم بهره بیشتری داشته باشم.

حجت‌الاسلام شیرازی ادامه می‌دهد: حاج قاسم در آن جلسه‌ها، هویت زیباتری داشت. از جلسات عصر جمعه خیلی چیز‌ها گرفتم. حتی برخی خواسته‌های کاری نیز در آن جلسات حل و فصل می‌شد. کعبه و بتخانه بهانه بود. هدف زیارت یار بود. روز شنبه ۹ دی نیز جلسه کاری مفصلی داشتیم. حاج قاسم درباره برگزاری دوره‌های بصیرتی مشهد که برای پاسداران و خانواده‌ها برگزار می‌شد، با تاکید گفت: از این طرح حمایت و بودجه کامل آن را پرداخت می‌کنیم.

ارتباط با خانواده شهدا

وی ارتباط مستمر با خانواده شهدا را از خصوصیات بارز شهید سلیمانی معرفی کرده و می‌گوید: یکبار حاج قاسم دستور داده بود به همراه خانواده فرماندهان لشکر ثارالله، برخی از فرزندان شهدای لشکر هم بیایند. شش نفر از دختران شهدا را در هتل حمزه دیدم. دختر شهید شیخ بیک و عروس‌های مرحوم مختار آبادی هم بودند. همه آن‌ها دختر شهید بودند. آنها با واسطه حاجی ازدواج کرده بودند. 

جانشین سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع ادامه می‌دهد: حاج قاسم دوست داشت فرزندان شهدا با هم یا در درون خانواده لشکر ازدواج کنند تا بهتر بتواند به آنان توجه کند. یک روز جمعه در جلسه روضه منزل حاجی، گزارش سفر مشهد را به او دادم. گفتم: بچه‌های شهدا از سفر به مشهد، خیلی خوشحال بودند. حاج قاسم از این خبر خرسند شد. او فرزندان شهدای لشکر ثارالله را از فرزندان خودش بیشتر دوست داشت. بار‌ها این حس را در او دیده بودم. آن روز هم احساسم همین بود. 

فرزندان شهدا با حاج قاسم آرام بودند

حجت‌الاسلام شیرازی می‌گوید: گاهی که حاجی از شهدا می‌گفت، اشکش جاری می‌شد. با خاطرات و عکس شهدای لشکر صفای معنوی داشت. یاد آنان لحظه‌ای از ذهنش خارج نمی‌شد. عکس شهدا همیشه در منزل و اتاق کار، جلوی چشمش بود. حاجی با شهدا زندگی می‌کرد و به بچه‌های آنان عشق می‌ورزید. برای فرزندان شهدا وقت می‌گذاشت. برای آن‌ها پدری می‌کرد. بچه‌های شهدا هم با دیدن حاجی احساس می‌کردند در کنار پدرشان نشسته‌اند. بار‌ها از زبان آنان این توصیف را شنیده بودم. فرزندان شهدا با حاجی آرام بودند. محبت حاجی به آن‌ها فوق‌العاده بود. بعد‌ها در بحث دفاع از حرم نیز همان عشق را در وجود حاجی نسبت به رزمندگان در سوریه و خانواده شهدای مدافع حرم دیدم.

وی همچنین بیان می‌دارد: حاج‌قاسم ارتباطش را با خانواده شهدا خصوصاً شهدای دفاع مقدس را حفظ کرد. تا کجا؟ تا روز آخر حیاتش. این ارتباط مقطعی هم نبود. مستمر بود. گاهی ما چند سال یک‌بار سری می‌زنیم به خانواده شهدا، اما ایشان این‌طور نبود. در نیروی قدس که بودم یک‌بار ندیدم رضا یا حسین پسر‌های حاج‌قاسم بیایند در نیروی قدس با او ناهار بخورند اما بار‌ها دیدم بچه‌های شهدا می‌آمدند آنجا و با حاج‌ قاسم سر یک سفره می‌نشستند یا خود حاجی می‌رفت خانه آنها و در همه حال جویای احوال‌شان بود.

همرزم حاج قاسم می‌افزاید: چند بار با شهید سلیمانی با هم به قم و منزل علما و مراجع رفتیم. محال بود که ایشان به قم برود و خانه فرزند شهید طیاری و تهامی نرود. یا منزل شهید شیخ شعاعی که از روحانیون لشکر ثارالله بود نرود. در استان کرمان امکان نداشت ایشان به شهری برود و خانواده شهیدی باشد و سرکشی نکند.

حجت‌الاسلام شیرازی در پایان بیان می‌دارد: ماجرای عمل حراجی نوه شهید مغفوری که حاج قاسم برای مادر این بچه (دختر شهید مغفوری) پدری کرده بود، بسیار معروف است. یکبار که زینب در بیمارستان عمل می‌شود، حاجی به بیمارستان می‌رود و تمام مدت عمل را در انتظار پایان عمل زینب می‌ماند. توجه کنید که این دختر نوه شهید است، نه دختر شهید. حاج قاسم حتی برای نوه همرزم شهیدش هم مثل یک پدر بزرگ رفتار می‌کند و تمام مدت عمل در بیمارستان می‌ماند. نهایتا وقتی که خیالش از بابت سلامت زینب راحت می‌شود، آنجا را ترک می‌کند.

انتهای پیام/ 112

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار