به گزارش خبرنگار دفاع پرس از اردبیل؛ کتاب «این تن فانی» نمایشنامه‌ای در باب دفاع مقدس به نویسندگی «میر عظیم رفیق نیا» توسط انتشارات «خط هشت» در ۱۰۰۰ نسخه با حمایت مالی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان اردبیل به چاپ رسیده است.
دو دانشجو برای انجام یک تحقیق دانشگاهی به آسایشگاه جانبازان مراجعه می‌کنند و تلاش دارند تا با کارکنان و جانبازان این آسایشگاه گفت‌و‌گو نمایند. آنها هنگام مصاحبه با کارکنان بیمارستان روایت‌های شیرین و عجیبی از آنها درباره جانبازان و خاطرات ایشان از جبهه‌های جنگ می‌شنوند و با مصائب و سختی‌های زندگی مجروحان جنگی بیشتر آشنا می‌شوند.
در بخشی از کتاب آمده است:
گوشه‌ای از سالن آسایشگاه جانبازان. خاک ریزی در عمق صحنه دیده می‌شود.
صبح است شمعی نیمه جان در بالای خاکریز روشن است. دکتر روی خاکریز به خواب رفته است. سپور وارد صحنه شده بدون توجه به دکتر شروع به گشتن خاکریز می‌کند. دکتر در خواب کلماتی پراکنده می‌کوید.
- دکتر: آتیش... داوود... نه... جلو... من اینجا... پشت سرت... نرو... آتیش... آتیییش... نه... یاابوالفضل
/ از خواب می‌پرد. نفس نفس می‌زند/ یا باب الحوائج...
- سپور: /دست از گشتن بر می‌دارد/ چیزی شده دکتر؟
- دکتر: من اینجا چیکار می‌کنم؟
- سپور: خوابیده بودی.
- دکتر: خوابیده بودم؟!
/ تازه یادش می‌آید که روی خاکریز خوابیده است. بلند شده و لباس‌های خاکی اش را تمیز می‌کند. /
من... من... /برای رد گم کردن حرف را عوض می‌کند/ ببینم تو این وقت صبح اینجا چیکار می‌کنی؟!
انتهای پیام/
